کلمه جو
صفحه اصلی

cold snap


(امریکا) سرمای ناگهانی و زودگذر، ی بندان بی مقدمه

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) سرمای ناگهانی و زودگذر


ضربه محکم و ناگهانی سرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a brief period of very cold weather.

• a cold snap is a short period of cold and frosty weather.

مترادف و متضاد

very cold weather


Synonyms: cold spell, cold wave, cold weather


جملات نمونه

1. There was a cold snap after Christmas.
[ترجمه آرام] بعد از کریسمس سرمای ناگهانی از راه رسید.
[ترجمه ترگمان]بعد از کریسمس صدایی سرد به گوش رسید
[ترجمه گوگل]بعد از کریسمس یک ضربه شلاق زده شد

2. The warming phase was interrupted by a cold snap in which the first flip from warm to cool took only three years.
[ترجمه ترگمان]فاز گرم شدن هوا با یک ضربه سرد قطع شد که در آن اولین flip از گرم به خنک فقط سه سال طول کشید
[ترجمه گوگل]فاز گرم شدن توسط ضربه محکم و ناگهانی قطع شد و اولین تلنگر از گرم تا سرد تنها سه سال طول کشید

3. They seemed to be talking about the recent cold snap.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دارند در مورد حمله هوایی تازه صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که آنها در مورد ضربه های سرد اخیر صحبت می کنند

4. Despite the cold snap, a white Christmas was an unlikely prospect for most people.
[ترجمه ترگمان]با وجود سرمای ناگهانی، کریسمس سفید برای اکثر مردم یک چشم انداز بعید بود
[ترجمه گوگل]با وجود شتاب سرد، یک کریسمس سفید برای اکثر مردم چشم انداز بعید است

5. When their predictions turn from cold snap to heat wave, say, it can play havoc with the forward price of gas .
[ترجمه ترگمان]وقتی پیش بینی ها از سرمای ناگهانی به موج گرما تبدیل می شوند، می گویند که می تواند با قیمت رو به جلو گاز خرابی به بار آورد
[ترجمه گوگل]وقتی که پیش بینی های آنها از ضربه محرک به موج گرما تبدیل می شود، می گویند که می تواند با قیمت پیش روی گاز از بین برود

6. COLD SNAP: A deer foraged for food as the sun set over Knutsford, England, Tuesday.
[ترجمه ترگمان]COLD SNAP: یک گوزن نر برای غذا به عنوان خورشید بر فراز Knutsford انگلستان در روز سه شنبه
[ترجمه گوگل]COLD SNAP یک گوزن برای غذا به عنوان خورشید بر روی Knutsford، انگلستان، روز سه شنبه غذا تهیه می شود

7. Fine for a cold snap, but not if you're zooming about in the heat.
[ترجمه ترگمان]با یک ضربه شدید، اما نه اگر در گرما پرواز کنی
[ترجمه گوگل]خوب برای ضربه محکم و ناگهانی سرد، اما نه اگر شما در حال بزرگ شدن در مورد گرما

8. The cold snap did not lift for a week. Every day we skated through the forest.
[ترجمه ترگمان]یک هفته دیگر هوا گرم نشد هر روزی که توی جنگل اسکیت می کردیم
[ترجمه گوگل]ضربه محکم و ناگهانی برای یک هفته بلند نشد هر روز ما از طریق جنگل قدم زدیم

9. Ice Floes now also affects Cold Snap and Ice Barrier.
[ترجمه ترگمان]هم اکنون یخ زدن بر روی یخ و مانع بر روی یخ تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]Ice Floes در حال حاضر نیز بر روی ضربه یاب سرد و یخ مانع تاثیر می گذارد

10. Britain is suffering through its longest cold snap since 198
[ترجمه ترگمان]بریتانیا از دهه ۱۹۸ همچنان از طولانی ترین سرمای خود رنج می برد
[ترجمه گوگل]انگلستان از طریق طولانی ترین ضربه های سرد خود از سال 198 رنج می برد

11. A prolonged cold snap in Europe is fueling a resurgence in the national pastime.
[ترجمه ترگمان]سرمای شدید در اروپا باعث تجدید حیات در تفریحات ملی می شود
[ترجمه گوگل]ضربه محکم و ناگهانی سرد در اروپا موجب تشدید دوباره بازی در ورزش های ملی می شود

12. We are having a cold snap.
[ترجمه ترگمان]ما داریم سرما می خوریم
[ترجمه گوگل]ما یک ضربه ی سرد داریم

13. Northern China is a severe cold snap that is putting pressure on vegetable prices.
[ترجمه ترگمان]چین شمالی یک گاز شدید شدید است که بر قیمت سبزیجات فشار وارد می کند
[ترجمه گوگل]شمال چین یک ضربه ی شدید سرد است که فشار قیمت های سبزی را تحت فشار قرار می دهد

14. It's quite a cold snap.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]این یک ضربه کاملا سرد است

پیشنهاد کاربران

سرمای کوتاه مدت


کلمات دیگر: