کلمه جو
صفحه اصلی

lie down


معنی : استراحت کردن، دراز کشیدن، تسامح کردن، از زیر کار شانه خالی کردن
معانی دیگر : خوابیدن (down برای تاکید به کار می رود)، استراحت کوتاه

انگلیسی به فارسی

دراز کشیدن، استراحت کردن، استراحت کوتاه، تسامح کردن


از زیر کار شانه خالی کردن


دراز کشیدن، استراحت کردن، تسامح کردن، از زیر کار شانه خالی کردن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to put yourself into a flat, resting position.

- Lie down if you are tired.
[ترجمه فاطمه] اگر خسته هستید استراحت کنید.
[ترجمه ارمین] اگر شما خسته اید استراحت کنید
[ترجمه احسان] اگر احساس می کنید خسته هستید استراحت کنید
[ترجمه سما] میتوانید استراحت کنید اگر خسته هستید
[ترجمه 💗💗💗Macan band] اگر خسته هستید استراحت کنید
[ترجمه هری] استراحت کنید اگر خسته اید
[ترجمه s. m] اگر احساس خستگی می کنید، استراحت کنید.
[ترجمه Aram] اگر خسته هستید میتوانید دراز بکشید
[ترجمه Yalda] اگر احساس خستگی میکنید استراحت کنید 🌷
[ترجمه ...] اگر خسته هستید دراز بکشید
[ترجمه ترگمان] اگر خسته شدی، دراز بکش
[ترجمه گوگل] اگر خسته هستید، به پایین بپرید

• rest, relax
if you have a lie-down, you have a short rest, usually lying on a bed.

مترادف و متضاد

استراحت کردن (فعل)
retire, rest, lair, lie up, outstretch, lie off, lie down, unbuckle, lie by

دراز کشیدن (فعل)
lie, repose, lie down

تسامح کردن (فعل)
lie down

از زیر کار شانه خالی کردن (فعل)
lie down

Assume a reclining position


Be lazy or remiss


جملات نمونه

1. If you lie down with dogs, you will get up with fleas.
[ترجمه ترگمان]اگر با سگ ها به زمین دراز بکشی، با کک بیدار می شوی
[ترجمه گوگل]اگر با سگ ها دراز بکشید، کک می کنید

2. I'd like to lie down for a while.
[ترجمه سمانه رستم پور] من دوست دارم برای مدتی استراحت کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم برای مدتی دراز بکشم
[ترجمه گوگل]من می خواهم برای مدتی گریه کنم

3. Lie down on the couch if you're feeling ill.
[ترجمه Nelin] اگر احساس بدی دارید ( ناخوش احوالید ) روی مبل دراز بکشید. .
[ترجمه آرسام] اگر احساس مریضی می کنید روی مبل دراز بکشید.
[ترجمه ترگمان]اگه احساس بدی داشته باشی روی کاناپه دراز بکش
[ترجمه گوگل]اگر احساس بدی دارید، روی مبل بنشینید

4. He went to lie down after a long journey.
[ترجمه ترگمان]پس از یک سفر طولانی رفت تا دراز بکشد
[ترجمه گوگل]او پس از یک سفر طولانی به زمین افتاد

5. They ordered us to strip and lie down on the grass.
[ترجمه ترگمان]به ما دستور دادند که لخت بشویم و روی علف ها دراز بکشیم
[ترجمه گوگل]آنها به ما دستور دادند که بر چمن چسبیده و دراز بکشند

6. Why don't you lie down on the sofa for a while?
[ترجمه ترگمان]چرا مدتی روی کاناپه دراز نمی کشی؟
[ترجمه گوگل]چرا به مدت مدتی روی مبل نشسته اید؟

7. Just lie down on the bed.
[ترجمه Amirparsa Soltanian] فقط روی تختخواب دراز بکش.
[ترجمه ترگمان]فقط بخواب رو تخت
[ترجمه گوگل]فقط در رختخواب بمانید

8. She suddenly came over dizzy and had to lie down.
[ترجمه ترگمان]ناگهان سرش گیج رفت و مجبور شد دراز بکشد
[ترجمه گوگل]او ناگهان سرگیجه را گرفت و مجبور شد به زمین بیفتد

9. I'm feeling rather peculiar I think I'll lie down for a while.
[ترجمه ترگمان]احساس غریبی دارم، فکر می کنم برای مدتی دراز بکشم
[ترجمه گوگل]من احساس عجیب و غریب می کنم فکر می کنم مدت هاست که دروغ می گم

10. The doctor asked him to lie down on his stomach.
[ترجمه ترگمان]دکتر از او خواست که روی شکمش دراز بکشد
[ترجمه گوگل]دکتر از او خواسته است که در معده خود بماند

11. Why don't you go upstairs and lie down for a bit?
[ترجمه ترگمان]چرا نمیری طبقه بالا و یه کم استراحت کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا شما به طبقه بالا بروید و برای کمی بمانید؟

12. Richard developed a raging headache and had to lie down.
[ترجمه ترگمان]ریچارد سردرد شدیدی داشت و مجبور بود دراز بکشد
[ترجمه گوگل]ریچارد سردرد خشن را بوجود آورد و مجبور شد از زمین بیرون بیاید

13. I have to lie down for an hour after lunch to rest my brain.
[ترجمه ترگمان]باید یک ساعت بعد از ناهار، استراحت کنم تا مغزم استراحت کند
[ترجمه گوگل]من باید یک ساعت بعد از ناهار برای تعطیل کردن مغزم بمانم

14. She said she was going for a lie down.
[ترجمه ترگمان]اون گفت که قراره دراز بکشه
[ترجمه گوگل]او گفت که او در حال پرواز است

15. The man will not lie down under such treatment.
[ترجمه ترگمان]این مرد تحت چنین رفتاری قرار نخواهد گرفت
[ترجمه گوگل]مرد تحت چنین درمان نمی افتد

پیشنهاد کاربران

صاف خوابیدن

تخلیه


دراز کشیدن روی زمین

استراحت کوتاه به خصوص در تخت

زانو زدن

دراز کشییپن

استراحت کردن

به نظرم ول کن حال داریا!

Parsa
اشتباه گفتی
در اصل
Be or put yourself in a flat position

اقای امیر و پارسا شما اشتباه گقتین. معنی اصلی destroy از بین بردن هست ولی
lie down=استراحت کردن =Be or put yourself in a flat position✔✔

لم دادن

Parsa amir هردو اشتباه گفتیند حال ندارم تایپ کنم ولی بقیه درست گفتند

lie down means be or put yourself in a flat position.
کانون زبان ایران
ترم Reach3

استراحت کردن، دراز کشیدن، از زیر کار شانه خالی کردن، استراحت کوتاه
معنی افتادن نیز هست و به کار میرود.

در کل lie down به معنی دراز کشیدن هست
اینکه کجا باشه فرقی نداره میتونه روی تخت باشه ، روی زمین باشه یا هر جای دیگه
در کل معنیش میشه دراز کشیدن

دراز کشیدن 😊

JK Rowling's not taking their attempt to cancel her 🔰lying down

DailyMail. co. uk@


کلمات دیگر: