کلمه جو
صفحه اصلی

spare no efforts

انگلیسی به انگلیسی

• work very hard, put in great effort, use all power

جملات نمونه

1. We should spare no effort to beautify our environment.
[ترجمه خودم] ما باید از هیچ تلاشی برای زیباسازی محیط زیست خود فروگذاری نکنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از هیچ تلاشی برای زیباسازی محیط خود استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید هیچ تلاشی برای زیباسازی محیط زیست خود نداشته باشیم

2. To spare no effort on the job would be to break a butterfly on the wheel.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه هیچ تلاشی برای انجام این کار صورت نگیرد، یک پروانه را از روی چرخ متلاشی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در هیچ تلاش در کار می خواهد به شکستن پروانه بر روی چرخ

3. He spared no effort to make her happy again.
[ترجمه بهنام خان] او برای دوباره خوشحال کردن دختره از هیچ تلاشی مضایقه نکرد.
[ترجمه ترگمان]او از هیچ کوششی دریغ نکرد که دوباره او را خوشحال کند
[ترجمه گوگل]او هیچ تلاشی نکرد تا او را دوباره خوشحال کند

4. They are determined to spare no efforts to scale the peaks in science and technology.
[ترجمه ترگمان]آن ها مصمم هستند که از هیچ تلاشی برای اندازه گیری قله ها در علوم و فن آوری خودداری کنند
[ترجمه گوگل]آنها مصمم هستند بدون هیچ گونه تلاش برای اندازه گیری قله ها در علم و فناوری

5. They spared no effort to finish the duty.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ تلاشی برای پایان دادن به وظیفه نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ تلاشی برای پایان دادن به وظیفه نداشتند

6. She was often ill, and Hubert spared no effort to make her well again.
[ترجمه ترگمان]او اغلب بیمار بود و Hubert سعی نمی کرد که او را دوباره خوب کند
[ترجمه گوگل]او اغلب بیمار بود و هوبرت هیچ تلاشی نکرد تا او را دوباره بسازد

7. It attracted more retail savings than even the government, which spares no effort to tap the market.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پس انداز خرده فروشی بیشتری نسبت به دولت به خود جلب کرده است که از هیچ تلاشی برای بهره برداری از این بازار فروگذار نمی کند
[ترجمه گوگل]این باعث صرفه جویی در خرده فروشی بیشتر از حتی دولت، که هیچ تلاش برای شیر بازار است

8. If you suspect you will be facing a greater daemon spare no effort to acquire the Banishment spell.
[ترجمه ترگمان]اگر شک داشته باشی که با یک شیطان بزرگ تر روبرو خواهی شد، هیچ تلاشی برای بدست آوردن افسون banishment نخواهی داشت
[ترجمه گوگل]اگر شما مظنون باشید که با دیمون مواجه خواهید شد، هیچ تلاشی برای به دست آوردن طلسم Banishment نخواهید داشت

9. We spare no efforts in endeavoring to be of service to you.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ کوششی در راه خدمت به شما نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما هیچ تلاشی در تلاش برای خدمت به شما انجام ندادیم

10. As a citizen of Shanghai, I feel Imust spare no efforts to do my bit.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شهروند در شانگهای، من احساس می کنم که هیچ تلاشی برای انجام این کار ندارم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شهروند شانگهای، من احساس می کنم اوداس هیچ تلاشی برای انجام کارهای من نداشته است

11. We should spare no efforts to beautify our environment.
[ترجمه ترگمان]ما باید از هیچ تلاشی برای زیباسازی محیط خود استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید تلاش کنیم که محیط زیست را زیباتر کنیم

12. I just strive hard, spare no efforts.
[ترجمه ترگمان]من فقط سخت تلاش می کنم، و هیچ تلاشی نخواهم کرد
[ترجمه گوگل]من فقط سخت تلاش می کنم، بدون هیچ گونه تلاش ایجاب می کنم

13. Also we will spare no efforts to build a highly qualified and dedicated professional team.
[ترجمه ترگمان]همچنین ما هیچ تلاشی برای ایجاد یک تیم حرفه ای تخصصی و تخصصی نخواهیم داشت
[ترجمه گوگل]همچنین ما هیچ تلاشی برای ساخت یک تیم حرفه ای با تخصص و حرفه ای نخواهیم داشت

14. The Chinese Government will spare no efforts to rescue and ensure the safety of Chinese citizens.
[ترجمه ترگمان]دولت چین از هیچ تلاشی برای نجات و تضمین امنیت شهروندان چینی فروگذار نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت چین هیچ تلاشی برای نجات و تضمین امنیت شهروندان چینی ندارد


کلمات دیگر: