حساس
sensationally
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in a manner that is designed to excite interest or outrage; exceptionally, extraordinarily; perceptively, with respect to the senses
جملات نمونه
1. Newspapers reported the incident sensationally, making it appear worse than it really was.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها این حادثه را sensationally گزارش دادند و باعث شد که اوضاع بدتر از آن شود که واقعا بود
[ترجمه گوگل]روزنامه ها حادثه را به طرز شگفت انگیزی گزارش دادند و آن را بدتر از آنچه واقعا بود، به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]روزنامه ها حادثه را به طرز شگفت انگیزی گزارش دادند و آن را بدتر از آنچه واقعا بود، به نظر می رسد
2. They won sensationally against the top team.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل تیم برتر پیروز شدند
[ترجمه گوگل]آنها با حساسیت نسبت به تیم برتر برنده شدند
[ترجمه گوگل]آنها با حساسیت نسبت به تیم برتر برنده شدند
3. The show ended sensationally with fireworks.
[ترجمه ترگمان]نمایش با آتش بازی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این نمایش با استفاده از آتش بازی به طرز شگفت انگیزی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این نمایش با استفاده از آتش بازی به طرز شگفت انگیزی به پایان رسید
4. The incident was sensationally reported in the press.
[ترجمه ترگمان]این حادثه در مطبوعات گزارش شده است
[ترجمه گوگل]این حادثه در مطبوعات گزارش شد
[ترجمه گوگل]این حادثه در مطبوعات گزارش شد
5. The rape trial was sensationally halted yesterday.
[ترجمه ترگمان]محاکمه تجاوز yesterday دیروز متوقف شد
[ترجمه گوگل]محاکمه تجاوز به طور روزانه متوقف شد
[ترجمه گوگل]محاکمه تجاوز به طور روزانه متوقف شد
6. But although the sensationally styled Calibra sets the trend, it is by no means the only exponent of the field.
[ترجمه ترگمان]اما اگر چه مدل sensationally در این گرایش گرایش دارد، به هیچ وجه تنها نمای میدان نیست
[ترجمه گوگل]اما با وجود اینکه کالیبرای Sensationally-style کالیبرا روند را تنظیم می کند، به هیچ وجه تنها نماینده این میدان نیست
[ترجمه گوگل]اما با وجود اینکه کالیبرای Sensationally-style کالیبرا روند را تنظیم می کند، به هیچ وجه تنها نماینده این میدان نیست
7. Clare wondered suspiciously why this sensationally good-looking man seemed not to have any New Year's plans.
[ترجمه ترگمان]کلر با بدگمانی پرسید که چرا این مرد خوش قیافه به نظر نمی رسید هیچ برنامه ای برای سال نو داشته باشد
[ترجمه گوگل]کلر به طور مشکوکی تعجب کرد چرا که این مرد بسیار حساس به نظر نمی رسید برنامه های سال نو را داشته باشد
[ترجمه گوگل]کلر به طور مشکوکی تعجب کرد چرا که این مرد بسیار حساس به نظر نمی رسید برنامه های سال نو را داشته باشد
8. The book sold sensationally well.
[ترجمه ترگمان]کتاب sensationally را به خوبی فروخت
[ترجمه گوگل]این کتاب به طرز شگفت انگیزی به فروش می رسید
[ترجمه گوگل]این کتاب به طرز شگفت انگیزی به فروش می رسید
9. Marcos Cafu has sensationally announced he's returning to Brazil permanently, possibly as early as January.
[ترجمه ترگمان]مارکوس Cafu اعلام کرده است که برای همیشه در اوایل ژانویه به برزیل باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]مارکوس کافو اعلام کرده است که وی به طور دائم به برزیل بازگشته است، احتمالا اوایل ژانویه
[ترجمه گوگل]مارکوس کافو اعلام کرده است که وی به طور دائم به برزیل بازگشته است، احتمالا اوایل ژانویه
10. In his sensationally surreal apologia, a weepy Anthony Weiner had only one thing to brag about: “I’ve never had sex outside my marriage. ”
[ترجمه ترگمان]در دفاعیه his surreal، یک چرت درباره آنتونی وینر فقط یک چیز داشت که به آن می بالد: \" من هیچ وقت بیرون از ازدواج خودم رابطه جنسی نداشتم \"
[ترجمه گوگل]آنتونی وینر، سرگردانانه در مورد پریشانی ساراگرانه خود، فقط یک چیز را به خود جلب کرد: �من هرگز رابطه جنسی نداشته ام '
[ترجمه گوگل]آنتونی وینر، سرگردانانه در مورد پریشانی ساراگرانه خود، فقط یک چیز را به خود جلب کرد: �من هرگز رابطه جنسی نداشته ام '
11. However Gattuso has sensationally come out against the 28 - year - old's signature.
[ترجمه ترگمان]با این حال، sensationally به امضای ۲۸ ساله خود رسیده است
[ترجمه گوگل]با این حال، Gattuso در برابر امضای 28 ساله به شدت حساس است
[ترجمه گوگل]با این حال، Gattuso در برابر امضای 28 ساله به شدت حساس است
12. The ball their bowlers used in the morning session was sensationally taken from them at lunch by match referee Deryck Murray.
[ترجمه ترگمان]توپ گیران این توپ که در جلسه صبح استفاده می شدند با داور مسابقه Deryck موری از آن ها گرفته شد
[ترجمه گوگل]توپ که بسکتبال آنها در جلسات صبحگاهی مورد استفاده قرار گرفت، به طرز حساسانه ای از آنها در ناهار توسط داور بازی Deryck Murray گرفته شد
[ترجمه گوگل]توپ که بسکتبال آنها در جلسات صبحگاهی مورد استفاده قرار گرفت، به طرز حساسانه ای از آنها در ناهار توسط داور بازی Deryck Murray گرفته شد
13. Putting a Net - connected computer in everyone's pocket is expected to be a sensationally lucrative business.
[ترجمه ترگمان]قرار بر این است که یک کامپیوتر متصل به شبکه در جیب هر فرد یک کسب وکار پر سود و پر سود باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که یک کامپیوتر متصل به شبکه در همه جیب هایش یک کسب و کار سودآور سودآور باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که یک کامپیوتر متصل به شبکه در همه جیب هایش یک کسب و کار سودآور سودآور باشد
14. In the summer of 1958 the pianist had a sensationally triumphant return.
[ترجمه ترگمان]در تابستان سال ۱۹۵۸، نوازنده پیانو بازگشت پیروزمندانه ای داشت
[ترجمه گوگل]در تابستان 1958، پیانیست بازگشتی عاطفی داشت
[ترجمه گوگل]در تابستان 1958، پیانیست بازگشتی عاطفی داشت
پیشنهاد کاربران
به طرز شگفت انگیزی
به صورت محسوسی
کلمات دیگر: