کلمه جو
صفحه اصلی

antimatter


(فیزیک) ضد ماده، پاد ماده، جسمی که حاوی ماده ء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون، علوم هوایى : ضد ماده

انگلیسی به فارسی

پادماده، جسمی که حاوی ماده‌ی ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون به‌جای الکترون


ضد ماده، پادماده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in physics, matter having particles comparable to those of common matter, but with opposite electrical charges or magnetic characteristics.

• matter composed of counterparts of ordinary matter (physics)
antimatter is a form of matter whose particles have characteristics and properties opposite to those of ordinary matter; a technical term in physics.
matter composed of counterparts of ordinary matter (i.e. antiprotons, positrons, antineutrons)

جملات نمونه

1. An antimatter atom that strays and touches the container wall would set off a chain-reaction annihilation.
[ترجمه ترگمان]یک اتم antimatter که ولگرد و لمس کردن دیوار ظرف را لمس می کند، یک نابودی زنجیره ای را از بین خواهد برد
[ترجمه گوگل]یک اتم ماده ضد ماده که به سمت دیواره مخزن لمس می شود، باعث نابودی واکنش زنجیره ای می شود

2. Antimatter, it turns out, is real, nonfiction stuff, but too rare to be used directly as rocket fuel.
[ترجمه ترگمان]antimatter، که معلوم می شود، یک چیز واقعی و غیرداستانی است، اما بسیار نادر است که مستقیما به عنوان سوخت موشک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ضد ماده، به نظر می رسد، واقعی است، چیزهای غیر علمی، اما به ندرت به عنوان سوخت راکت استفاده می شود

3. Earlier we talked about antimatter - particles which have all their physical characteristics opposite to those displayed by particles of matter.
[ترجمه ترگمان]پیش از این ما در مورد ذرات antimatter صحبت کردیم که همگی ویژگی های فیزیکی خود را در مقابل آن هایی که با ذرات ماده نمایش داده شده بودند، دارند
[ترجمه گوگل]پیشتر ما درباره ماده ضد ماده صحبت کردیم - ذراتی که دارای ویژگیهای فیزیکی آنها هستند، در مقابل آنهایی که با ذرات ماده نمایش داده میشوند

4. The problem is filling the antimatter tanks without annihilating them.
[ترجمه ترگمان]مشکل پر کردن تانک های antimatter بدون از بین رفتن آن ها است
[ترجمه گوگل]مشکل این است که پر کردن مخازن ضد ماده بدون نابودی آنها

5. But the device can also accelerate antiprotons, the antimatter equivalents of protons with the same mass but negative electric charge.
[ترجمه ترگمان]اما دستگاه می تواند antiprotons را نیز تسریع کند، معادل antimatter پروتون ها با همان جرم و بار الکتریکی منفی
[ترجمه گوگل]اما دستگاه همچنین می تواند ضد پروتون ها، مقادیر ضد ماده پروتون ها با همان جرم، اما بار الکتریکی منفی، سرعت بخشید

6. Antimatter is also produced by radioactive decay.
[ترجمه ترگمان]antimatter نیز به وسیله واپاشی هسته ای تولید می شود
[ترجمه گوگل]ماده ضد ماده نیز توسط فساد رادیواکتیو تولید می شود

7. Electromagnetic fields can store antimatter in so-called Penning traps by keeping the antimatter away from the container's walls.
[ترجمه ترگمان]میدان های الکترومغناطیسی می توانند antimatter را با دور نگهداشتن the از دیواره ای کانتینر، در تله penning ذخیره کنند
[ترجمه گوگل]میدان های الکترومغناطیسی می توانند ماده ضد ماده را در تله های به اصطلاح Penning با نگه داشتن ماده ضد ماده از دیواره های مخزن ذخیره کنند

8. Instead they would produce gamma rays, neutrinos and antimatter such as positrons and antiprotons, Gondolo said.
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها اشعه های گاما، نوترینوها و antimatter مانند positrons و antiprotons را تولید خواهند کرد
[ترجمه گوگل]گندلو گفت، در عوض، اشعه های گاما، نوتین ها و ماده ضد ماده مانند مثبت ها و ضد پروتون ها تولید می کنند

9. One theory about why antimatter exists was developed by John Wheeler and Nobel laureate Richard Feynman based on the idea that physical systems should be time-reversible.
[ترجمه ترگمان]یک نظریه در مورد این که چرا antimatter وجود دارد توسط جان ویلر و برنده جایزه نوبل، براساس این ایده که سیستم های فیزیکی باید زمان - قابل بازگشت باشند ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یک نظریه در مورد اینکه چرا ضد ماده وجود دارد توسط جان ویلر و برنده جایزه نوبل ریچارد Feynman بر اساس این ایده که سیستم های فیزیکی باید زمان برگشت پذیر

10. The observed imbalance between matter and antimatter is a puzzle yet to be explained.
[ترجمه ترگمان]عدم تعادل مشاهده شده بین ماده و antimatter معمایی است که هنوز باید توضیح داده شود
[ترجمه گوگل]عدم تعادل بین مواد و ضد ماده، یک پازل است که باید توضیح داده شود

11. According to the standard theories of physics, the antimatter universe should look identical to our own.
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه های استاندارد فیزیک، جهان antimatter باید شبیه به دنیای خودمان باشد
[ترجمه گوگل]با توجه به نظریه های استاندارد فیزیک، جهان ماده ضد ماده باید با خود ما یکسان باشد

12. Antimatter bores holes in matter and causes aging, illness, disease and death.
[ترجمه ترگمان]antimatter bores در ماده هستند و باعث پیری، بیماری، بیماری و مرگ می شوند
[ترجمه گوگل]ماده ضد ماده سوراخ در ماده و باعث پیری، بیماری، بیماری و مرگ می شود

13. It is not that antimatter would experience " antigravity " and be repelled by matter, as some people mistakenly think.
[ترجمه ترگمان]اینطور نیست که antimatter تجربه \"antigravity\" را تجربه کرده و از آن دفع شوند، چرا که برخی از مردم به اشتباه فکر می کنند
[ترجمه گوگل]این چیزی نیست که ضد ماده باشد، 'ضد گرایش' را تجربه کرده و از طریق ماده دفع می شود، همانطور که بعضی ها به اشتباه فکر می کنند

14. In the same way that matter is constituted of fundamental particles, antiparticles are the building blocks of antimatter.
[ترجمه ترگمان]به همان شکل که ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده است، antiparticles بلوک های سازنده of هستند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب ماده ای که از ذرات بنیادی تشکیل شده است، ضد عناصر تشکیل دهنده های ضد ماده است

15. Unfortunately, it seems extremely unlikely that predictable technology will be equipped to amass large quantities of antimatter.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، بسیار بعید به نظر می رسد که تکنولوژی قابل پیش بینی به جمع آوری مقادیر زیادی از antimatter مجهز باشد
[ترجمه گوگل]متاسفانه به نظر می رسد که بعید است که فناوری قابل پیش بینی برای جمع آوری مقادیر زیادی ماده ضد ماده مجهز شود

پیشنهاد کاربران

antimatter ( فیزیک )
واژه مصوب: پادماده
تعریف: هر ماده‏ای که به تمامی از پادذره‏ها ساخته شده باشد


کلمات دیگر: