شناسه ی سگ (پلاکی که نام و نشانی صاحب سگ روی آن حک شده و به گردن سگ آویخته می شود)، پلاک هویت سرباز
dog tag
شناسه ی سگ (پلاکی که نام و نشانی صاحب سگ روی آن حک شده و به گردن سگ آویخته می شود)، پلاک هویت سرباز
انگلیسی به فارسی
شناسهی سگ (پلاکی که نام و نشانی صاحب سگ روی آن حک شده و به گردن سگ آویخته میشود)
(آمریکا - ارتش - عامیانه) شناسهی سربازی (پلاک فلزی که دور گردن سربازان میآویزند و نام و شمارهی آنها روی آن حک شده است)، پلاک هویت سرباز
برچسب سگ
انگلیسی به انگلیسی
• identification tag placed on a dog's collar; one of two metal identification tags which are worn around a soldier's neck and contain personal information (such as name, serial number and blood type)
جملات نمونه
1. He was wearing hip, dark-framed glasses and a dog tag around his neck with a Chinese dragon on it.
[ترجمه ترگمان]او عینک زده بود، عینک قاب مشکی و یک سگ شکاری دور گردنش با یک اژدهای چینی روی آن بود
[ترجمه گوگل]او بر روی عینک چینی و اژدها چینی پوشید و عینک تیره و توری سگ را در اطراف گردنش گذاشت
[ترجمه گوگل]او بر روی عینک چینی و اژدها چینی پوشید و عینک تیره و توری سگ را در اطراف گردنش گذاشت
2. If you have a dog tag, if you have a registered license number, if you have your pet microchipped -- all the pieces of the pie are going to increase the chances of getting your pet back.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک برچسب سگ داشته باشید، اگر شماره گواهی نامه ثبت شده داشته باشید، اگر حیوان خانگی تان را داشته باشید - - همه تکه های کیک به احتمال زیاد شانس آوردن حیوان خانگی شما را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]اگر یک برچسب سگ دارید، اگر شماره مجوز ثبت نام داشته باشید، اگر حیوان خانگی شما را با میکروچیرپوش بچرخانید، تمام قطعات آن باعث افزایش شانس گرفتن حیوان خانگی شما می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک برچسب سگ دارید، اگر شماره مجوز ثبت نام داشته باشید، اگر حیوان خانگی شما را با میکروچیرپوش بچرخانید، تمام قطعات آن باعث افزایش شانس گرفتن حیوان خانگی شما می شود
3. And there's no address on the dog tag.
[ترجمه ترگمان]و نشانی روی برچسب سگ نیست
[ترجمه گوگل]و هیچ نشانی از تگ سگ وجود ندارد
[ترجمه گوگل]و هیچ نشانی از تگ سگ وجود ندارد
4. Also keep your knife sharp as another DICE Dog Tag event is on the horizon.
[ترجمه ترگمان]همچنین چاقو خود را به عنوان یک رویداد برچسب Dog دیگری که در افق قرار دارد، تیز نگه دارید
[ترجمه گوگل]همچنین چاقوی تان را به عنوان یکی دیگر از رویداد DICE Dog Tag در افق نگه دارید
[ترجمه گوگل]همچنین چاقوی تان را به عنوان یکی دیگر از رویداد DICE Dog Tag در افق نگه دارید
5. The only way to get a dog tag from your adversary is by performing one of the new, brutal knife takedowns.
[ترجمه ترگمان]تنها راه رسیدن به یک برچسب سگ از رقیب تان با انجام یکی از ضربه های خنجر کشنده و وحشیانه است
[ترجمه گوگل]تنها راه گرفتن تگ سگ از طرف دشمن شما این است که با انجام یکی از تست های جدید و وحشیانه چاقو، اقدام کنید
[ترجمه گوگل]تنها راه گرفتن تگ سگ از طرف دشمن شما این است که با انجام یکی از تست های جدید و وحشیانه چاقو، اقدام کنید
6. And yet he still carried his Navy dog tag on his key chain.
[ترجمه ترگمان]با این همه هنوز سگ نیروی دریایی خود را روی زنجیر کلیدش حمل می کرد
[ترجمه گوگل]و با این حال او همچنان تگ سگ نیروی دریایی خود را در زنجیره کلید خود حمل می کرد
[ترجمه گوگل]و با این حال او همچنان تگ سگ نیروی دریایی خود را در زنجیره کلید خود حمل می کرد
7. M. I. A:Obtain your first enemy dog tag.
[ترجمه ترگمان] ام - - - - - - - - - - الف: اولین علامت دشمن your
[ترجمه گوگل]M I A : اولین تگ سگ دشمن خود را بدست آورید
[ترجمه گوگل]M I A : اولین تگ سگ دشمن خود را بدست آورید
8. Once people have a "Green Card", Gucci dog tag necklace, they feel they are accepted and trusted by the Chinese government.
[ترجمه ترگمان]زمانی که افراد یک کارت سبز \"گرین کارت\" (گرین کارت)دارند، آن ها احساس می کنند که مورد قبول دولت چین قرار گرفته و مورد اعتماد قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردم 'کارت سبز'، گوچی سگ برچسب گردنبند، آنها احساس می کنند که توسط دولت چین پذیرفته شده و مورد اعتماد است
[ترجمه گوگل]هنگامی که مردم 'کارت سبز'، گوچی سگ برچسب گردنبند، آنها احساس می کنند که توسط دولت چین پذیرفته شده و مورد اعتماد است
9. Of course. You need to register it with the police station to get a license and dog tag for it.
[ترجمه ترگمان] البته باید با اداره پلیس ثبت نام کنی تا براش مجوز بگیری
[ترجمه گوگل]البته شما باید آن را با اداره پلیس ثبت کنید تا یک مجوز و برچسب سگ برای آن کسب کنید
[ترجمه گوگل]البته شما باید آن را با اداره پلیس ثبت کنید تا یک مجوز و برچسب سگ برای آن کسب کنید
10. Located at the bottom of the neck, the Sirius star is definitely the brightest dog tag in the universe .
[ترجمه ترگمان]در پایین گردن، ستاره سیریوس به طور قطع بهترین برچسب سگ در جهان است
[ترجمه گوگل]ستاره سیریوس در پایین گردن قرار دارد و قطعا درخشان ترین برچسب سگ در جهان است
[ترجمه گوگل]ستاره سیریوس در پایین گردن قرار دارد و قطعا درخشان ترین برچسب سگ در جهان است
11. You need to register it with the police station to get a license and dog tag for it.
[ترجمه ترگمان]شما باید آن را با پاسگاه پلیس ثبت کنید تا یک مجوز و برچسب سگ برای آن دریافت کنید
[ترجمه گوگل]شما باید آن را با اداره پلیس ثبت کنید تا یک مجوز و برچسب سگ برای آن کسب کنید
[ترجمه گوگل]شما باید آن را با اداره پلیس ثبت کنید تا یک مجوز و برچسب سگ برای آن کسب کنید
کلمات دیگر: