غیب گو، فالگیر
diviner
غیب گو، فالگیر
انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، الهی، خدایی، یزدانی، عبادتی، قابل رحمانی
انگلیسی به انگلیسی
• prophet, clairvoyant; one that searches for underground water or minerals using a divining rod
جملات نمونه
1. Why not get a diviner to expound my dream?
[ترجمه ترگمان]چرا نمیری یه \"diviner\" برای تفسیر خواب من پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا یک طلایه دار نیست که رویای من را توضیح دهد؟
[ترجمه گوگل]چرا یک طلایه دار نیست که رویای من را توضیح دهد؟
2. Diviner will provide back-up data for LRO's other ice-sensitive instruments, identifying areas where positive signs of ice would not make sense because the temperature is too high.
[ترجمه ترگمان]diviner داده های مربوط به سایر ابزار حساس به یخ را فراهم می آورد و مناطقی را مشخص می کند که علائم مثبتی از یخ به آن معنا نیست زیرا دما بیش از حد بالا است
[ترجمه گوگل]Diviner داده های پشتیبان را برای دستگاه های حساس دیگر یورو LRO فراهم می کند و مناطقی را شناسایی می کند که علائم مثبت یخ حساس نیست زیرا دمای آن بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]Diviner داده های پشتیبان را برای دستگاه های حساس دیگر یورو LRO فراهم می کند و مناطقی را شناسایی می کند که علائم مثبت یخ حساس نیست زیرا دمای آن بسیار زیاد است
3. In one instance, a diviner patiently made 70 individual oracle-bone cracks in order to determine which ancestor was responsible for a living king's toothache.
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، a صبورانه ۷۰ ترک کننده استخوان را به منظور تعیین اینکه کدام جد مسئول دندان درد یک پادشاه زنده است، انجام داد
[ترجمه گوگل]در یک مورد، یک شبهنظامی صبورانه 70 عددی اوراکل استخوان را به منظور تعیین اینکه کدام یک از اجداد مسئول دندان درد جان شاه بوده است، ساخته است
[ترجمه گوگل]در یک مورد، یک شبهنظامی صبورانه 70 عددی اوراکل استخوان را به منظور تعیین اینکه کدام یک از اجداد مسئول دندان درد جان شاه بوده است، ساخته است
4. The diviner just now talked of rescue.
[ترجمه ترگمان]The تازه از نجات صحبت کرده بودند
[ترجمه گوگل]اکنون شکارچی صحبت از نجات است
[ترجمه گوگل]اکنون شکارچی صحبت از نجات است
5. The diviner would ask a question and the crack provided an answer.
[ترجمه ترگمان]diviner از یک سوال می پرسید و ترک پاسخ می داد
[ترجمه گوگل]شبیه ساز سوال می پرسد و کرک پاسخی را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]شبیه ساز سوال می پرسد و کرک پاسخی را ارائه می دهد
6. Nasa's Lunar Reconnaissance Orbiter has used its Diviner instrument to probe the insides of permanently shadowed craters on Earth's satellite.
[ترجمه ترگمان]مدارگرد شناسایی ماه Nasa از ابزار diviner برای بررسی درون حفره های ایجاد شده به طور دائمی بر روی ماهواره کره زمین استفاده کرده است
[ترجمه گوگل]Orbiter Reconnaissance NASA از ابزار Diviner آن استفاده کرده است تا از داخل غارهای سایه ای دائمی در ماهواره های زمینی استفاده کند
[ترجمه گوگل]Orbiter Reconnaissance NASA از ابزار Diviner آن استفاده کرده است تا از داخل غارهای سایه ای دائمی در ماهواره های زمینی استفاده کند
7. The Diviner Lunar Radiometer Experiment will map surface temperature.
[ترجمه ترگمان]آزمایش diviner ماه Lunar (radiometer Lunar)دمای سطح را ترسیم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آزمایش Radiometer Diviner دما درجه حرارت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]آزمایش Radiometer Diviner دما درجه حرارت را نشان می دهد
8. I am a skilled Diviner . Amongst other things. And I have seen your coming.
[ترجمه ترگمان]من استاد ماهری هستم در میان کاره ای دیگر و منم تو رو دیدم
[ترجمه گوگل]من شگفت انگیز ماهر هستم در میان چیزهای دیگر و من آمده ام
[ترجمه گوگل]من شگفت انگیز ماهر هستم در میان چیزهای دیگر و من آمده ام
9. I am a skilled Diviner. Amongst other things.
[ترجمه ترگمان]من استاد ماهری هستم در میان کاره ای دیگر
[ترجمه گوگل]من شگفت انگیز ماهر هستم در میان چیزهای دیگر
[ترجمه گوگل]من شگفت انگیز ماهر هستم در میان چیزهای دیگر
10. For example, if a person has died mysteriously, the diviner is supposed to be able to tell when, where, and how the person died.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر فردی به طور مرموزی مرده باشد، diviner باید تشخیص دهد که چه زمانی، کجا و چگونه فرد مرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر شخص به طور اسرارآمیز به دنیا نرفته است، باید تعریف کند که چه کسی، کجا و چگونه شخص فوت کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر شخص به طور اسرارآمیز به دنیا نرفته است، باید تعریف کند که چه کسی، کجا و چگونه شخص فوت کرد
11. No, " replied he with an air of triumph which would have puzzled the most clever diviner".
[ترجمه ترگمان]با حالتی فاتحانه پاسخ داد: نه، most را گیج می کرد
[ترجمه گوگل]نه، 'او با یک هوا پیروزی پاسخ داد که می توانست غافلگیر کننده ترین شگفت انگیز باشد'
[ترجمه گوگل]نه، 'او با یک هوا پیروزی پاسخ داد که می توانست غافلگیر کننده ترین شگفت انگیز باشد'
12. The Lunar Reconnaissance Orbiter (LRO) has conducted an ongoing survey of temperatures on the moon's surface through its Diviner Lunar Radiometer Experiment.
[ترجمه ترگمان]مدارگرد شناسایی ماه (LRO)یک بررسی در حال انجام در مورد دما در سطح ماه از طریق آزمایش diviner ماه its انجام داده است
[ترجمه گوگل]Orbiter Reconnaissance Orbiter (LRO) یک آزمایش مداوم از درجه حرارت در سطح ماه را از طریق آزمایش Radiometer خود Diviner Lunar انجام داده است
[ترجمه گوگل]Orbiter Reconnaissance Orbiter (LRO) یک آزمایش مداوم از درجه حرارت در سطح ماه را از طریق آزمایش Radiometer خود Diviner Lunar انجام داده است
13. To help find out if the moon has water, another LRO instrument, Diviner, will map the temperature of the moon's surface so scientists can search for places where ice could exist.
[ترجمه ترگمان]برای کمک به پیدا کردن اینکه آیا ماه دارای آب است، یک ابزار LRO دیگر، diviner، دمای سطح ماه را ترسیم خواهد کرد تا دانشمندان بتوانند به دنبال مکان هایی باشند که یخ می تواند وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]برای کمک به پیدا کردن اینکه آیا ماه دارای آب است، یک ابزار LRO دیگر، Diviner، دمای ماه سطح را نقشه می دهد تا دانشمندان بتوانند مکان هایی را پیدا کنند که یخ می تواند وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]برای کمک به پیدا کردن اینکه آیا ماه دارای آب است، یک ابزار LRO دیگر، Diviner، دمای ماه سطح را نقشه می دهد تا دانشمندان بتوانند مکان هایی را پیدا کنند که یخ می تواند وجود داشته باشد
14. In this viewing geometry, the spatial footprint of each Diviner detector was roughly 300 by 700 meters.
[ترجمه ترگمان]در این نمایش هندسی، مساحت فضایی هر یابنده diviner حدود ۳۰۰ متر بود
[ترجمه گوگل]در این هندسه مشاهده، ردیابی فضایی هر آشکارساز Diviner تقریبا 300 توسط 700 متر بود
[ترجمه گوگل]در این هندسه مشاهده، ردیابی فضایی هر آشکارساز Diviner تقریبا 300 توسط 700 متر بود
پیشنهاد کاربران
الهه، یزدان، والاحضرت
کلمات دیگر: