کلمه جو
صفحه اصلی

boomerang


تف سربالا، کاری که به زیان انجام دهنده ی آن تمام شود، (به دست خود به خود) صدمه زدن، (سلاح بومیان استرالیا - چوب سرکجی که به طرف هدف می افکنند و در صورت عدم اصابت به سوی پرتاب کننده بر می گردد) تیر برگرد، لاو، چوب خمیده ای که پس از پرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد، وسیله ای برای رسیدن بهدفی یا مخصوصا عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باشد

انگلیسی به فارسی

چوب خمیده‌ای که پس از پرتاب شدن نزد پرتاب‌کننده برمی‌گردد، (مجازاً) وسیله‌‌ای برای رسیدن به هدفی یا (به‌خصوص) عملی که عکس‌العمل آن به خود فاعل متوجه باشد


بومرنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a curved wooden club designed to return to the thrower when hurled, used as a hunting weapon by Australian aborigines.

- He hurled the boomerang into the air and caught it as it returned.
[ترجمه A.A] او بومرنگ را بطرف هوا پرتاب کرد و در حین برگشت اونو تو هوا گرفت
[ترجمه ترگمان] به سرعت در هوا پرتاب شد و وقتی برگشت آن را گرفت
[ترجمه گوگل] او بومرنگ را به هوا پرتاب کرد و آن را به عقب برگرداند

(2) تعریف: a plan or scheme that unexpectedly backfires on its originator.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: boomerangs, boomeranging, boomeranged
• : تعریف: to return to or adversely affect the originator, as an actual boomerang or as a scheme that backfires.
مشابه: backfire

• flat curved wooden missile which is designed to return to the thrower if hurled properly (developed by the australian aborigine); plan or remark which has unexpectedly negative results
return to the place of origin, work like a boomerang
a boomerang is a curved piece of wood which comes back to you if you throw it correctly. boomerangs were used by australian natives as weapons.
if a plan boomerangs, it has an unexpectedly bad effect on the person who is carrying it out.

مترادف و متضاد

backfire


Synonyms: backlash, bounce back, come back, come home to roost, kick back, react, rebound, recoil, return, reverse, ricochet


Antonyms: work


جملات نمونه

1. The plan had a boomerang effect .
[ترجمه ترگمان] نقشه یه بومرنگ بود
[ترجمه گوگل]این طرح اثر بومرنگ داشت

2. Our plan to take over the business could boomerang on us if we're not careful.
[ترجمه ترگمان]اگر مراقب نباشیم، نقشه ما این است که با ما معامله کنند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی ما برای کسب کسب و کار ما می تواند بومرنگ باشد، اگر ما دقت نکنیم

3. Hey, who needs Dad when you have a boomerang?
[ترجمه ترگمان]هی، کی به بابا احتیاج داره وقتی که تو یه بومرنگ داری؟
[ترجمه گوگل]هی، کسی که بومرنگ را به پدر نیاز دارد؟

4. Boomerang was looking for tiny variations-ripples in space-in this background temperature.
[ترجمه ترگمان]Boomerang به دنبال تنوع بسیار کوچک در فضا - در این دمای پس زمینه بود
[ترجمه گوگل]بومرنگ به دنبال تغییرات کوچک-موجهایی در فضا-در این دمای پسزمینه بود

5. Conflicts that hurt others can have a boomerang effect if management senses productivity has been lowered.
[ترجمه ترگمان]تعارضات که دیگران را آزار می دهد می تواند یک اثر بومرنگ داشته باشد اگر بهره وری حواس مدیریت کاهش یابد
[ترجمه گوگل]اختالفاتی که به دیگران صدمه وارد می کنند می توانند تاثیر بومرنگ را داشته باشند، اگر مدیریت احساس کاهش بهره وری را داشته باشد

6. Developing a close relationship with your students can boomerang - you may lose their respect.
[ترجمه ترگمان]توسعه یک رابطه نزدیک با دانش آموزان شما می تواند بومرنگ باشد که ممکن است احترام خود را از دست بدهید
[ترجمه گوگل]ایجاد یک رابطه نزدیک با دانش آموزان می تواند بومرنگ باشد - شما ممکن است احترام خود را از دست بدهید

7. It dripped on to the boomerang tablecloth.
[ترجمه ترگمان]روی رومیزی می ریخت
[ترجمه گوگل]آن را به سفره بومرنگ افتاد

8. Sometimes, however, novel ideas can boomerang.
[ترجمه ترگمان]اما گاهی اوقات ایده های جدید می توانند بومرنگ باشند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، با این حال، ایده های جدید می توانند بومرنگ شوند

9. Because the boomerang is like crabgrass, Tom Arnold and Strom Thurmond, it keeps coming back.
[ترجمه ترگمان]چون بومرنگ مانند crabgrass، تام آرنولد و Strom Thurmond است، این بومرنگ ادامه دارد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که بومرنگ مانند کراگراس، تام آرنولد و استروم ترموند است، باز هم ادامه می یابد

10. There's some speculation that the CLS's boomerang - shaped lights could spread to other Mercedes models.
[ترجمه ترگمان]گمانه زنی هایی وجود دارد که لامپ های boomerang cls می تواند به مدل های مرسدس دیگر سرایت کند
[ترجمه گوگل]برخی از گمانه زنی ها مبنی بر اینکه چراورهای بومرنگ CLS می توانند به مدل های دیگر مرسدس گسترش پیدا کنند، وجود دارد

11. He learns that buck passing as a boomerang.
[ترجمه ترگمان]اون یاد می گیره که به عنوان یه بومرنگ رد میشه
[ترجمه گوگل]او یاد می گیرد که به عنوان بومرنگ عبور می کند

12. Boomerang Nebula - the coolest place in the Universe?
[ترجمه ترگمان]بومرنگ سالته - باحال ترین مکان دنیا؟ -
[ترجمه گوگل]سحابی بومرنگ - جالب ترین مکان در جهان؟

13. The boomerang child phenomenon have becoming a social problem on nationwide scale.
[ترجمه ترگمان]پدیده بومرنگ یک مشکل اجتماعی در سطح ملی شده است
[ترجمه گوگل]پدیده کودک بومرنگ تبدیل به یک مشکل اجتماعی در مقیاس ملی می شود

14. Boomerang children are a growing social problem in some US communities.
[ترجمه ترگمان]کودکان Boomerang یک مشکل اجتماعی رو به رشد در برخی از جوامع ایالات متحده هستند
[ترجمه گوگل]کودکان بومرنگ یک مشکل اجتماعی رو به رشد در برخی از جوامع آمریکایی هستند

15. He learns that buck-passing acts as a boomerang.
[ترجمه ترگمان]او یاد می گیرد که به عنوان بومرنگ رفتار می کند
[ترجمه گوگل]او می آموزد که حمل و نقل باک به عنوان یک بومرنگ عمل می کند

Their conspiracy to dishonor the manager boomeranged on themselves.

تبانی آن‌ها برای رسوایی مدیر به ضرر خودشان تمام شد.


پیشنهاد کاربران

بازگشت نیروی کار شایسته boomerang employees

Boomerang effect یعنی اثر معکوس ، اثری که به سمت خودمان برمیگردد و نتیجه عکس میدهد
Boomerang kids بچه هایی که هر کجا میروند باز به خانه برمیگردند
Boomerang کلا یعنی معکوس ، برگشتی


《 پارسی را پاس بِداریم》
boomerang
پَرتآمَد ( پَرت آمَد )
پَرتاگَرد ، پَرتاگَشت

boomerang hires
بازگشت نیروی سابق، جذب دوباره نیروی قبلی


کلمات دیگر: