کلمه جو
صفحه اصلی

coat of arms


نشان، آرم، علامت مخصوص موسسه یا خانواده، نشان خانوادگی و اشرافی (معمولا متشکل است از سپری که روی آن علایم نجابت خانوادگی ترسیم شده است)، نشان یا علامت دولت یا خانواده وامثال ان

انگلیسی به فارسی

نشان یا علامت دولت یا خانواده و امثال آن


کتگوری، نشان یا علامت دولت یا خانواده وامثال ان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the insignia, esp. of a family, showing emblems and figures arranged on and around a shield.
مشابه: arm

• insignia of a family or person composed of figures and emblems; coat or vest decorated with heraldic arms (formerly worn by medieval knights)
a coat of arms is a design in the form of a shield used as an emblem by a family, a town, or an organization.

مترادف و متضاد

ensign


Synonyms: crest, escutcheon, pennon, arms, emblem


جملات نمونه

1. The king's shield was emblazoned with his family coat of arms.
[ترجمه علی احمدی] سپرِ پادشاه، به نشان خاندانش منقوش بود.
[ترجمه ترگمان]سپر پادشاه با کت و شلوار جینش عالی بود
[ترجمه گوگل]سپر پادشاه با کت و شلوار خانوادگی او پوشید

2. The English £1 coin has a royal coat of arms on the reverse.
[ترجمه ترگمان]سکه یک پوند انگلیس یک نیم تنه سلطنتی بر روی عکس دارد
[ترجمه گوگل]سکه انگلستان � 1 دارای یک کت سلطنتی در عقب است

3. The coach bears the royal coat of arms.
[ترجمه ترگمان]این مربی نیم تنه سلطنتی اسلحه دارد
[ترجمه گوگل]این مربی خدمت سربازی سلطنتی است

4. The knight's shield was emblazoned with his coat of arms.
[ترجمه ترگمان]سپر شوالیه با کت و شلوار پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]سپر شوالیه به همراه کت و شلوار او بود

5. She did not recognize the coat of arms on his shield.
[ترجمه ترگمان]او کت و شلوار را روی سپر خود نمی شناخت
[ترجمه گوگل]او دستکش را بر روی سپر او نشانداد

6. The royal coat of arms embroidered in silk on the white damask under the tester of the King's bed.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه سلطنتی اسلحه که بر روی پارچه حریر دمشق زیر پای تخت خواب شاه گلدوزی شده بود
[ترجمه گوگل]کلاه پادشاهی سلطنتی در ابریشم بر روی گلدان سفید زیر تستر تخت پادشاه

7. The fleurs-de-lys of the Cantilupe coat of arms were incorporated into Peter's seal.
[ترجمه ترگمان]گل fleurs، که به گل آراسته بود، در مهر پطر فرو رفت
[ترجمه گوگل]آبراهه های دیلسی از کت سلاح Cantilupe به مهر و موم پیتر پیوستند

8. The former depicted the royal coat of arms, texts from the scriptures, the Creed, or the Lord's Prayer.
[ترجمه ترگمان]اولی، پوشش سلطنتی اسلحه، متون از کتب مقدس، اعتقادی یا دعای ربانی را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]سابقا نماد سلطنت سلطنتی، متون مقدس، کلیسا یا نماز خداوند است

9. Note the coat of arms over the door and the fine plasterwork - with the date 1659 - over the fireplace.
[ترجمه ترگمان]به کت سلاح بر روی در و the خوب - با تاریخ ۱۶۵۹ - بر روی بخاری یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که کت سبز بیش از درب و گچ کاری خوب - با تاریخ 1659 - بیش از شومینه

10. The royal coat of arms on the Daimler station bus.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه سلطنتی اسلحه در اتوبوس Daimler
[ترجمه گوگل]کت سلطنتی بر روی اتوبوس ایستگاه دایملر

11. The knight's shield emblazoned with his coat of arms.
[ترجمه ترگمان]سپر شوالیه با کت و شلوار پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]سپر شوالیه با کت و شلوار خود لباس می پوشید

12. There was a stained-glass window with the family coat of arms.
[ترجمه ترگمان]یک پنجره پر از شیشه های رنگی با کت و شلوار خانوادگی داشت
[ترجمه گوگل]یک شیشه شیشه رنگ آمیزی با کت سلاح خانواده وجود داشت

13. To paint or depict ( a coat of arms ) with accurate detail.
[ترجمه ترگمان]برای رنگ کردن و یا به تصویر کشیدن (یک پوشش اسلحه)با جزئیات دقیق
[ترجمه گوگل]برای رنگ آمیزی یا تصویربرداری (کت) با جزئیات دقیق

14. To describe ( a coat of arms ) in proper terms.
[ترجمه ترگمان]توصیف (پوشش اسلحه)با شرایط مناسب
[ترجمه گوگل]برای توصیف (یک کت سلاح) در شرایط مناسب


کلمات دیگر: