خجالت آور
boorishly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• piggishly, rudely, insensitively
جملات نمونه
1. The Ruth does not appreciate his work, thinks boorishly, but she the formidable strength that is manifested by the work moves.
[ترجمه ترگمان]روت از کارش خوشش نمی آید فکر می کند boorishly، اما قدرت مخوفی که در اثر حرکت کار ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]روت از کار او قدردانی نمی کند، فکر می کند خجالت آور است، اما او نیروی قدرتمند است که توسط حرکت کار نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]روت از کار او قدردانی نمی کند، فکر می کند خجالت آور است، اما او نیروی قدرتمند است که توسط حرکت کار نشان داده شده است
2. "Of course I'm glad, lass, " he answered, boorishly, opening his knife again, and scraping away at the hedge-stake.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دوباره چاقویش را باز می کرد، در حالی که دوباره چاقویش را باز می کرد، جواب داد: البته که خوشحالم، دخترک
[ترجمه گوگل]'البته من خوشحالم، عزیزم،' او پاسخ داد، غفلت، باز کردن چاقو خود را دوباره، و از دست دادن در سهام پرچین
[ترجمه گوگل]'البته من خوشحالم، عزیزم،' او پاسخ داد، غفلت، باز کردن چاقو خود را دوباره، و از دست دادن در سهام پرچین
3. In this lies, people unscrupulously drink, act boorishly to perhaps fish for fame.
[ترجمه ترگمان]در این دروغ ها، مردم مشروب می خورند، boorishly می کنند تا شاید ماهی برای شهرت باشند
[ترجمه گوگل]در این دروغ، مردم بی شرمانه نوشیدن، عمل بی شرمانه به احتمال زیاد ماهی برای شهرت
[ترجمه گوگل]در این دروغ، مردم بی شرمانه نوشیدن، عمل بی شرمانه به احتمال زیاد ماهی برای شهرت
4. He behaved boorishly at the party.
[ترجمه ترگمان]او در جشن شرکت می کرد
[ترجمه گوگل]او در حزب بطور غریزی رفتار کرد
[ترجمه گوگل]او در حزب بطور غریزی رفتار کرد
5. Face lane after disfiguring, another no an dared apt come apt her this pure Quan Yuan to"act boorishly".
[ترجمه ترگمان]صورت پنیری که پس از آن disfiguring بود دیگر جرات نمی کرد این Quan pure را به نمایش بگذارد
[ترجمه گوگل]بعد از خنثی کردن لنز چهره، یکی دیگر از جنجال های جالب توجهی که به دست می آید، این کوان یوان خالصانه است
[ترجمه گوگل]بعد از خنثی کردن لنز چهره، یکی دیگر از جنجال های جالب توجهی که به دست می آید، این کوان یوان خالصانه است
6. In an open letter they criticised "hawks" among their officers who "spoke roughly and acted boorishly".
[ترجمه ترگمان]در یک نامه سرگشاده آن ها \"شاهین\" را در میان افسران خود مورد انتقاد قرار دادند که \"با خشونت صحبت کردند و boorishly عمل کردند\"
[ترجمه گوگل]آنها در نامه ای باز به 'افسران' در میان افسرانشان انتقاد کردند که 'تقریبا' سخن گفته اند و به طور خشنانه ای عمل کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها در نامه ای باز به 'افسران' در میان افسرانشان انتقاد کردند که 'تقریبا' سخن گفته اند و به طور خشنانه ای عمل کرده اند
7. The Luo silk does not appreciate his work, thinks boorishly, but she the formidable strength which is manifested by the work moves.
[ترجمه ترگمان]ابریشم Luo از کار او خوشش نمی آید، فکر می کند، اما قدرت مخوفی که در اثر حرکت کار ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]ابریشم Luo از کار او قدردانی نمی کند، فکر می کند خجالت آور است، اما او قدرت محکم است که نشان می دهد که کار حرکت می کند
[ترجمه گوگل]ابریشم Luo از کار او قدردانی نمی کند، فکر می کند خجالت آور است، اما او قدرت محکم است که نشان می دهد که کار حرکت می کند
8. Sit on the history a big uncle the body of the big Niang according to the common sense of freedom of speech, romantic once, which afraid act boorishly, as well all can!
[ترجمه ترگمان]روی تاریخ یک عموی بزرگ را، با توجه به حس مشترک آزادی بیان، یک دفعه رمانتیک، که می ترسد، تا آنجا که همه می توانند، عمل کنند
[ترجمه گوگل]در طول تاریخ، یک عمه بزرگ، بدن نایانگ بزرگ با توجه به عقل سلیم آزادی بیان، یک بار رمانتیک، که به تظاهرات بی رحمانه عمل می کند، و همه می توانند!
[ترجمه گوگل]در طول تاریخ، یک عمه بزرگ، بدن نایانگ بزرگ با توجه به عقل سلیم آزادی بیان، یک بار رمانتیک، که به تظاهرات بی رحمانه عمل می کند، و همه می توانند!
پیشنهاد کاربران
یه نفس، بی وقفه
کلمات دیگر: