کلمه جو
صفحه اصلی

triage


(پزشکی - به ویژه در جنگ و زلزله و غیره - تقسیم بیماران به سه گروه: - درمان ناپذیر - صعب العلاج - زود درمان و دادن ارجحیت به دسته ی سوم) رده بندی درمانی، رده درمانی، ارجحیت رده بندی شده

انگلیسی به فارسی

(پزشکی - به‌ویژه در جنگ و زلزله و غیره - تقسیم بیماران به سه گروه: - درمان ناپذیر - صعبالعلاج - زود درمان و دادن ارجحیت به دسته‌ی سوم) رده بندی درمانی، رده درمانی


کمک رده بندی شده، ارجحیت رده بندی شده


تریاژ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a system of determining priority of medical treatment, on the basis of need, chances of survival, and the like, to victims on a battlefield or in a hospital emergency ward.

- The nurse in charge of triage rapidly identified the men most in danger of bleeding to death.
[ترجمه ترگمان] پرستاری که مسئول triage بود به سرعت افراد را در معرض خطر خونریزی تا مرگ شناسایی کرد
[ترجمه گوگل] پرستار مسئول تریاژ به سرعت افرادی را که در معرض خونریزی به مرگ هستند شناسایی کردند

(2) تعریف: any system of priority devised before or during an emergency to determine the order in which acts of assistance will be carried out.

• prioritizing of needed actions during crisis conditions

جملات نمونه

1. Then the triage nurse is perhaps the most important member of the team.
[ترجمه ترگمان]سپس پرستار triage احتمالا مهم ترین عضو تیم است
[ترجمه گوگل]سپس پرستار تریاژ شاید مهمترین عضو تیم باشد

2. The triage system originated as a speedy method of prioritising patients that poured into battlefield hospitals.
[ترجمه ترگمان]سیستم ارزیابی به عنوان یک روش سریع برای اولویت بندی بیمارانی که به بیمارستان نبرد می ریختند، آغاز شد
[ترجمه گوگل]سیستم triage به عنوان یک روش سریع از اولویت بندی بیماران که به بیمارستان های جنگی ریخته شد، منجر شد

3. Preservation efforts currently amount to architectural triage.
[ترجمه ترگمان]حفظ و نگهداری در حال حاضر به ارزیابی معماری بستگی دارد
[ترجمه گوگل]تلاش های حفاظتی در حال حاضر به ترتیب معماری کمک می کند

4. First - in unit initiated a START Triage tagging system.
[ترجمه ترگمان]اولین واحد شروع یک سیستم برچسب زنی Triage START را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]اول - در واحد یک سیستم برچسب گذاری START Triage آغاز شد

5. Concise and organized Triage began at 34 minutes into exercise.
[ترجمه ترگمان]Concise و Triage سازمان یافته از ۳۴ دقیقه بعد شروع به ورزش کردند
[ترجمه گوگل]Triage مختصر و سازمان یافته در 34 دقیقه به ورزش آغاز شد

6. Well, they triage, of course, when there's lots of people there. Most serious things first.
[ترجمه ترگمان]خب، اونا دارن رسیدگی میکنن، البته وقتی آدمای زیادی اونجا هستن مهم تر از همه چیز
[ترجمه گوگل]خوب، آنها، البته، زمانی که تعداد زیادی از مردم وجود دارد، مرتب می شوند اولین چیزهای جدی

7. What is Product Support: Diagnose & amp ; Triage Service?
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی محصول چیست: تشخیص & و خدمات Triage؟
[ترجمه گوگل]پشتیبانی محصول Diagnosis amp؛ سرویس Triage؟

8. Objective To decrease the lapsus rate of pre-examination triage of surgical abdomen.
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش میزان lapsus of قبل از معاینه شکم
[ترجمه گوگل]هدف کاهش قرمزی چربی شکم قبل از عمل جراحی

9. Second, it contains a medical area for triage and treatment.
[ترجمه ترگمان]دوم، این منطقه شامل یک حوزه پزشکی برای ارزیابی و درمان است
[ترجمه گوگل]دوم، آن شامل یک منطقه پزشکی برای تریاژ و درمان است

10. Triage Area set up and a command vehicle arrived with all the necessary supplies and equipment.
[ترجمه ترگمان]منطقه Triage راه اندازی شد و یک وسیله نقلیه فرماندهی با تمام لوازم و تجهیزات لازم وارد شد
[ترجمه گوگل]محوطه تریاژ نصب شده و یک وسیله فرماندهی با تمام وسایل و تجهیزات لازم وارد می شود

11. The triage nurse asks if anyone in his family ever suffered from epilepsy, stroke, TIAs, etc.
[ترجمه ترگمان]پرستار triage می پرسد که آیا کسی در خانواده او از صرع، سکته، TIAs و غیره رنج می برد یا خیر
[ترجمه گوگل]پرستار تریاژ می پرسد آیا فردی در خانواده اش از صرع، سکته مغزی، TIA و غیره رنج می برد؟

12. But nope, 'pretend' it ain't so. Triage will happen.
[ترجمه ترگمان]اما نه، وانمود کن که اینطور نیست Triage اتفاق می افته
[ترجمه گوگل]اما نه، 'وانمود می کند' اینطور نیست Triage اتفاق خواهد افتاد

13. Paramedic Firefighters were assigned responsibilities as Triage Officer and Transportation Officer.
[ترجمه ترگمان]ماموران آتش نشانی به عنوان افسر Triage و افسر حمل و نقل مسئولیت تعیین کردند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان پارامدریک مسئولیت های خود را به عهده داشتند

14. They were also asked how much total waiting time elapsed between triage and departure from the emergency room.
[ترجمه ترگمان]همچنین از آن ها پرسیده شد که چقدر زمان انتظار بین triage و خروج از اتاق اورژانس است
[ترجمه گوگل]از آنها نیز خواسته شد که کل مدت انتظار چه زمانی بین تریاژ و خروج از اتاق اورژانس گذشت

15. She would accept students at the margins, but she acknowledged that she was engaging in a form of triage.
[ترجمه ترگمان]او دانشجویان را در حاشیه قبول می کرد، اما او تصدیق می کرد که به شکل of عمل می کند
[ترجمه گوگل]او دانش آموزان را در حاشیه ها می پذیرد، اما او اذعان کرد که او در قالب یک تریاژ فعالیت می کند

پیشنهاد کاربران

اولویت بندی کردن

اولویت بندی کردن بیماران یا مسائل ( ظاهراً ابتدا در علم پزشکی از این تکنیک استفاده می شده و بعدها وارد علم مدیریت هم شده است ) .

رده بندی

تریاژ ( به فرانسوی: triage ) فرایند اولویت بندی بیماران برای بهره مندی از درمان است که بر اساس شدت وخامت حال بیمار انجام می شود.


کلمات دیگر: