(noun) کتاب the writing of this book took ten years نگارش این کتاب ده سال طول کشید a book of poetry کتاب شعر a book of history کتاب تاریخ (noun) دفتر، دفتر روزانه، نامه an account book دفتر حساب he is going to help me go over my books در رسیدگی به دفاترم به من کمک خواهد کرد a book of stamps دفترچه تمبر (verb transitive) (جا، اتاق، میز) رزرو کردن، گرفتن، (بلیت) (از پیش) خریدن i have booked two seats on the next flight دو صندلی در پرواز بعدی رزرو کرده ام (verb intransitive) جا رزرو کردن، جا گرفتن book in (or into) a hotel (etc.) در دفتر هتل ثبت نام کردن و جا گرفتن booked up (or fully booked) (رستوران و هتل و هواپیما و غیره) پر all of the hotels in town were fully booked up همه ی هتل های شهر کاملا پر بود (verb transitive) (توسط پلیس) تخلف کسی را در دفتر کلانتری ثبت کردن، (اسم) وارد کردن، ثبت کردن i was booked for speeding yesterday دیروز پلیس نام مرا به خاطر سرعت زیاد یادداشت کرد
booked
(noun) کتاب the writing of this book took ten years نگارش این کتاب ده سال طول کشید a book of poetry کتاب شعر a book of history کتاب تاریخ (noun) دفتر، دفتر روزانه، نامه an account book دفتر حساب he is going to help me go over my books در رسیدگی به دفاترم به من کمک خواهد کرد a book of stamps دفترچه تمبر (verb transitive) (جا، اتاق، میز) رزرو کردن، گرفتن، (بلیت) (از پیش) خریدن i have booked two seats on the next flight دو صندلی در پرواز بعدی رزرو کرده ام (verb intransitive) جا رزرو کردن، جا گرفتن book in (or into) a hotel (etc.) در دفتر هتل ثبت نام کردن و جا گرفتن booked up (or fully booked) (رستوران و هتل و هواپیما و غیره) پر all of the hotels in town were fully booked up همه ی هتل های شهر کاملا پر بود (verb transitive) (توسط پلیس) تخلف کسی را در دفتر کلانتری ثبت کردن، (اسم) وارد کردن، ثبت کردن i was booked for speeding yesterday دیروز پلیس نام مرا به خاطر سرعت زیاد یادداشت کرد
انگلیسی به فارسی
رزرو، رزرو کردن، توقیف کردن، در کتاب یادفتر ثبت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• reserved, ordered in advance; recorded, inscribed
جملات نمونه
1. booked up (or fully booked)
(رستوران و هتل و هواپیما و غیره) پر
2. i have booked two seats on the next flight
دو صندلی در پرواز بعدی رزرو کرده ام.
3. i was booked for speeding yesterday
دیروز پلیس نام مرا به خاطر سرعت زیاد یادداشت کرد.
4. all of the hotels in town were fully booked up
همه ی هتل های شهر کاملا پر بود.
5. St Just seemed pretty booked up, but we managed to find a room at the George.
[ترجمه ترگمان]سنت به نظر خیلی رزرو شده بود ولی ما تونستیم یه اتاق تو جرج پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]St فقط به نظر می رسید بسیار رزرو شده، اما ما موفق به پیدا کردن یک اتاق در جورج
[ترجمه گوگل]St فقط به نظر می رسید بسیار رزرو شده، اما ما موفق به پیدا کردن یک اتاق در جورج
6. We are booked through to New York.
[ترجمه ترگمان]ما به نیویورک می رویم
[ترجمه گوگل]ما از طریق نیویورک رزرو می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق نیویورک رزرو می کنیم
7. Those people haven't booked in yet.
[ترجمه نازنین] این مردم هنوز در جمع نیستند
[ترجمه ترگمان]آن مردم هنوز درگیر نشده اند[ترجمه گوگل]این افراد هنوز در لیست نیستند
8. We booked two tables at our favourite restaurant.
[ترجمه ترگمان]ما دو میز را در رستوران مورد علاقه اش رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما دو میز را در رستوران مورد علاقهمان رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما دو میز را در رستوران مورد علاقهمان رزرو کردیم
9. He immediately booked a flight to Toulouse.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله یک پرواز به تولوز را رزرو کرد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله پرواز پرواز به تولوز را رزرو کرد
[ترجمه گوگل]او بلافاصله پرواز پرواز به تولوز را رزرو کرد
10. They booked in using a false name.
[ترجمه ترگمان]آن ها با استفاده از یک اسم دروغین درگیر شدند
[ترجمه گوگل]آنها با استفاده از یک نام غلط رزرو کردند
[ترجمه گوگل]آنها با استفاده از یک نام غلط رزرو کردند
11. We booked the holiday on a whim.
[ترجمه ترگمان]ما برای یک هوس تعطیلات را رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما تعطیلات را با یک هذیان رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما تعطیلات را با یک هذیان رزرو کردیم
12. The lecturer is booked for every night of the week.
[ترجمه ترگمان]سخنران هر شب هفته رزرو می شود
[ترجمه گوگل]مدرس برای هر شب از هفته رزرو می کند
[ترجمه گوگل]مدرس برای هر شب از هفته رزرو می کند
13. I've booked the discotheque for the party.
[ترجمه ترگمان]من the را برای مهمانی رزرو کردم
[ترجمه گوگل]من دیسکو را برای حزب رزرو کرده ام
[ترجمه گوگل]من دیسکو را برای حزب رزرو کرده ام
14. I'm sorry. We're all booked up tonight.
[ترجمه ترگمان]متاسفم ما همه جا رزرو شده بودیم
[ترجمه گوگل]متاسفم همه ما امشب رزرو شده
[ترجمه گوگل]متاسفم همه ما امشب رزرو شده
15. The restaurant is fully booked this evening.
[ترجمه ترگمان]رستوران امشب کاملا رزرو شده است
[ترجمه گوگل]این رستوران به طور کامل رزرو شده است این شب
[ترجمه گوگل]این رستوران به طور کامل رزرو شده است این شب
پیشنهاد کاربران
ثبت کردن
رزرو
رزور کردن
پر شده
رزرو شده
کلمات دیگر: