(تخته یا فلزی به شکل "l" که در انتهای یک ردیف کتاب قرار می دهند تا از افتادن آخرین کتاب جلوگیری کند) ته کتابی، حایل کتاب، (تخته یا فلزی به شکل l که در انتهای یک ردیف کتاب قرار می دهند تا از افتادن آخرین کتاب جلوگیری کند) ته کتابی، تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend
(تخته یا فلزی به شکل "l" که در انتهای یک ردیف کتاب قرار می دهند تا از افتادن آخرین کتاب جلوگیری کند) ته کتابی، حایل کتاب، (تخته یا فلزی به شکل l که در انتهای یک ردیف کتاب قرار می دهند تا از افتادن آخرین کتاب جلوگیری کند) ته کتابی، تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
انگلیسی به فارسی
تخته یا چیز دیگری که در انتهای ردیف کتب برای نگهداری آنها میگذارند
bookend
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a support, often ornamental and in a pair, used to prop up the end of a row of books.
• heavy object used to support a row of books
bookends are a pair of supports which are used to hold a row of books in an upright position by placing one at each end of the row.
stand placed at the end of a row of books to prevent them from falling
bookends are a pair of supports which are used to hold a row of books in an upright position by placing one at each end of the row.
stand placed at the end of a row of books to prevent them from falling
جملات نمونه
1. As I walked through the door one of the two book-end bouncers began to saunter over to the reception desk.
[ترجمه ترگمان]وقتی از در وارد شدم، یکی از دو bouncers آخر کتاب شروع به پرسه زدن به میز پذیرش کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که من از طریق درب راه می رفتم، یکی از دو بندهای پایان نامه شروع به پریدن به میز پذیرایی کردم
[ترجمه گوگل]همانطور که من از طریق درب راه می رفتم، یکی از دو بندهای پایان نامه شروع به پریدن به میز پذیرایی کردم
2. The rapids was bookended by cliffs; there was no way to portage and no way to line.
[ترجمه ترگمان]تند رفتن از صخره های تند بود؛ راهی برای حمل بار وجود نداشت و راهی برای عبور از آنجا وجود نداشت
[ترجمه گوگل]رپیدز توسط صخره ها ساخته شده است؛ هیچ راهی برای حمل و نقل وجود ندارد و راهی برای خط زدن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]رپیدز توسط صخره ها ساخته شده است؛ هیچ راهی برای حمل و نقل وجود ندارد و راهی برای خط زدن وجود ندارد
3. Visits to the restaurant bookend the Labour years; shortly after his election in 199 Tony Blair and wife Cherie dined with Bill and Hillary Clinton there.
[ترجمه ترگمان]بعد از انتخابات او در ۱۹۹ تونی بلر و همسرش Cherie با بیل و هیلاری کلینتون در آنجا شام خوردند
[ترجمه گوگل]بازدید از سالن کارخانجات رستوران؛ بلافاصله پس از انتخاب او در سال 199، تونی بلر و همسرش شری با بیل و هیلاری کلینتون در آنجا ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]بازدید از سالن کارخانجات رستوران؛ بلافاصله پس از انتخاب او در سال 199، تونی بلر و همسرش شری با بیل و هیلاری کلینتون در آنجا ملاقات کردند
4. The utility model discloses a bookend capable of growing out vegetable, which is a scientific fun bookend of an intelligence working type, having the capability of growing out vegetables.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی، a را نشان می دهد که قابلیت رشد سبزیجات را دارد، که نوعی سرگرمی علمی از نوع کار اطلاعاتی است که قابلیت رشد سبزیجات را دارد
[ترجمه گوگل]مدل ابزار افشای یک bookend قادر به رشد گیاهان است، که یک bookend سرگرم کننده علمی از نوع کار اطلاعاتی، داشتن توانایی رشد سبزیجات است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار افشای یک bookend قادر به رشد گیاهان است، که یک bookend سرگرم کننده علمی از نوع کار اطلاعاتی، داشتن توانایی رشد سبزیجات است
5. A bookend to eight years indelibly marked by terrorism, two wars and recessions, the 13-minute speech was Bush's last opportunity before he leaves office Tuesday to defend his presidency.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی ۱۳ دقیقه ای قبل از ترک دفتر سه شنبه برای دفاع از ریاست جمهوری خود، به مدت هشت سال در اثر تروریسم، دو جنگ و رکود، آخرین فرصت بوش بود
[ترجمه گوگل]دفترچه ای که تا هشت سال ناپدید شده توسط تروریسم، دو جنگ و رکود مشخص شده است، سخنرانی 13 دقیقه ای، فرصت آخرین بوش بود، قبل از اینکه سه شنبه برای ترک ریاست جمهوری از دفتر خود خارج شود
[ترجمه گوگل]دفترچه ای که تا هشت سال ناپدید شده توسط تروریسم، دو جنگ و رکود مشخص شده است، سخنرانی 13 دقیقه ای، فرصت آخرین بوش بود، قبل از اینکه سه شنبه برای ترک ریاست جمهوری از دفتر خود خارج شود
6. What we're doing here is repurposing a stamped-metal bookend.
[ترجمه ترگمان]کاری که اینجا داریم می کنیم اینه که تبدیل به یه فلز روغنی شده
[ترجمه گوگل]آنچه که ما در اینجا انجام می دهیم، بازنویسی یک دفترچه ای با مهره های فلزی است
[ترجمه گوگل]آنچه که ما در اینجا انجام می دهیم، بازنویسی یک دفترچه ای با مهره های فلزی است
7. The Bush and Biden trips to Sichuan bookend one of the world's greatest stories: the rise of China and its emergence as a global juggernaut.
[ترجمه ترگمان]سفر بوش و بایدن به سیشوان، یکی از بزرگ ترین داستان های جهان است: ظهور چین و ظهور آن به عنوان یک نیروی عظیم جهانی
[ترجمه گوگل]بوش و بادن به یکی از بزرگترین داستان های جهان در مورد افزایش چین و ظهور آن به عنوان یک قاتل جهانی سفر می کنند
[ترجمه گوگل]بوش و بادن به یکی از بزرگترین داستان های جهان در مورد افزایش چین و ظهور آن به عنوان یک قاتل جهانی سفر می کنند
8. I have bookend boys with girl fillers and three grandchildren ages and
[ترجمه ترگمان]من بچه های bookend با fillers دختر و سه نوه دارم
[ترجمه گوگل]من پسران کتابدار با پرکننده های دختر و سه نوه سنین و
[ترجمه گوگل]من پسران کتابدار با پرکننده های دختر و سه نوه سنین و
9. The all-important bookend core value.
[ترجمه ترگمان]ارزش اصلی bookend bookend
[ترجمه گوگل]ارزش کل ارزش کتابدار مهم است
[ترجمه گوگل]ارزش کل ارزش کتابدار مهم است
10. The onyx was shipped to Tijuana to be fabricated into bookends, chessmen and other tourist kitsch.
[ترجمه ترگمان]این onyx به Tijuana انتقال داده شد تا به bookends، مهره های شطرنج و سایر کالاهای توریستی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اونیکس به Tijuana فرستاده شد تا به bookends، chessmen و دیگر کیتچ توریستی ساخته شود
[ترجمه گوگل]اونیکس به Tijuana فرستاده شد تا به bookends، chessmen و دیگر کیتچ توریستی ساخته شود
11. Books on board Kids may keep their books shipshape if you give them this pair of Noah's Ark bookends.
[ترجمه ترگمان]کتاب های روی تخته، اگر این جفت مجسمه نوح را به آن ها بدهید، کتاب ها را مرتب نگه می دارند
[ترجمه گوگل]کتاب ها در هیئت مدیره کودکان ممکن است کتاب های خود را حفظ کنند اگر آنها را به این جفت کتاب های کتابی نوح بدهید
[ترجمه گوگل]کتاب ها در هیئت مدیره کودکان ممکن است کتاب های خود را حفظ کنند اگر آنها را به این جفت کتاب های کتابی نوح بدهید
12. For the rest, the two goalkeepers were as busy as bookends.
[ترجمه ترگمان]به خاطر استراحت، آن دو نفر دیگر هم مثل مجسمه bookends مشغول بودند
[ترجمه گوگل]برای بقیه، دو دروازبان به عنوان bookend شلوغ بودند
[ترجمه گوگل]برای بقیه، دو دروازبان به عنوان bookend شلوغ بودند
13. Hood ornaments of streamlined nymphs bearing tiny globes stood as bookends to his Architectural Digests.
[ترجمه ترگمان]تزیینات شنل پوش nymphs که globes کوچک در آن ایستاده بود مثل مجسمه مجسمه digests بود
[ترجمه گوگل]زیور آلات هود پرایمرهای ساده که بلوزهای کوچک را تشکیل می دهند، به عنوان کتاب های مربوط به Digest های معماری اوست
[ترجمه گوگل]زیور آلات هود پرایمرهای ساده که بلوزهای کوچک را تشکیل می دهند، به عنوان کتاب های مربوط به Digest های معماری اوست
14. While Deion Sanders received most of the pre-game ballyhoo, his bookend Brown went about his business with little or no fanfare.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Deion ساندرز قسمت اعظم مسابقات پیش از بازی را دریافت کرده بود، bookend براون با کمی هیاهو به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]در حالی که Deion Sanders اکثر بازی های قبل از بازی را دریافت کرد، براون در مورد کسب و کار خود با کم و بیش فریب خورده بود
[ترجمه گوگل]در حالی که Deion Sanders اکثر بازی های قبل از بازی را دریافت کرد، براون در مورد کسب و کار خود با کم و بیش فریب خورده بود
کلمات دیگر: