کلمه جو
صفحه اصلی

borstal


(انگلیس) دارالتادیب (ندامتگاه) جوانان بین شانزده و بیست و یک سال

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) بازپروری (ندامتگاه) جوانان بین شانزده و بیست‌و‌یک سال


borstal


انگلیسی به انگلیسی

• (british) reform school, reformatory, correctional juvenile institution
in britain, prisons for young criminals used to be known as borstals.

جملات نمونه

1. Borstal institutions, remand homes and approved schools filled by the products of an unhappy home life.
[ترجمه ترگمان]موسسات اخراج شده، خانه ها را تحویل داده و مدارس تایید شده را از محصولات یک زندگی خانوادگی ناراضی پر کرده است
[ترجمه گوگل]موسسات Borstal، خانه های بازنشستگی و مدارس تأیید شده توسط محصولاتی از یک زندگی خانوادگی ناخوشایند پر شده است

2. Due to the negligence of the defendant's employees, borstal trainees escaped and caused damage to neighbouring property.
[ترجمه ترگمان]با توجه به سهل انگاری کارکنان متهم، کارآموزان borstal فرار کردند و خساراتی به اموال مجاور وارد کردند
[ترجمه گوگل]با توجه به غفلت از کارکنان متهم، کارآموزان گرسنه فرار کردند و باعث خسارت به ملک همسایه شدند

3. After a spell in borstal he was introduced to influential figures in the London underworld of the mid-60s.
[ترجمه ترگمان]پس از یک طلسم در borstal، او به چهره های تاثیرگذار در دنیای زیرزمینی لندن در اواسط دهه ۶۰ معرفی شد
[ترجمه گوگل]پس از طلسم در borstal او را به چهره های نفوذ در لندن زیرزمینی در اواسط دهه 60 معرفی شد

4. BORSTAL BOY is the autobiographical record of Behan's experiences from that day through his imprisonment, trial, remand to reform school and final release.
[ترجمه ترگمان]پسر borstal شرح حال زندگی خود را از آن روز به دلیل زندانی شدن، محاکمه، تحویل به مدرسه اصلاح و رهایی نهایی از آن تجربه می کند
[ترجمه گوگل]BORSTAL BOY، سابقه ی خودآزاری از تجربیات Behan از آن روز از طریق زندان، محاکمه، بازجویی و اصلاح مدرسه و انتشار نهایی است

5. He was sent to borstal for stealing.
[ترجمه ترگمان]او را برای دزدی فرستاده بودند
[ترجمه گوگل]او به دزدی برای دزدی فرستاده شد

6. Schools for delinquents in England are called Borstal Institutions, and Behan's account of his years as a "Borstal Boy" is told in vigorous, dramatic prose.
[ترجمه ترگمان]مدارس برای بزهکاری در انگلستان به عنوان \"پسر Borstal\" به نام \"پسر Borstal\" به نثر پرشور و دراماتیک گفته می شود
[ترجمه گوگل]مدارس برای بزهکاران در انگلستان موسسات Borstal نامیده می شود، و گزارش Behan از سال های او به عنوان 'Borstal Boy' در داستان های شدید و دراماتیک گفته شده است

7. Several in both groups were lesbian, some because they had formed such relationships in approved school or Borstal.
[ترجمه ترگمان]چند نفر در هر دو گروه همجنس گرا بودند، برخی به این دلیل که چنین روابطی را در مدرسه تایید شده یا Borstal شکل داده بودند
[ترجمه گوگل]چند نفر در هر دو گروه لزبین بودند، بعضی از آنها چون چنین روابطی را در مدرسه تأیید یا بورستال تشکیل داده بودند

8. Frequently Ruth wondered why he hadn't ended up in borstal or some other institution.
[ترجمه ترگمان]اغلب روت از خودش می پرسید چرا در borstal یا یک موسسه دیگر به پایان نرسیده است
[ترجمه گوگل]اغلب روت تعجب می کند که چرا او در بورستال و یا برخی از موسسات دیگر به پایان نرسیده است


کلمات دیگر: