کلمه جو
صفحه اصلی

decubitus


(noun) استلقا

انگلیسی به فارسی

حالت دراز‌کش، طاق‌باز خوابیدن


لاک پشت


انگلیسی به انگلیسی

• pressure sore, bedsore; horizontal position

جملات نمونه

1. Objective: To cure decubitus ulcer after paraplegia by surgery.
[ترجمه ترگمان]هدف: درمان زخم decubitus پس از paraplegia با جراحی
[ترجمه گوگل]هدف: برای درمان زخم دهلیزی بعد از پاراپلژی با عمل جراحی

2. The decubitus positions are used if there is overlying bowel gas in the supine position.
[ترجمه ترگمان]اگر گاز روده در وضعیت سست و سست وجود داشته باشد، موقعیت های decubitus مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]موقعیت های decubitus مورد استفاده قرار می گیرند، اگر گاز روده ای در سمت چپ قرار داشته باشد

3. Many units perform revision hip arthroplasty with inlateral decubitus and utilise a posterior approach.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از واحدها اصلاح کننده باسن را با inlateral decubitus انجام می دهند و از رویکرد خلفی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از واحدها آرتروپلاستی مجدد آرنج را با لایه بیرونی انجام می دهند و از روشی خلفی استفاده می کنند

4. Buddhism, Taoism, recumbency, position, right lateral decubitus, pregnancy.
[ترجمه ترگمان]Buddhism، Taoism، recumbency، موقعیت، decubitus افقی، بارداری
[ترجمه گوگل]بودیسم، تائوئیسم، عقب ماندگی، موقعیت، لبه جانبی راست، بارداری

5. It can occur in atherosclerosis, diabetes mellitus, or decubitus ulcer, and after severe Burns or frostbite.
[ترجمه ترگمان]این بیماری می تواند در atherosclerosis، دیابت یا زخم decubitus و پس از سرمازدگی شدید و یا سرمازدگی رخ دهد
[ترجمه گوگل]این می تواند در بیماری های آترواسکلروز، دیابت یا زخم، و پس از شدت برنز یا یخ زده رخ دهد

6. Objective. To investigate the effect of the lateral decubitus position, after a caudal epidural injection, on outcome.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی تاثیر موقعیت جانبی جانبی، پس از تزریق اپی تلیال پستان به نتیجه
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه برای بررسی تأثیر موقعیت جانبی جانبی جانبی، پس از تزریق اپیدورال کادال، بر نتیجه

7. Position client comfortably with area of decubitus ulcer and surrounding skin easily accessible.
[ترجمه ترگمان]مشتری موقعیت به راحتی با ناحیه زخم decubitus و پوست اطراف آن به راحتی در دسترس قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مشتری را به راحتی با سطح زخم زاد و زرد و پوست اطراف آن به راحتی در دسترس قرار دهید

8. Treatment includes supplemental oxygen and positioning in the left lateral decubitus position with head down. Definitive care is treatment in a hyperbaric chamber.
[ترجمه ترگمان]درمان شامل اکسیژن مکمل و موقعیت یابی در موقعیت افقی سمت چپ با سر پایین است مراقبت های بهداشتی در یک اتاق hyperbaric انجام می شود
[ترجمه گوگل]درمان شامل اکسیژن مکمل و موقعیت در موقعیت شکم سمت چپ با سر پایین است مراقبت قطعی درمان در یک اتاق قلب است

9. Objective To investigate the value of high-vacuum discontinuous suction technique for treatment of decubitus ulcers.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ارزش تکنیک مکش با خلا بالا برای درمان زخم decubitus
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی تأثیر مکانیکی مکش خلاء باکیفیت بالا برای درمان زخم های دهلیزی

10. RESULTS: The serum albumin level were markedly correlated with occurring, scoring and healing of decubitus.
[ترجمه ترگمان]نتایج: سطح آلبومین سرم خون به طور قابل توجهی با رخ دادن، امتیازدهی و درمان of ارتباط داشت
[ترجمه گوگل]نتایج: سطح آلبومین سرم به طور قابل توجهی با وقوع، به ثمر رساندن و بهبود زاد و ولد مرتبط بود

11. They have been used for the treatment of burn wound, decubitus, abscess and finger tip injuries, and have been made in the form of artificial skin and bandage for application.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای درمان زخم سوختگی، decubitus، آبسه و نوک انگشت استفاده شده اند و به شکل پوست مصنوعی و بانداژ برای کاربرد ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]آنها برای درمان زخم های سوختگی، لاغر، آبسه و آسیب ناحیه انگشت استفاده شده اند و از نظر پوستی و باند مصنوعی برای کاربرد استفاده شده اند

12. Conclusion High - vacuum discontinuous suction technique showed remarkable effect on treatment of serious decubitus ulcers.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تکنیک مکش با خلا بالا اثر قابل توجهی بر درمان زخم معده decubitus داشت
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری تکنیک سوسپانسیون سوپاپی باکیفیت بالا اثر معنی داری در درمان زخم های جدی دندانی داشت

13. Conclusion high-vacuum discontinuous suction technique showed remarkable effect on treatment of serious decubitus ulcers.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تکنیک مکش با خلا بالا اثر قابل توجهی بر درمان زخم معده decubitus داشت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تکنیک مکش پویا با خلاء بالا، تأثیر قابل توجهی بر درمان زخم های جدی دودی داشت

14. These complications include shock, the nerve and vascular injury, the acute kidney failure, fat embolism, infection, deep venous thrombosis, decubitus ulcer and so on.
[ترجمه ترگمان]این عوارض عبارتند از شوک، آسیب عصبی و عروقی، نارسایی شدید کلیه، عفونت حاد کبد، عفونت، عفونت عمیق وریدی، زخم decubitus و غیره
[ترجمه گوگل]این عوارض شامل شوک، آسیب عصبی و عروقی، نارسایی حاد کلیه، آمبولیسم چربی، عفونت، ترومبوز وریدی عمیق، زخم دهانی و غیره است

پیشنهاد کاربران

وضعیت یا پوزیشنی که یک فرد هنگام دراز کشیدن روی تخت یا سطح صاف بخود میگیرد.

زخم بستر

یه پوزیشن برای بیمار در جراحی هست که بیمار روی سمت چپ میخابه.

decubitis ulcer
زخم بستر
زخم فشاری
pressure ulcer

زخم بستر، دراز کشیدن


کلمات دیگر: