بی وجدان
conscienceless
بی وجدان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of conscience.
• lacking morals, lacking scruples
جملات نمونه
1. Your this conscienceless, simple minded is explained, who is that girl that received a mobile telephone for you in your room last night?
[ترجمه ترگمان]این دختر ساده و ساده شما توضیح داده می شود که آن دختری که دیشب در اتاق شما یک تلفن همراه دریافت کرده بود؟
[ترجمه گوگل]شما این بی قید و شرط، ساده فکر شده توضیح داده شده است، که دختر است که در شب گذشته یک تلفن همراه برای شما در اتاق خود دریافت کرد؟
[ترجمه گوگل]شما این بی قید و شرط، ساده فکر شده توضیح داده شده است، که دختر است که در شب گذشته یک تلفن همراه برای شما در اتاق خود دریافت کرد؟
2. You this is conscienceless, the honesty hand over to treat, yesterday midnight answer the phone in your building of who be that woman ?
[ترجمه ترگمان]راستش، این conscienceless است، صادق و صادق برای درمان، دیروز به تلفن در خانه شما که آن زن است جواب بدهید؟
[ترجمه گوگل]شما این بی قید و شرط است، صدای صادقانه برای درمان، دیروز نیمه شب به تلفن در ساختمان خود بگویید که چه کسی این زن است؟
[ترجمه گوگل]شما این بی قید و شرط است، صدای صادقانه برای درمان، دیروز نیمه شب به تلفن در ساختمان خود بگویید که چه کسی این زن است؟
3. Conscienceless thing, female orangutan crying in your face, I was their violence, food baskets were also robbed, but you still face.
[ترجمه ترگمان]یک thing زنانه که در صورت تو گریه می کرد، من خشونت آن ها بودم، سبدهای غذا هم مال من بودند، اما تو هنوز با آن روبرو هستی
[ترجمه گوگل]چیزی بی قید و شرط، زن و شوهر اورانگوتان گریه در چهره شما، من خشونت آنها را داشتم، سبد غذایی نیز گم شده بود، اما هنوز هم مواجه می شوید
[ترجمه گوگل]چیزی بی قید و شرط، زن و شوهر اورانگوتان گریه در چهره شما، من خشونت آنها را داشتم، سبد غذایی نیز گم شده بود، اما هنوز هم مواجه می شوید
4. "You can coax me to eat of ah, Kui I so spoil you, conscienceless . "Without extra trouble robbed a bowl to go to, along while, see bottom.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \"بدون دردسر اضافی، یک کاسه را spoil تا به ته چاه go\" \" \" \" \" تو می توانی مرا وادار کنی تا غذا بخورم \" \" \" بدون دردسر بیشتر، یک کاسه را robbed
[ترجمه گوگل]'شما می توانید من را به خوردن آه، کوی من به طوری که شما را از بین بردن، بی قید و شرط 'بدون مشکل اضافی یک کاسه را به سرقت رفته و به سمت پایین بروید
[ترجمه گوگل]'شما می توانید من را به خوردن آه، کوی من به طوری که شما را از بین بردن، بی قید و شرط 'بدون مشکل اضافی یک کاسه را به سرقت رفته و به سمت پایین بروید
5. But we accept compulsory taxes because we recognize that voluntary taxes would favor the conscienceless.
[ترجمه ترگمان]اما ما مالیات های اجباری را می پذیریم زیرا می دانیم که مالیات های داوطلبانه به نفع دولت است
[ترجمه گوگل]اما ما مالیات های اجباری را قبول می کنیم زیرا ما متوجه می شویم که مالیات های داوطلبانه به وجدان مطلوب است
[ترجمه گوگل]اما ما مالیات های اجباری را قبول می کنیم زیرا ما متوجه می شویم که مالیات های داوطلبانه به وجدان مطلوب است
6. Her coquettish write on the face, contain in the eye, but she is so so so bold and powerful without slut, active, conscienceless .
[ترجمه ترگمان]coquettish را روی صورت، در چشمان، in، اما آن قدر شجاع و قوی است، بی آن که هرزه، فعال، فعال و فعال باشد
[ترجمه گوگل]سحر و جادو او را روی صورت می نویسد، حاوی چشم است، اما او بسیار باهوش و قدرتمند است و بدون شلخته، فعال و بی قید و شرط است
[ترجمه گوگل]سحر و جادو او را روی صورت می نویسد، حاوی چشم است، اما او بسیار باهوش و قدرتمند است و بدون شلخته، فعال و بی قید و شرط است
7. View sound:You think I so pain come here is for letting so many people see rare strange?BE for the sake of your this conscienceless rascal!
[ترجمه ترگمان]به نظر شما من آنقدر درد دارم که اجازه دهم بسیاری از مردم عجیب و غریب ببینند؟ به خاطر این رذل پست فطرت!
[ترجمه گوگل]دیدن صدای شما فکر می کنید که من خیلی درد اینجا می آید برای اجازه دادن به بسیاری از مردم مشاهده عجیب و غریب نادر است، به خاطر شما این غم انگیز بی قید و شرط!
[ترجمه گوگل]دیدن صدای شما فکر می کنید که من خیلی درد اینجا می آید برای اجازه دادن به بسیاری از مردم مشاهده عجیب و غریب نادر است، به خاطر شما این غم انگیز بی قید و شرط!
کلمات دیگر: