کلمه جو
صفحه اصلی

antiviral


داروی ضد ویروس، پادویروس

انگلیسی به فارسی

داروی ضدویروس، پادویروس


ضد ویروسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of viral.

• acts against viruses

جملات نمونه

1. The results can help doctors prescribe the most effective anti-viral drug regimen.
[ترجمه ترگمان]این نتایج می توانند به پزشکان کمک کنند که موثرترین روش مبارزه با مواد مخدر را تجویز کنند
[ترجمه گوگل]نتایج به دست آمده می تواند به پزشکان کمک کند تا موثر ترین داروهای ضد ویروسی را تجویز کند

2. But the challenge is also being met in more conventional ways, and many chemicals look promising as potential anti-viral agents.
[ترجمه ترگمان]اما چالش نیز به روش های مرسوم مورد استقبال قرار می گیرد و بسیاری از مواد شیمیایی به عنوان عوامل ضد ویروس احتمالی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]اما چالش نیز در راه های متعارف بیشتر دیده می شود و بسیاری از مواد شیمیایی به عنوان عوامل ضد ویروسی بالقوه امیدوار کننده هستند

3. It is generally believed that garlic and tea-tree essences are the most powerful anti-viral oils.
[ترجمه ترگمان]عموما اعتقاد بر این است که essences سیر و چای، قوی ترین روغن های آنتی ویروس هستند
[ترجمه گوگل]به طور کلی اعتقاد بر این است که اسانس سیر و چای قوی ترین ضد ویروسی است

4. Acyclovir's anti-viral activity is based on just the kind of selective enzyme interactions outlined above.
[ترجمه ترگمان]فعالیت ضد ویروس acyclovir براساس نوع تعاملات گزینشی آنزیم مشخص شده در بالا است
[ترجمه گوگل]فعالیت ضد ویروسی Acyclovir بر اساس نوع خاصی از تعاملات آنزیمی انتخاب شده در بالا است

5. An alternative to using interferon itself as an anti-viral drug is to use chemicals that induce cells to make their own interferon.
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین برای استفاده از اینترفرون به عنوان یک داروی ضد ویروسی استفاده از مواد شیمیایی است که سلول ها را وادار به ساختن اینترفرون می کند
[ترجمه گوگل]یک جایگزین برای استفاده از اینترفرون خود به عنوان یک داروی ضد ویروسی، این است که از مواد شیمیایی استفاده کنید که سلول ها را به اینترفرون خود اختصاص دهند

6. The anti-viral drug has also been shown to inhibit the growth of borna virus in lab tests.
[ترجمه ترگمان]این داروی ضد ویروس هم برای مهار رشد ویروس borna در تست های آزمایشگاهی نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]داروهای ضد ویروسی نیز مانع از رشد ویروس borna در آزمایشات آزمایشگاهی شده اند

7. For a long time, doctors thought anti-viral drugs would be enough to stop the AIDS epidemic in its tracks.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، پزشکان فکر کردند که داروهای ضد ویروسی برای جلوگیری از شیوع بیماری ایدز در مسیر خود کافی است
[ترجمه گوگل]برای مدت طولانی، پزشکان معتقد بودند داروهای ضد ویروسی برای جلوگیری از شیوع بیماری ایدز در مسیر خود کافی است

8. Many other substances were screened for antiviral activity and a few drugs with limited clinical application were found.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مواد دیگر برای فعالیت ضد ویروسی غربال شدند و تعداد کمی از داروها با کاربرد بالینی محدود یافت شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مواد دیگر برای فعالیت ضد ویروسی غربالگری شدند و چندین دارو با برنامه بالینی محدود یافت شد

9. Her husband was treated with acyclovir, an antiviral drug that had just come on the market, but the virus had already caused his brain to swell.
[ترجمه ترگمان]شوهرش با دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز بود
[ترجمه گوگل]شوهرش با آیزکلوویر درمان شده بود، یک داروی ضد ویروسی بود که تازه وارد بازار شده بود، اما این ویروس همواره مغز او را متورم کرده بود

10. Objective To study the antiviral effect of Ganyan chon gji on duck hepatitis B virus (DHBV) in vivo.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر ضد ویروسی of chon بر روی ویروس هپاتیت B (DHBV)در in vivo
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر ضد ویروسی گنجان چون گجی بر روی ویروس هپاتیت B بادامزم (DHBV) in vivo

11. Treatment with the antiviral drug oseltamivir should be administered as soon as possible after symptom onset.
[ترجمه ترگمان]درمان با داروهای ضد ویروسی باید هر چه زودتر پس از شروع بیماری تجویز شود
[ترجمه گوگل]درمان با داروهای ضد ویروسی oseltamivir باید در اسرع وقت پس از شروع علائم تجویز شود

12. AIM: To investigate the dosages of antiviral agent 17997 in experimental herpes simplex keratitis(HSK).
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی دوزهای یک عامل ضد ویروسی در سلول تب خال تناسلی (HSK)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی دوز داروهای ضد ویروسی 17997 در هرپس سیمپلکس کراتیتی (HSK) تجربی

13. Antiviral agent. Antioxidant. Antitumor compound. Apoptosis inducer.
[ترجمه ترگمان]مامور antiviral Antioxidant ترکیب Antitumor apoptosis inducer
[ترجمه گوگل]عامل ضد ویروسی آنتی اکسیدان ترکیبات ضد تومور القاء آپوپتوز

14. The antiviral drug Tamiflu may sae many lies if the world faces an influenza pandemic.
[ترجمه ترگمان]اگر جهان با یک بیماری همه گیر آنفلوآنزا مواجه شود، داروی ضد ویروس داروهای ضد ویروسی ممکن است با بسیاری از این افراد مواجه شود
[ترجمه گوگل]داروهای ضد ویروسی Tamiflu ممکن است بسیاری از دروغ ها را در صورتی که دنیا با همه گیر شدن آنفولانزا مواجه شود، نابود کند

15. Treatment with an antiviral drug may help people recover faster, and avoid the risk of complications.
[ترجمه ترگمان]درمان با یک داروی ضد ویروسی ممکن است به مردم کمک کند سریع تر بهبودی یابند و از خطر مشکلات اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]درمان با داروهای ضد ویروسی ممکن است به مردم کمک کند تا سریعتر بهبود یابند و از عوارض احتمالی جلوگیری کنند


کلمات دیگر: