ضعیف
blighty
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• britain or england as homeland (name used affectionately in jest)
to england, back home
injury allowing a soldier to be sent back to england; military leave
to england, back home
injury allowing a soldier to be sent back to england; military leave
جملات نمونه
1. See you back in Blighty!
[ترجمه ترگمان]دوباره می بینمت!
[ترجمه گوگل]شما را در Blighty ببینم
[ترجمه گوگل]شما را در Blighty ببینم
2. Darling, any news about our blighty?
[ترجمه ترگمان]عزیزم، خبری از blighty نیست؟
[ترجمه گوگل]عزیزم، هر خبری در مورد ما نگران کننده است
[ترجمه گوگل]عزیزم، هر خبری در مورد ما نگران کننده است
3. Darling, any news about our blighty? Is my mother feeling better?
[ترجمه ترگمان]عزیزم، خبری از blighty نیست؟ حال مادرم بهتر شده؟
[ترجمه گوگل]عزیزم، هر خبری در مورد ما نگران کننده است آیا مادر من بهتر است؟
[ترجمه گوگل]عزیزم، هر خبری در مورد ما نگران کننده است آیا مادر من بهتر است؟
4. Take me back to dear old Blighty.
[ترجمه ترگمان]منو ببر پیش Blighty عزیزم
[ترجمه گوگل]من را به بیت عزیز عزیزم بیاور
[ترجمه گوگل]من را به بیت عزیز عزیزم بیاور
5. The soldier are sailing for old Blighty tomorrow.
[ترجمه ترگمان] اون سرباز فردا برای Blighty قدیمی حرکت میکنه
[ترجمه گوگل]سرباز برای فردای قدیمی بلافاصله قایقرانی است
[ترجمه گوگل]سرباز برای فردای قدیمی بلافاصله قایقرانی است
6. He realized he was due for shipping home to Blighty.
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسیده بود که به خاطر حمل و نقل به خانه Blighty آمده است
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او برای تحویل خانه به Blighty بود
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او برای تحویل خانه به Blighty بود
7. That is, under no circumstances must I mention to anyone that I have turned down an invitation to return to Blighty.
[ترجمه ترگمان]یعنی تحت هیچ شرایطی نباید به کسی اشاره کنم که برای برگشتن به Blighty دعوت کرده ام
[ترجمه گوگل]بدین معنی است که در هیچ شرایطی نباید به هر کسی اشاره کنم که من دعوت نامه ای برای بازگشت به Blighty را رد کردم
[ترجمه گوگل]بدین معنی است که در هیچ شرایطی نباید به هر کسی اشاره کنم که من دعوت نامه ای برای بازگشت به Blighty را رد کردم
8. Then I was wounded. I looked forward to a peaceful convalescence in Blighty, a restful period which would make me forget there was such a thing as War.
[ترجمه ترگمان]بعدش زخمی شدم من منتظر یک دوره آرام در Blighty بودم، یک دوره آرام و آرامش بخش که مرا فراموش می کرد که چنین چیزی مثل جنگ است
[ترجمه گوگل]سپس من زخمی شدم من منتظر بازگشت صلح آمیز در Blighty، یک دوره آرام بودم که باعث فراموشی شدم که چنین چیزهایی مانند جنگ وجود داشت
[ترجمه گوگل]سپس من زخمی شدم من منتظر بازگشت صلح آمیز در Blighty، یک دوره آرام بودم که باعث فراموشی شدم که چنین چیزهایی مانند جنگ وجود داشت
پیشنهاد کاربران
بریتانیا [ محاوره ای]
انگلستان [محاوره ای]
Blighty" is a British English slang term for Great Britain or often specifically England
انگلستان [محاوره ای]
Blighty" is a British English slang term for Great Britain or often specifically England
کلمات دیگر: