کلمه جو
صفحه اصلی

prophetess


نبیه

انگلیسی به فارسی

نبیه


پیشخدمت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a female prophet.
مشابه: seer

• female prophet, female seer, woman who can predict the future

جملات نمونه

1. Then, together, prophetess and hero started on their journey.
[ترجمه ترگمان]سپس، prophetess و قهرمان به سفر خود رفتند
[ترجمه گوگل]سپس، با همسر، خواهر و برادر و قهرمان شروع به سفر کردند

2. There was also a prophetess, Anna, the daughter of Phanuel, of the tribe of Asher.
[ترجمه ترگمان]یک پیغمبر نیز بود، آنا، دختر Phanuel، از قبیله Asher
[ترجمه گوگل]همچنین یک پیامبر، آنا، دختر فونئل، از قبیله اشیر بود

3. My username is the name of a prophetess in Norse mythology.
[ترجمه ترگمان]نام کاربری من نام of در اساطیر نورس است
[ترجمه گوگل]نام کاربری من یک اسم مستعار در اساطیر اسراییلی است

4. Anna also, a prophetess, came in and confirmed Simeon's testimony concerning Christ.
[ترجمه ترگمان]همچنین آنا، پیغمبر، در حالی که شهادت سیمون مربوط به مسیح را تایید می کرد، وارد شد
[ترجمه گوگل]آنا نیز، پیامبر، وارد و شهادت سیمون را در رابطه با مسیح تأیید کرد

5. Now Deborah, a prophetess, the wife of Lappidoth, was judging Israel at that time.
[ترجمه ترگمان]اکنون (دبرا)، همسر of (prophetess)، همسر Lappidoth، در آن زمان مورد قضاوت اسرائیل قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Deborah، ناجی، همسر Lappidoth، اسرائیل در آن زمان قضاوت کرد

6. And, a prophetess, the wife of, she judged Israel at that time.
[ترجمه ترگمان]و یک prophetess، همسر او، در آن زمان اسرائیل را مورد قضاوت قرار داد
[ترجمه گوگل]و یک پیامبر، همسر او در آن زمان، اسرائیل را محکوم کرد

7. Prophetess and political leader of ancient Israel.
[ترجمه ترگمان]prophetess و رهبر سیاسی اسرائیل باستان
[ترجمه گوگل]پیامبر و رهبر سیاسی اسرائیل باستان

8. And Deborah, a prophetess, the wife of Lapidoth, she judged Israel at that time.
[ترجمه ترگمان]و دبورا، همسر of، همسر Lapidoth، در آن زمان اسرائیل را مورد قضاوت قرار داد
[ترجمه گوگل]و Deborah، پیامبر، همسر Lapidoth، او در آن زمان به قضاوت اسرائیل

9. The best known was that which followed the Devonshire prophetess Joanna Southcott.
[ترجمه ترگمان]بهترین چیزی که شناخته می شد این بود که در Devonshire، جوانا Southcott را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]بهترین شناخته شده بود که به دنبال جوآنا Southcott، پیشخدمت Devonshire بود

10. The only woman Judge or Ruler of Israel. Also a prophetess.
[ترجمه ترگمان]تنها قاضی زن و یا حاکم اسرائیل همچنین یک prophetess
[ترجمه گوگل]تنها زن قاضی یا حاکم اسرائیل همچنین یک پیامبر

11. He was of the Tribe of Judah and his wife was a prophetess.
[ترجمه ترگمان]او از the یهودا و همسرش پیغمبر بود
[ترجمه گوگل]او قبیله یهودا بود و همسرش پیامبر بود

12. She might, in one of her phases, have been a prophetess.
[ترجمه ترگمان]شاید، در یکی از مراحل او، یک پیغمبر بوده است
[ترجمه گوگل]او ممکن است در یکی از مراحل خود یک پیامبر بوده است

پیشنهاد کاربران

a female prophet
پیشگوی مونث غیبگو فرستاده مونث


کلمات دیگر: