1. Anti-government protesters have been heartened by recent government promises of free and fair elections.
[ترجمه ترگمان]معترضان ضددولتی از وعده های اخیر دولت برای انتخابات آزاد و عادلانه دلگرم شده اند
[ترجمه گوگل]معترضان ضد حکومتی با وعده های اخیر دولت در انتخابات آزاد و عادلانه مورد ستایش قرار گرفته اند
2. The riots are the most serious expression of anti-government feeling yet.
[ترجمه ترگمان]شورش جدی ترین ابراز احساسات ضد دولتی است
[ترجمه گوگل]شورش ها جدی ترین بیان احساس ضد دولت است
3. The pirate radio station broadcast anti-government propaganda.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه رادیویی دزدان دریایی تبلیغات ضد دولتی را پخش کرد
[ترجمه گوگل]ایستگاه رادیویی دزدان دریایی تبلیغ تبلیغ ضد دولتی را پخش کرد
4. Demonstrators chanted anti-government slogans in the square.
[ترجمه ترگمان]تظاهرکنندگان شعارهای ضد دولتی در میدان شعار می دادند
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان شعارهای ضد حکومتی را در میدان می خوانند
5. Anti-government forces are still in control of the area.
[ترجمه ترگمان]نیروهای ضد دولتی هنوز کنترل این منطقه را در دست دارند
[ترجمه گوگل]نیروهای ضد دولتی هنوز در کنترل منطقه هستند
6. The Prime Minister has called for national unity in the face of the violent anti-government protests.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر خواستار اتحاد ملی در مواجهه با اعتراضات خشن ضد دولتی شده است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در برابر اعتراضات ضد دولتی خشونت آمیز خواستار اتحاد ملی شده است
7. There was a violent eruption of anti-government feeling.
[ترجمه ترگمان]فوران شدیدی از احساسات ضد دولتی وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک فوران خشن از احساسات ضد دولت وجود داشت
8. Ministers are worried by this current of anti-government feeling.
[ترجمه ترگمان]وزرا از این احساس ضد دولتی نگران هستند
[ترجمه گوگل]وزیران از این جریان احساس ضد حکومت نگران هستند
9. Anti-government rebels attacked the town.
[ترجمه ترگمان]شورشیان ضد دولتی به این شهر حمله کردند
[ترجمه گوگل]شورشیان ضد دولتی به شهر حمله کردند
10. The UNO has firmly distanced itself from the anti-government movement.
[ترجمه ترگمان]جنبش اسلامی ازبکستان به شدت خود را از جنبش ضد دولتی دور کرده است
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد از خود جنبش ضد دولتی فاصله گرفته است
11. The crowd began chanting anti-government slogans.
[ترجمه ترگمان]مردم شروع به خواندن شعارهای ضد دولتی کردند
[ترجمه گوگل]مردم شروع به شعار ضد حکومت کردند
12. Students used the death of political activists as a rallying point for anti-government protests.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان از مرگ فعالان سیاسی به عنوان یک نقطه تمرکز برای اعتراضات ضددولتی استفاده کردند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان از مرگ فعالان سیاسی به عنوان نقطه تجمع برای اعتراضات ضد دولتی استفاده کردند
13. They were imprisoned for their avowal of anti-government beliefs.
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر اعتراف به عقاید ضد دولتی زندانی شدند
[ترجمه گوگل]آنها برای تأیید اعتقادات ضد دولتی زندانی شدند
14. There is a danger that anger at the new law may turn into anti-government feeling.
[ترجمه ترگمان]خطری وجود دارد که خشم نسبت به قانون جدید ممکن است به احساسات ضد دولتی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]یک خطر وجود دارد که خشم در قانون جدید ممکن است به احساس ضد دولت تبدیل شود
15. They seem to have got an anti-government bandwagon rolling.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها یک گروه ضد دولتی دارند که در حال غلتیدن است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آنها یک تیرانداز ضد دولتی دارند