کلمه جو
صفحه اصلی

coact


با هم عمل کردن، (نمایش) با هم (نقشی را) ایفا کردن، همکاری کردن، همکنش کردن، باهم نمایش دادن

انگلیسی به فارسی

همکاری


همکاری کردن، باهم نمایش دادن، هم‌کنش کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of act.

• work cooperatively with; act in conjunction with; influence reciprocally

جملات نمونه

1. Not where the black coact of sorrow has taken you.
[ترجمه ترگمان]نه جایی که اندوه سیاه غم تو را گرفته باشد
[ترجمه گوگل]نه جایی که سیاه و سفید غم و اندوه شما را گرفته است

2. Economy deepens the coact that wants economist and mathematician theoretically.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد the را که از لحاظ نظری اقتصاد دان و ریاضی دان را می خواهد عمیق تر می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد هماهنگی را که اقتصاددان و ریاضیدان را به لحاظ نظری نیاز دارد، تقویت می کند

3. In modern society, economic development relies on the coact between government and enterprise.
[ترجمه ترگمان]در جامعه مدرن، توسعه اقتصادی به the بین دولت و سازمان تکیه دارد
[ترجمه گوگل]در جامعه مدرن، توسعه اقتصادی متکی بر همکاری بین دولت و شرکت است

4. Coact company is a manufacturer specially produced precision stepping motor, brushiess DC motor and drives.
[ترجمه ترگمان]شرکت Coact یک تولید کننده دقیق با دقت تولید شده، موتور DC brushiess DC است
[ترجمه گوگل]شرکت Coact تولید کننده موتور دیزلی است که به طور دقیق تولید می شود، موتور برقی DC و درایو

5. The 100 generation in company of record of 7 big international and gold exited the cavalcade of accuser early, and those who chose coact is double win mode.
[ترجمه ترگمان]۱۰۰ نسل در شرکت رکورد ۷ بزرگ بین المللی و طلا از گروهی که شاکی هستند خارج شدند و آن هایی که coact را انتخاب کردند مد برنده دو برابر هستند
[ترجمه گوگل]100 نسل از شرکت های ضبط شده از 7 بزرگ بین المللی و طلا از محروم شدن از محکومیت زودهنگام خارج شدند و کسانی که انتخاب می کنند هم حالت دو نفره است


کلمات دیگر: