1. Add honey to counterbalance the acidity.
[ترجمه ترگمان]عسل را به محلول اسیدی اضافه کنید
[ترجمه گوگل]عسل را برای مقابله با اسیدیته اضافه کنید
2. The accused's right to silence was a vital counterbalance to the powers of the police.
[ترجمه ترگمان]حق متهم در سکوت، عاملی حیاتی برای قدرت پلیس بود
[ترجمه گوگل]حق متهم به سکوت یک مقابله جدی برای قدرت پلیس بود
3. Her calm nature served as a natural counterbalance to his excitable personality.
[ترجمه ترگمان]طبیعت آرام او به عنوان یک عامل تعادلی طبیعی برای شخصیت قابل تحریک او عمل می کرد
[ترجمه گوگل]ماهیت آرامش او به عنوان یک تعادل طبیعی به شخصیت هیجان انگیز او خدمت کرده است
4. The documents he provided for Strype helped counterbalance the reliance upon official sources in Strype's histories of Elizabethan archbishops.
[ترجمه ترگمان]اسنادی که او برای Strype فراهم کرده بود، به خنثی کردن اتکا به منابع رسمی در تاریخ Strype اسقف اعظم دوران الیزابت کمک کرد
[ترجمه گوگل]اسناد و مدارکی که وی برای Strype ارائه داد، به ایجاد تعادلی از منابع رسمی در تاریخچه ی اسقف اعظم الیزابت کمک کرد
5. With no freeboard to counterbalance, the leeward rail pressed down, admitting the flood, and the boy bailed furiously.
[ترجمه ترگمان]نرده پشت به هم فشرده شد و به سیل راه افتاد و راه سیل را باز کرد و پسر با خشم و غضب به راه افتاد
[ترجمه گوگل]با هیچ freeboard برای مقابله با تعادل، راه آهن به سمت پایین فرود آمد، سیل را پذیرفت و پسر به طرز خشمگینانه گریه کرد
6. To counterbalance this earthly anchor the only remedy has been self-discipline and mortification of her natural inclinations.
[ترجمه ترگمان]برای خنثی کردن این لنگر زمینی تنها درمان، انضباط و شرمساری از تمایلات طبیعی او بود
[ترجمه گوگل]برای مقابله با این لنگر زمین، تنها درمان آن، خودبسنده و تضعیف گرایش طبیعی او بوده است
7. The counterbalance effect of a pumping unit can be analyzed and adjusted trustworthily by means of the power curve method.
[ترجمه ترگمان]اثر خنثی کردن یک دستگاه پمپاژ را می توان با استفاده از روش منحنی قدرت آنالیز و تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]اثر متعادل کننده یک واحد پمپاژ می تواند با استفاده از روش منحنی قدرت تحلیل و اعتبار قابل اعتماد شود
8. A counterbalance is used on most pumpers to balance the weight of oil and sucker-rod string on the upstroke and the sucker-rod string on the down stroke.
[ترجمه ترگمان]یک تعادل در بیشتر pumpers برای تعادل وزن نخ و نخ sucker روی the و نخ sucker بر روی ضربه پایین به کار می رود
[ترجمه گوگل]تعادل در بسیاری از پمپ ها استفاده می شود تا وزن روغن و ریسمان مچ پا را در بالا بردن و راننده مچ پا در پایین سیلندر قرار دهد
9. The Warsaw Pact was formed to counterbalance the NATO formed by the capitalist bloc.
[ترجمه ترگمان]پیمان ورشو برای خنثی کردن ناتو شکل گرفته توسط بلوک سرمایه دار شکل گرفت
[ترجمه گوگل]پیمان ورشو به منظور مقابله با ناتو تشکیل شده توسط بلوک سرمایه داری تشکیل شد
10. The irrational distribution of crankshaft counterbalance weight causes greater vibration.
[ترجمه ترگمان]توزیع نامعقول وزن میل لنگ باعث ارتعاش بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]توزیع غیر منطقی وزن متعادل کننده میل لنگ باعث افزایش لرزش می شود
11. He took two day off to counterbalance the overtime the week before.
[ترجمه ترگمان]او دو روز مرخصی گرفت تا این هفته را تا آخر هفته به کار برد
[ترجمه گوگل]او روز دوازده روز را برای مقابله با اضافه کاری هفته گذشته قبول کرد
12. The literary prophets counterbalance their warnings with messages of great hope and consolation.
[ترجمه ترگمان]پیامبران ادبی هشدارهای خود را با پیام های امید و تسلی بسیار خنثی می کنند
[ترجمه گوگل]پیامبران ادبی با هشدارهای خود با پیام هایی از امید و دلسوزی عادلانه مقابله می کنند
13. Mack: Luck dont counterbalance it JB . You got an angel hunting after you.
[ترجمه ترگمان]شانس دوباره آن را خنثی نمی کند بعد از تو یه فرشته شکار کرده
[ترجمه گوگل]مایک لک آن را جبران نکرد بعد از تو یک شکار فرشته ای گرفتی
14. Mine hoists are usually operated by the counterbalance of an ascending and a descending car.
[ترجمه ترگمان]دستگاه های من معمولا با تعادلی برخورد می کنند که به سمت بالا و پایین رفتن از سمت بالا حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]بالابرهای معدن معمولا با تعادل ماشین صعودی و نزولی عمل می کنند
15. The two weights counterbalance each other.
[ترجمه ترگمان]دو وزنه یکدیگر را در برابر یکدیگر خنثی می کنند
[ترجمه گوگل]دو وزن متعادل است