کهنه و قدیمی کردن، مهجور کردن، از مد انداختن، قدیمی ماب کردن، کهنه کردن، برانداختن، منسو کردن، ازرسه روزبیرون انداختن
antiquate
کهنه و قدیمی کردن، مهجور کردن، از مد انداختن، قدیمی ماب کردن، کهنه کردن، برانداختن، منسو کردن، ازرسه روزبیرون انداختن
انگلیسی به فارسی
کهنه و قدیمی کردن، مهجور کردن، از مد انداختن، قدیمیمآب کردن
کهنهنما کردن، عتیقهنما کردن
قدیمی
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: antiquates, antiquating, antiquated
حالات: antiquates, antiquating, antiquated
• : تعریف: to make obsolete or old-fashioned.
- The calculator is rapidly antiquating the mechanical adding machine.
[ترجمه ترگمان] ماشین حساب به سرعت ماشین اضافه کردن مکانیکی را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل] ماشین حساب به سرعت از ماشین مکانیکی استفاده می کند
[ترجمه گوگل] ماشین حساب به سرعت از ماشین مکانیکی استفاده می کند
• make old or obsolete
جملات نمونه
1. It will take many years to modernise these antiquated industries.
[ترجمه ترگمان]مدرن سازی این صنایع قدیمی سال ها طول می کشد
[ترجمه گوگل]چند سال است که این صنایع قدیمی تولید می شود
[ترجمه گوگل]چند سال است که این صنایع قدیمی تولید می شود
2. He claims that the laws are antiquated and have no contemporary relevance.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که قوانین قدیمی هستند و ارتباط contemporary ندارند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که قوانین قدیمی هستند و ارتباط معاصر ندارند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که قوانین قدیمی هستند و ارتباط معاصر ندارند
3. Many factories are so antiquated they are not worth saving.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارخانجات به قدری قدیمی هستند که ارزش پس انداز کردن را ندارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارخانه ها خیلی قدیمی هستند و صرفه جویی نمی کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارخانه ها خیلی قدیمی هستند و صرفه جویی نمی کنند
4. It is a land of antiquated social rules and suffocating traditions.
[ترجمه ترگمان]این سرزمین از قوانین اجتماعی منسوخ و سنت های خفه کننده است
[ترجمه گوگل]این سرزمین قوانین اجتماعی قدیم و سنت های خسته کننده است
[ترجمه گوگل]این سرزمین قوانین اجتماعی قدیم و سنت های خسته کننده است
5. This latest device will antiquate the ice - cube tray.
[ترجمه ترگمان]این آخرین وسیله، سینی یخ را از بین می برد
[ترجمه گوگل]این آخرین دستگاه سینی یخ مکعبی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]این آخرین دستگاه سینی یخ مکعبی را از بین می برد
6. They attempted in vain to modernise these antiquated industries.
[ترجمه ترگمان]بی هوده تلاش می کردند که این صنایع کهنه را modernise
[ترجمه گوگل]آنها بیهوده تلاش کردند تا این صنایع قدیمی را مدرن کنند
[ترجمه گوگل]آنها بیهوده تلاش کردند تا این صنایع قدیمی را مدرن کنند
7. Antiquated equipment, badly designed ballot papers and inefficient vote-counting machinery contributed to the confusion.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات Antiquated، برگه های رای بد طراحی شده بودند و ماشین آلات شمارش معکوس در این ابهام نقش داشتند
[ترجمه گوگل]تجهیزات پیش ساخته، صندوق های رای نویسی طراحی شده و ماشین های شمارش رای ناکارآمد باعث ایجاد سردرگمی شده است
[ترجمه گوگل]تجهیزات پیش ساخته، صندوق های رای نویسی طراحی شده و ماشین های شمارش رای ناکارآمد باعث ایجاد سردرگمی شده است
8. Her army and navy were becoming antiquated.
[ترجمه ترگمان]ارتش و نیروی دریایی او کهنه شده بود
[ترجمه گوگل]ارتش و نیروی دریایی خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]ارتش و نیروی دریایی خود را از دست دادند
9. Hospitals suffer from inadequate facilities, antiquated equipment and shortages of medical supplies.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها از تجهیزات ناکافی، تجهیزات کهنه و کمبود منابع پزشکی رنج می برند
[ترجمه گوگل]بیمارستان ها از امکانات ناکافی، تجهیزات قدیمی و کمبود تجهیزات پزشکی رنج می برند
[ترجمه گوگل]بیمارستان ها از امکانات ناکافی، تجهیزات قدیمی و کمبود تجهیزات پزشکی رنج می برند
10. Many New Zealanders need educating about your antiquated laws, since the person you appoint as monarch automatically becomes our monarch too.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نیوزیلند به آموزش قوانین قدیمی خود نیاز دارند، زیرا فردی که به عنوان پادشاه منصوب می کنید، به طور خودکار ملکه ما می شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از نیوزیلند نیاز به آموزش در مورد قوانین قدیمی خود دارند، از آنجایی که فردی که شما به عنوان پادشاه تعیین می کنید، به طور خودکار پادشاه ما نیز می شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از نیوزیلند نیاز به آموزش در مورد قوانین قدیمی خود دارند، از آنجایی که فردی که شما به عنوان پادشاه تعیین می کنید، به طور خودکار پادشاه ما نیز می شود
11. Huntley speaks of lax credit policies and antiquated debt collection.
[ترجمه ترگمان]هانتلی از سیاست های اعتباری سست و وصول بدهی قدیمی صحبت می کند
[ترجمه گوگل]Huntley از سیاست های اعتباری کم و جمع آوری بدهی های قدیمی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]Huntley از سیاست های اعتباری کم و جمع آوری بدهی های قدیمی استفاده می کند
12. My mother's antiquated vacuum cleaner still works, believe it or not.
[ترجمه ترگمان]vacuum قدیمی مادرم هنوز کار می کند، باور کن یا نه
[ترجمه گوگل]جارو باقی مانده مادرم هنوز کار می کند، باور نمی کند یا نه
[ترجمه گوگل]جارو باقی مانده مادرم هنوز کار می کند، باور نمی کند یا نه
13. Some say coroner's courts are antiquated, and unsuitable for this kind of military investigation.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که دادگاه پزشکی قانونی است و برای این نوع تحقیقات نظامی مناسب نیست
[ترجمه گوگل]برخی می گویند دادگاه های دادگاه کورنر قدیمی هستند و برای این نوع تحقیقات نظامی نامناسب هستند
[ترجمه گوگل]برخی می گویند دادگاه های دادگاه کورنر قدیمی هستند و برای این نوع تحقیقات نظامی نامناسب هستند
14. To make outmoded or inflexible with time antiquate.
[ترجمه ترگمان]برای این که از مد افتاده و از مد افتاده باشد
[ترجمه گوگل]برای بی نظمی یا انعطاف ناپذیر با زمان قدیمی
[ترجمه گوگل]برای بی نظمی یا انعطاف ناپذیر با زمان قدیمی
کلمات دیگر: