(دیرین شناسی) سنگ میز، دولمن (سنگ قبر یا یادبود دوران نو سنگی مشتمل بر یک سنگ میز مانند که روی چند سنگ ایستاده قرار دارد) (cromlech هم می گویند)، ساختمانی که دارای چند ستون یک پارچه سنگی است
dolmen
(دیرین شناسی) سنگ میز، دولمن (سنگ قبر یا یادبود دوران نو سنگی مشتمل بر یک سنگ میز مانند که روی چند سنگ ایستاده قرار دارد) (cromlech هم می گویند)، ساختمانی که دارای چند ستون یک پارچه سنگی است
انگلیسی به فارسی
ساختمانی که دارای چند ستون یکپارچه سنگی است
دملمن
انگلیسی به انگلیسی
• prehistoric stone structure composed of two or more upright stones topped by a capstone (archaeology)
جملات نمونه
1. Sure, of course I know where the dolmen is.
[ترجمه ترگمان] البته، البته که میدونم dolmen کجاست
[ترجمه گوگل]مطمئنا، البته من می دانم کجا دالمن است
[ترجمه گوگل]مطمئنا، البته من می دانم کجا دالمن است
2. Shown here is a dolmen, a huge stone slab set upon other huge stones.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک تخته سنگ بزرگ سنگی است که سنگ بزرگی روی سنگ های عظیم دیگر قرار دارد
[ترجمه گوگل]نشان داده شده در اینجا dolmen، یک سنگ بزرگ سنگ بر روی دیگر سنگ های بزرگ است
[ترجمه گوگل]نشان داده شده در اینجا dolmen، یک سنگ بزرگ سنگ بر روی دیگر سنگ های بزرگ است
3. And distribution grasping the dolmen from upper entirety of space, the shed classifies and studies from the characteristic being construct with and method General stone.
[ترجمه ترگمان]و توزیع grasping از قسمت بالایی فضا، the و مطالعات را از ویژگی ساخت با سنگ عمومی طبقه بندی کرده و مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]و توزیع غرق شدن دمل ها از کل فضای بالایی، طبقه بندی و مطالعاتی از خصوصیات ساخت یافته و روش عمومی سنگ است
[ترجمه گوگل]و توزیع غرق شدن دمل ها از کل فضای بالایی، طبقه بندی و مطالعاتی از خصوصیات ساخت یافته و روش عمومی سنگ است
4. Pass the problem studying by period-division, discussing Zhejiang dolmen age further.
[ترجمه ترگمان]این مشکل را از طریق تقسیم دوره به تصویب رساند و در مورد عصر dolmen Zhejiang بحث کرد
[ترجمه گوگل]مسئله را بررسی کنید که توسط دوره زمانی مورد بحث قرار گرفته است، بحث در مورد سن ژجیانگ dolmen بیشتر
[ترجمه گوگل]مسئله را بررسی کنید که توسط دوره زمانی مورد بحث قرار گرفته است، بحث در مورد سن ژجیانگ dolmen بیشتر
5. I must have passed in and out of several counties that morning, looking for that dolmen.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح باید از چندین ایالت عبور کرده باشم و به دنبال آن dolmen بگردم
[ترجمه گوگل]من باید صبح روز چندین و چند ناحیه را در آنجا گذراندم و به دنبال آن دلمن بودم
[ترجمه گوگل]من باید صبح روز چندین و چند ناحیه را در آنجا گذراندم و به دنبال آن دلمن بودم
6. The shadow's information proved to be correct; fifteen minutes later, I found my dolmen.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات سایه ثابت شد درست است؛ پانزده دقیقه بعد dolmen را پیدا کردم
[ترجمه گوگل]اطلاعات سایه درست شده است؛ پانزده دقیقه بعد، من dolmen را پیدا کردم
[ترجمه گوگل]اطلاعات سایه درست شده است؛ پانزده دقیقه بعد، من dolmen را پیدا کردم
7. He was the first person I'd met that day who didn't know what a dolmen was.
[ترجمه ترگمان]اون اولین کسی بود که اون روز رو دیدم
[ترجمه گوگل]او اولین کسی بود که من آن روز را دیدم که نمی دانست چه چیزی دملمن بود
[ترجمه گوگل]او اولین کسی بود که من آن روز را دیدم که نمی دانست چه چیزی دملمن بود
8. In addition to the circle, there was the King Stone standing stone and the Whispering Knights, a dolmen in close proximity.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر دایره، سنگی ایستاده بود و شوالیه های هیکل، dolmen در مجاورت نزدیک
[ترجمه گوگل]علاوه بر دایره، سنگ ایستاده سنگ سنگ و شوالیه زمزمه، یک dolmen در نزدیکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر دایره، سنگ ایستاده سنگ سنگ و شوالیه زمزمه، یک dolmen در نزدیکی وجود دارد
9. Elisabeth walked the few metres down the path to the round dolmen.
[ترجمه ترگمان]الیزابت چند متر جلوتر رفت و به طرف the رفت
[ترجمه گوگل]الیزابت چندین متر راه رفتن به دلفان دور رفت
[ترجمه گوگل]الیزابت چندین متر راه رفتن به دلفان دور رفت
10. She is also standing next to a megalithic structure - a dolmen.
[ترجمه ترگمان]او همچنین در کنار یک سازه megalithic - یک dolmen قرار دارد
[ترجمه گوگل]او نیز در کنار یک ساختار مجلسی ایستاده است - یک dolmen
[ترجمه گوگل]او نیز در کنار یک ساختار مجلسی ایستاده است - یک dolmen
11. The latter half part is about last chapters of article then, is connotation mainly discuss Zhejiang dolmen culture.
[ترجمه ترگمان]نیمه دوم مربوط به فصل آخر مقاله است، که عمدتا دلالت بر فرهنگ dolmen Zhejiang دارد
[ترجمه گوگل]بخش نیمه دوم در مورد آخرین بخش های مقاله است، اما متمرکز به طور کلی فرهنگ دلفین ژجیانگ را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بخش نیمه دوم در مورد آخرین بخش های مقاله است، اما متمرکز به طور کلی فرهنگ دلفین ژجیانگ را مورد بحث قرار می دهد
12. Article first half parts include the first three chapters, are the age introducing Zhejiang dolmen formation distribution, style characteristic and period-division mainly.
[ترجمه ترگمان]بخش اول شامل سه فصل اول است که در حال معرفی توزیع تشکیل dolmen Zhejiang، مشخصه سبک و تقسیم دوره است
[ترجمه گوگل]مقدمه بخش اول شامل سه فصل اول است، سن ایجاد توزیع تشکیل دولمن ژجیانگ، ویژگی های سبک و دوره دوره به طور عمده
[ترجمه گوگل]مقدمه بخش اول شامل سه فصل اول است، سن ایجاد توزیع تشکیل دولمن ژجیانگ، ویژگی های سبک و دوره دوره به طور عمده
13. The most ancient form of megalithic construction may be the dolmen, a type of burial chamber consisting of several upright supports and a flat roofing slab.
[ترجمه ترگمان]شکل باستانی ساختمان megalithic ممکن است dolmen باشد، یک نوع اتاق دفن که شامل چندین پشتیبان عمودی و یک تخته سقف مسطح است
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین شکل ساخت و ساز ممالیک ممکن است دولمن باشد، یک نوع اتاق دفن زباله ای که متشکل از چندین پشتیبانی صحیح و یک سقف سقف تخت است
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین شکل ساخت و ساز ممالیک ممکن است دولمن باشد، یک نوع اتاق دفن زباله ای که متشکل از چندین پشتیبانی صحیح و یک سقف سقف تخت است
پیشنهاد کاربران
dolmen ( باستانشناسی )
واژه مصوب: میزسنگ
تعریف: سازه ای خرسنگی شامل دو یا چند خرسنگ ایستاده و تخته سنگی بر روی آنها که مجموعاً شکل میز را تداعی می کنند
واژه مصوب: میزسنگ
تعریف: سازه ای خرسنگی شامل دو یا چند خرسنگ ایستاده و تخته سنگی بر روی آنها که مجموعاً شکل میز را تداعی می کنند
کلمات دیگر: