سرحد، حاشیه، لبه، کناره، مرز، خط مرزی، لبه گذاشتن(به)، سجاف کردن، حاشیه گذاشتن، مجاور بودن
bordered
سرحد، حاشیه، لبه، کناره، مرز، خط مرزی، لبه گذاشتن(به)، سجاف کردن، حاشیه گذاشتن، مجاور بودن
انگلیسی به انگلیسی
• having a border with
جملات نمونه
1. She bordered a skirt with lace.
[ترجمه ترگمان]دامنی از تور پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او دامن با توری مرزی کرد
[ترجمه گوگل]او دامن با توری مرزی کرد
2. Meadows bordered the path to the woods.
[ترجمه ترگمان]در امتداد جاده به سمت جنگل ختم می شد
[ترجمه گوگل]Meadows مسیر راه را به جنگل محدود می کند
[ترجمه گوگل]Meadows مسیر راه را به جنگل محدود می کند
3. The fields are bordered by tall trees.
[ترجمه ترگمان]این مزارع با درختان بلند احاطه شده اند
[ترجمه گوگل]زمینه ها با درختان بلند محدود می شوند
[ترجمه گوگل]زمینه ها با درختان بلند محدود می شوند
4. Our garden is bordered on one side by a stream.
[ترجمه ترگمان]باغ ما در کنار نهر است
[ترجمه گوگل]باغ ما در یک طرف با یک جریان مرز است
[ترجمه گوگل]باغ ما در یک طرف با یک جریان مرز است
5. His dislike of women bordered on the psychotic.
[ترجمه ترگمان]بیزاری از زنان در کنار یک زن روانی بود
[ترجمه گوگل]نومیدی او از زنان در روانپریشی قرار داشت
[ترجمه گوگل]نومیدی او از زنان در روانپریشی قرار داشت
6. The large garden is bordered by a stream.
[ترجمه ترگمان]این باغ بزرگ با یک رود هم مرز است
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ با یک جریان مرز است
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ با یک جریان مرز است
7. The seamstress bordered the dress with flowers.
[ترجمه ترگمان]خیاط آن لباس را با گل تزیین کرده بود
[ترجمه گوگل]طناب دار لباس را با گل ها مرطوب کرد
[ترجمه گوگل]طناب دار لباس را با گل ها مرطوب کرد
8. Sometimes, the censorship bordered on the absurd.
[ترجمه ترگمان]گاهی، سانسور bordered را در بر می گرفت
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات، سانسور بر روی پوچ محدود شد
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات، سانسور بر روی پوچ محدود شد
9. It has a secluded garden bordered by a stream.
[ترجمه ترگمان]آن یک باغ خلوت دارد که در کنار نهر قرار دارد
[ترجمه گوگل]این یک باغ وحشی با یک جریان است
[ترجمه گوگل]این یک باغ وحشی با یک جریان است
10. Beyond the hedge untidy maize was bordered on two sides by ploughed soil, speckled white with chalk.
[ترجمه ترگمان]در آن طرف پرچین، آن طرف پرچین ها به دو طرف که زمین شخم زده شده بود، با گچ سفید شده بود
[ترجمه گوگل]در خارج از این حشره ذرت بی نظیر در دو طرف توسط خاک های شسته شده، گچ سفید سفید پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]در خارج از این حشره ذرت بی نظیر در دو طرف توسط خاک های شسته شده، گچ سفید سفید پوشیده شده بود
11. As her fears bordered upon obsession, she began deliberately re-dialling telephone numbers Charles had called.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که ترس و نگرانی بر او چیره شده بود، دوباره شروع کرد به گرفتن شماره تلفنی که چارلز آن را فرا خوانده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که ترس او به وسواس وابسته بود، او شروع به عمدا دوباره شماره گیری شماره تلفن چارلز نامیده شد
[ترجمه گوگل]همانطور که ترس او به وسواس وابسته بود، او شروع به عمدا دوباره شماره گیری شماره تلفن چارلز نامیده شد
12. The large garden is bordered by two rivers.
[ترجمه ترگمان]این باغ بزرگ با دو رودخانه هم مرز است
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ توسط دو رودخانه مرزی است
[ترجمه گوگل]باغ بزرگ توسط دو رودخانه مرزی است
13. Here there was a natural beach, bordered by a thin band of scrub: beyond it was the council rubbish dump.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک ساحل طبیعی بود که در آن کنار یک دسته از بوته های خار روییده بود؛ در آن سوی آن سطل اشغال انجمن بود
[ترجمه گوگل]در اینجا یک ساحل طبیعی وجود داشت که با یک باند نازک از پوسته پوشیده شده بود و فرورفتن آن از شورای زلزله بود
[ترجمه گوگل]در اینجا یک ساحل طبیعی وجود داشت که با یک باند نازک از پوسته پوشیده شده بود و فرورفتن آن از شورای زلزله بود
14. He staggered across the wide path that bordered the pond and plunged into the water.
[ترجمه ترگمان]از کوره راهی که در کنار آبگیر بود تلو تلو خورد و در آب فرو رفت
[ترجمه گوگل]او در سراسر مسیر گسترده ای که با استخر روبرو شد، متلاشی شد و به آب افتاد
[ترجمه گوگل]او در سراسر مسیر گسترده ای که با استخر روبرو شد، متلاشی شد و به آب افتاد
15. His confidence bordered on arrogance.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفسش بیش از حد مغرور بود
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس او بر روی غرور است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس او بر روی غرور است
پیشنهاد کاربران
پوشیده
کلمات دیگر: