consolingly
consolingly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• with words of solace, comfortingly, soothingly
جملات نمونه
1. He patted his sister's hand consolingly.
[ترجمه ترگمان]دست خواهرش را نوازش کرد و دلداری داد
[ترجمه گوگل]او دست های خواهر خود را آرام گرفت
[ترجمه گوگل]او دست های خواهر خود را آرام گرفت
2. "Never mind, " said Mrs. Hurstwood consolingly, "we'll go one of these days. "
[ترجمه ترگمان]خانم Hurstwood consolingly گفت: \" مهم نیست، ما یکی از این روزها خواهیم رفت \"
[ترجمه گوگل]خانم هورستوود با آرامش گفت: 'هرگز نفهمیدم،' یکی از این روزها را می گذرانیم '
[ترجمه گوگل]خانم هورستوود با آرامش گفت: 'هرگز نفهمیدم،' یکی از این روزها را می گذرانیم '
3. " Well, " the old man remarked consolingly, " every bullet has its billet. "
[ترجمه ترگمان]\"پیرمرد با صدای بلند گفت:\" \" \" خوب، هر گلوله billet دارد \"
[ترجمه گوگل]'خب،' پیرمرد با دلسوزانه گفت: 'هر گلوله داره '
[ترجمه گوگل]'خب،' پیرمرد با دلسوزانه گفت: 'هر گلوله داره '
4. But the storage/retrieval distinction also means, consolingly, that you probably haven't really forgotten your childhood French, in terms of storage strength.
[ترجمه ترگمان]اما تمایز ذخیره \/ بازیابی همچنین به این معنا است که شما احتمالا زمان کودکی خود را از لحاظ قدرت ذخیره سازی فراموش نکرده اید
[ترجمه گوگل]اما تمایز ذخیره سازی / بازیابی همچنین به معنای محرمانه بودن آن است که شما احتمالا فراموش کرده اید که دوران کودکی خود را فرانسوی از لحاظ قدرت ذخیره سازی فراموش کرده اید
[ترجمه گوگل]اما تمایز ذخیره سازی / بازیابی همچنین به معنای محرمانه بودن آن است که شما احتمالا فراموش کرده اید که دوران کودکی خود را فرانسوی از لحاظ قدرت ذخیره سازی فراموش کرده اید
5. I've seen many girls do it so, " said Amy consolingly.
[ترجمه ترگمان]ای می با دلداری گفت: خیلی از دخترها این کار را می کنند
[ترجمه گوگل]من دختران زیادی را دیده ام که این کار را انجام می دهند، آمی با دلسوزی گفت
[ترجمه گوگل]من دختران زیادی را دیده ام که این کار را انجام می دهند، آمی با دلسوزی گفت
6. "You've kept your complexion very well, " said Mrs. Lynde consolingly. "Of course you never had much colour to lose. "
[ترجمه ترگمان]خانم Lynde consolingly گفت: \" شما پوست خود را بسیار خوب نگاه داشته اید، البته شما هرگز رنگ زیادی به دست نخواهید داد \"
[ترجمه گوگل]خانم لیندن با قاطعیت گفت: 'شما زیبایی پوست خود را حفظ کردید ' البته شما هرگز رنگ زیادی نداشتید '
[ترجمه گوگل]خانم لیندن با قاطعیت گفت: 'شما زیبایی پوست خود را حفظ کردید ' البته شما هرگز رنگ زیادی نداشتید '
7. The round-bosomed maid came in, drew the curtains, pushed back a log, and said consolingly: "Verra--verra. "
[ترجمه ترگمان]خدمتکار round وارد شد، پرده ها را کشید، log را کنار زد و گفت: \"verra - - verra\"
[ترجمه گوگل]خدمتکار گردباد وارد شد، پرده ها را برداشت، یک مجله را پشت سر گذاشت و به آرامی گفت: 'ورا وورا '
[ترجمه گوگل]خدمتکار گردباد وارد شد، پرده ها را برداشت، یک مجله را پشت سر گذاشت و به آرامی گفت: 'ورا وورا '
پیشنهاد کاربران
دلسوزانه
کلمات دیگر: