کلمه جو
صفحه اصلی

frigging


(خودمانی - ناپسند - برای نشان دادن ناخشنودی و غیره) لعنتی، بد

انگلیسی به فارسی

(عامیانه - ناپسند - برای نشان دادن ناخشنودی و غیره) لعنتی، بد


خرد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• cursed, damned (slang)
people use frigging before a noun when they are expressing their anger or annoyance about something; a rude, informal word.

جملات نمونه

1. I can't open the frigging door!
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم در لعنتی رو باز کنم!
[ترجمه گوگل]من نمی توانم درب کرک را باز کنم

2. I've been frigging about all day.
[ترجمه ترگمان]تمام روز راجع به این موضوع تحقیق کردم
[ترجمه گوگل]من تمام روز درگیرم

3. Mind your own frigging business!
[ترجمه ترگمان]به کاره ای لعنتی خودت برس!
[ترجمه گوگل]ذهن خود را در کسب و کار خنک کن!

4. Stop frigging about, will you!
[ترجمه ترگمان]دی گه حرف نزن، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]توقف کردن در مورد، شما خواهد شد!

5. It's frigging cold outside.
[ترجمه ترگمان]بیرون سرد است
[ترجمه گوگل]این در خارج سرد است

6. Come on, big boy, where's the frigging keys?
[ترجمه ترگمان]زود باش پسر بزرگ، کلید لعنتی کجاست؟
[ترجمه گوگل]بیا، پسر بزرگ، کجا کیبورد چسبیده؟

7. She finds him frigging around all the time.
[ترجمه ترگمان]او همیشه او را در این اطراف پیدا می کند
[ترجمه گوگل]او پیدا می کند او را نگه می دارد در اطراف تمام زمان

8. Who made this frigging mess?
[ترجمه ترگمان]چه کسی این دردسر لعنتی را ساخته بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این ظرف غذا را ایجاد کرد؟

9. Why don't you do some work instead of just frigging around all day?
[ترجمه ترگمان]چرا به جای این که تمام روز این اطراف کار کنی کاری نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا کار نمی کنی به جایی که فقط در تمام طول روز کار می کنی؟

10. He watched me and the unmade bed,[Sentence dictionary] his fist frigging the dice all day.
[ترجمه ترگمان]او مرا تماشا می کرد و تخت خواب نامرتب و جمله حکم جمله را تمام روز dice می کرد
[ترجمه گوگل]او به من و تخت بی اثر نگاه کرد، [دیکشنری حکم] مشت خود را در تمام طول روز تاس تیک زدن

11. Why don't you do some reading instead of just frigging about ( around ) all day?
[ترجمه ترگمان]چرا شما به جای اینکه فقط در حدود یک روز در حدود (در اطراف)frigging مطالعه کنید، چرا خواندن را انجام نمی دهید؟
[ترجمه گوگل]چرا به جای اینکه فقط در اطراف (اطراف) در تمام طول روز نگهداری کنید، چیزی را بخوانید؟

12. European nations and the United States also considering further measures to boost frigging flagging demand.
[ترجمه ترگمان]کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز در نظر دارند برای افزایش میزان تقاضا برای کاهش میزان frigging، اقدامات بیشتری انجام دهند
[ترجمه گوگل]کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز با توجه به اقدامات بیشتری برای افزایش تقاضای پرچم در حال افزایش هستند

پیشنهاد کاربران

معادل fucking و freaking در انگلیسی و معادل لعنتی /لامصب و سایر فحش های دیگر اینچنینی در فارسی . این اصطلاح توسط بعضی افراد استفاده می شود برای تاکید بر آنچه که میگویند بخصوص وقتی که عصبانی باشند مثال ) get the frigging off گورت رو گم کن. 2 - Shut the frigging up دهن لعنتی ات را ببند

e. g Woman charged in Capitol riot said she wanted to shoot Pelosi ‘in the friggin’ brain, ' FBI says
Washington Post@

frigging : freaking
i. e. get your freaking/frigging ass on board before explosion


کلمات دیگر: