(با فعل مفرد - بخشی از جراحی که با جایگزین سازی اندام مصنوعی سر و کار دارد) جانهشت شناسی، جانهشتگری، طب ودندان پزشکی مبحک اعضای مضنوعی
prosthetics
(با فعل مفرد - بخشی از جراحی که با جایگزین سازی اندام مصنوعی سر و کار دارد) جانهشت شناسی، جانهشتگری، طب ودندان پزشکی مبحک اعضای مضنوعی
انگلیسی به فارسی
(طب ودندان پزشکی) مبحث اعضای مضنوعی
مصنوعی، مبحی اعضای مصنوعی
انگلیسی به انگلیسی
• making of prostheses, making of artificial limbs and body parts
جملات نمونه
1. We also sell prosthetics for women who have had mastectomies, so that is a whole other private dressing area.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین اعضای مصنوعی را برای زنانی می فروشیم که mastectomies داشته اند، بنابراین این یک منطقه لباس خصوصی دیگر است
[ترجمه گوگل]ما همچنین پروتزهای زنان را برای ماستکتومی ها به فروش می رسانیم، به طوری که یک منطقه کاملا سلیقه شخصی است
[ترجمه گوگل]ما همچنین پروتزهای زنان را برای ماستکتومی ها به فروش می رسانیم، به طوری که یک منطقه کاملا سلیقه شخصی است
2. Down the road, continuing research into "neural prosthetics" – devices connected to people's brains and operated by brain waves – may pave the way for possible desktop adoption.
[ترجمه ترگمان]پایین رفتن از جاده، ادامه تحقیق در مورد \"نوارهای عصبی مصنوعی\" که به مغز افراد متصل می شود و توسط امواج مغزی اداره می شود ممکن است راه را برای پذیرش دسکتاپ ممکن باز کند
[ترجمه گوگل]در پایین جاده، تحقیق در مورد پروتزهای عصبی - دستگاههایی که به مغز انسان متصل هستند و توسط امواج مغزی عمل می کنند - ممکن است راه را برای تصویب دسکتاپ امکان پذیر سازد
[ترجمه گوگل]در پایین جاده، تحقیق در مورد پروتزهای عصبی - دستگاههایی که به مغز انسان متصل هستند و توسط امواج مغزی عمل می کنند - ممکن است راه را برای تصویب دسکتاپ امکان پذیر سازد
3. His prosthetics have no knee joints so he had to run with stiff upper legs - a much more physically taxing style.
[ترجمه ترگمان]اعضای مصنوعی او هیچ مفصل زانو نداشتند، بنابراین مجبور بود با پاهای شق بالا فرار کند - یک سبک از لحاظ فیزیکی بسیار بیشتر
[ترجمه گوگل]پروتزهای او هیچگونه مفاصل زانو ندارند، بنابراین او باید با پاهای سفت و سخت - که بسیار سبک مالیاتی فیزیکی است استفاده کند
[ترجمه گوگل]پروتزهای او هیچگونه مفاصل زانو ندارند، بنابراین او باید با پاهای سفت و سخت - که بسیار سبک مالیاتی فیزیکی است استفاده کند
4. Methods Separating roots was used for the conservative prosthetics of 2mandibular posterior teeth with furcation involvement.
[ترجمه ترگمان]روش های جداسازی برای اعضای محافظه کار ۲ mandibular دندان با دست داشتن furcation مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روشهای جداسازی ریشه ها برای محافظت محافظتی دندانهای خلفی 2 دندبریول با درگیری فورکاسیون مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روشهای جداسازی ریشه ها برای محافظت محافظتی دندانهای خلفی 2 دندبریول با درگیری فورکاسیون مورد استفاده قرار گرفت
5. Custom-engineered metal implants -- called intraosseous transcutaneous amputation prosthetics (ITAPs) -- are fastened directly to Oscar's little ankle bones, inside his fuzzy little legs.
[ترجمه ترگمان]ایمپلانت های فلزی مهندسی شده سفارشی - به نام intraosseous transcutaneous (ITAPs)- - مستقیما به استخوان های قوزک پای کوچک اسکار در درون پاهای کوچک فازی خود چسبیده اند
[ترجمه گوگل]ایمپلنت های فلزی ساخته شده توسط سفارشی - نامیده می شود پروتزهای آمپوتاسیون داخلی پوست (ITAPs) - به طور مستقیم به استخوان های مچ پا کمی اسکار، در داخل پاهای کوچک فازی خود بستگی دارد
[ترجمه گوگل]ایمپلنت های فلزی ساخته شده توسط سفارشی - نامیده می شود پروتزهای آمپوتاسیون داخلی پوست (ITAPs) - به طور مستقیم به استخوان های مچ پا کمی اسکار، در داخل پاهای کوچک فازی خود بستگی دارد
6. We have prosthetics components, universal orthopedics products, wheelchairs, mobility aids and other rehab and home products.
[ترجمه ترگمان]ما اجزای مصنوعی، محصولات orthopedics جهانی، صندلی های چرخدار، تجهیزات تحرک و دیگر توان بخشی و محصولات خانگی داریم
[ترجمه گوگل]ما قطعات مصنوعی، محصولات ارتوپدی جهانی، صندلی چرخدار، وسایل تحرک و سایر محصولات بازسازی شده و خانگی را داریم
[ترجمه گوگل]ما قطعات مصنوعی، محصولات ارتوپدی جهانی، صندلی چرخدار، وسایل تحرک و سایر محصولات بازسازی شده و خانگی را داریم
7. Prosthetics worn by disabled sprinters confer no speed advantage, scientists have found.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دریافته اند که Prosthetics که توسط sprinters معلول فرسوده شده اند هیچ مزیت سرعتی ندارند
[ترجمه گوگل]متخصصان پروتزهای مصنوعی که توسط افراد غیرفعال ساخته می شوند، هیچ مزیت سرعت ایفا نمی کنند
[ترجمه گوگل]متخصصان پروتزهای مصنوعی که توسط افراد غیرفعال ساخته می شوند، هیچ مزیت سرعت ایفا نمی کنند
8. These findings may help develop better prosthetics, capable of translating brain signals into natural movements for artificial limbs.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها ممکن است به توسعه اعضای مصنوعی بهتر، توانایی تبدیل سیگنال های مغزی به حرکات طبیعی برای اعضای مصنوعی کمک کند
[ترجمه گوگل]این یافته ها ممکن است به پیشرفت پروتز درمانی کمک کند، قادر به ترجمه سیگنال های مغز به حرکات طبیعی اندام های مصنوعی است
[ترجمه گوگل]این یافته ها ممکن است به پیشرفت پروتز درمانی کمک کند، قادر به ترجمه سیگنال های مغز به حرکات طبیعی اندام های مصنوعی است
9. SETTING: Prosthetics and orthotic department in a provincial artificial limb center.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی: Prosthetics و orthotic در مرکز عضو مصنوعی استانی
[ترجمه گوگل]تنظیم پروتزهای و بخش ارتوپسی در یک مرکز عصبی مصنوعی استانی
[ترجمه گوگل]تنظیم پروتزهای و بخش ارتوپسی در یک مرکز عصبی مصنوعی استانی
10. These orthopaedic prosthetics may include elements of a joint endoprosthesis as well as components to replace intercalary bone loss.
[ترجمه ترگمان]این اعضای مصنوعی ارتوپدی ممکن است شامل عناصر of مشترک و نیز مولفه ها برای جایگزین کردن استخوان intercalary استخوان باشند
[ترجمه گوگل]این پروتزهای ارتوپدی ممکن است عناصری از اندوپروتز مفصل و همچنین اجزاء را برای جایگزینی از بین بردن استخوان در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]این پروتزهای ارتوپدی ممکن است عناصری از اندوپروتز مفصل و همچنین اجزاء را برای جایگزینی از بین بردن استخوان در نظر بگیرند
11. Very soon we'll see nanotitanium prosthetics--limbs, hips, elbows--that will surpass even the most sophisticated prosthetics now on the market and will last even longer.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود خواهیم دید که اعضای مصنوعی \"اعضای مصنوعی\"، باسن، آرنج، آرنج - - که حتی در حال حاضر حتی بیشتر اعضای مصنوعی هم اکنون در بازار قرار دارند و حتی بیشتر هم دوام خواهند آورد
[ترجمه گوگل]خیلی زود پروستات نانو تیتانیوم را می بینیم - اندام ها، مفصل ران، آرنج - که حتی پیشرفته ترین پروتزهای موجود در بازار را پیش می برد و حتی طولانی تر می شود
[ترجمه گوگل]خیلی زود پروستات نانو تیتانیوم را می بینیم - اندام ها، مفصل ران، آرنج - که حتی پیشرفته ترین پروتزهای موجود در بازار را پیش می برد و حتی طولانی تر می شود
12. Research with neuromotor prosthetics has also been done with monkeys.
[ترجمه ترگمان]تحقیق با neuromotor مصنوعی نیز با میمون ها انجام شده است
[ترجمه گوگل]تحقیقات با پروتزهای عصبی مصنوعی نیز با میمون انجام شده است
[ترجمه گوگل]تحقیقات با پروتزهای عصبی مصنوعی نیز با میمون انجام شده است
13. Another possible advantage was that the prosthetics might allow the athlete to get back more of the energy they put into the track compared with able-bodied athletes.
[ترجمه ترگمان]یک مزیت احتمالی دیگر این بود که اعضای مصنوعی ممکن است به ورزش کار اجازه دهند که انرژی بیشتری به دست آورند و در مقایسه با ورزش کاران سالم، انرژی بیشتری را در مسیر خود قرار دهند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مزیت های احتمالی این بود که پروتز ممکن است به ورزشکار اجازه دهد انرژی بیشتری را که در مقایسه با ورزشکاران بدنیا آمده قرار داده است، بازگرداند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مزیت های احتمالی این بود که پروتز ممکن است به ورزشکار اجازه دهد انرژی بیشتری را که در مقایسه با ورزشکاران بدنیا آمده قرار داده است، بازگرداند
14. Prosthetics Designer Helps Disfigured People Return to Public Life.
[ترجمه ترگمان]طراح Prosthetics به بازگشت مردم به زندگی عمومی کمک می کند
[ترجمه گوگل]طراح پروتز کمک می کند مردم متمرد به زندگی عمومی بازگردند
[ترجمه گوگل]طراح پروتز کمک می کند مردم متمرد به زندگی عمومی بازگردند
کلمات دیگر: