به قیمت روز، به قیمت بازار
at the market
به قیمت روز، به قیمت بازار
انگلیسی به انگلیسی
• (economics) securities transaction made at the current market price (as opposed to a predetermined price)
جملات نمونه
1. I usually buy all my vegetables at the market.
[ترجمه ترگمان]من معمولا تمام سبزیجات خود را در بازار می خرم
[ترجمه گوگل]من معمولا سبزیجاتم را در بازار خریدم
[ترجمه گوگل]من معمولا سبزیجاتم را در بازار خریدم
2. We buy our fruit and vegetables at the market.
[ترجمه ترگمان]ما میوه و سبزیجات خود را در بازار می خریم
[ترجمه گوگل]ما میوه و سبزیجات ما را در بازار می فروشیم
[ترجمه گوگل]ما میوه و سبزیجات ما را در بازار می فروشیم
3. This table was going for a song at the market.
[ترجمه ترگمان]این میز برای یک آهنگ در بازار بود
[ترجمه گوگل]این جدول برای یک آهنگ در بازار بود
[ترجمه گوگل]این جدول برای یک آهنگ در بازار بود
4. I bought this trout at the market fish stall.
[ترجمه ترگمان]این ماهی قزل آلای را در دکان ماهی فروشی خریدم
[ترجمه گوگل]این ماهی قزل آلا را در بازار قفسه ماهی خریدم
[ترجمه گوگل]این ماهی قزل آلا را در بازار قفسه ماهی خریدم
5. Did you get any bargains at the market?
[ترجمه ترگمان]تو بازار بورس پیدا کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما هر گونه معامله در بازار دریافت کردید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما هر گونه معامله در بازار دریافت کردید؟
6. I bet you could have got that cheaper at the market.
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که در بازار قیمت آن ارزان تر می شد
[ترجمه گوگل]من شرط می بندم که می توانستید آن را در بازار ارزان تر کنید
[ترجمه گوگل]من شرط می بندم که می توانستید آن را در بازار ارزان تر کنید
7. Therefore, it is appropriate to start at the market portfolio and consider it in some depth.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، شروع در پورتفولیوی بازار و در نظر گرفتن آن در برخی از عمق مناسب است
[ترجمه گوگل]بنابراین، مناسب است در نمونه کارهای بازار شروع و در برخی از عمق آن را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]بنابراین، مناسب است در نمونه کارهای بازار شروع و در برخی از عمق آن را در نظر بگیرید
8. There was a man at the market who was flogging watches for £10 each.
[ترجمه ترگمان]مردی در بازار بود که هر کدام ۱۰ پوند را شلاق می زد
[ترجمه گوگل]یک مرد در بازار بود که تماشای شلاق برای هر 10 پوند داشت
[ترجمه گوگل]یک مرد در بازار بود که تماشای شلاق برای هر 10 پوند داشت
9. At the market, stick to produce that is in season.
[ترجمه ترگمان]در بازار، به تولید آن در فصل نگاه کنید
[ترجمه گوگل]در بازار، چوب برای تولید است که در فصل است
[ترجمه گوگل]در بازار، چوب برای تولید است که در فصل است
10. At the Market Street Cafe, there's an old-fashioned soda counter where diners can order the restaurant's specials: meat loaf and chicken pot pie, followed by apple or pecan pie.
[ترجمه ترگمان]در کافه خیابان بازار، یک پیشخوان نوشابه قدیمی وجود دارد که مشتری ها می توانند غذای مخصوص رستوران را سفارش بدهند: نان و گوشت مرغ و پای مرغ و پای سیب و پای سیب
[ترجمه گوگل]در بازار کافه خیابان، یک مداد سدیم قدیمی وجود دارد که دینرز می تواند از ویژگی های رستوران مانند خامه گوشت و سوپ مرغ، و سپس سیب یا کیک پیتزا تهیه کنید
[ترجمه گوگل]در بازار کافه خیابان، یک مداد سدیم قدیمی وجود دارد که دینرز می تواند از ویژگی های رستوران مانند خامه گوشت و سوپ مرغ، و سپس سیب یا کیک پیتزا تهیه کنید
11. Foreign exchange service at the market rate is available at the reception desk of this hotel.
[ترجمه ترگمان]خدمات مبادله خارجی در نرخ بازار در میز پذیرش این هتل در دسترس است
[ترجمه گوگل]خدمات ارز خارجی در نرخ بازار در میز پذیرش این هتل در دسترس است
[ترجمه گوگل]خدمات ارز خارجی در نرخ بازار در میز پذیرش این هتل در دسترس است
12. I never buy goods from the fly-by-night operators at the market, you can never find them again if the goods are faulty.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت کالا را از جانب اپراتورها در شب خریداری نمی کنم، اما اگر اجناس معیوب باشند، هرگز نمی توانید آن ها را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت از اپراتورهای پرواز شبانه در بازار خریداری نمی کنم، هرگز نمی توانم آنها را پیدا کنم اگر کالاها خراب باشند
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت از اپراتورهای پرواز شبانه در بازار خریداری نمی کنم، هرگز نمی توانم آنها را پیدا کنم اگر کالاها خراب باشند
13. Bolts of all kinds became the rage at the market.
[ترجمه ترگمان]Bolts از هر نوع خشم در بازار تبدیل به خشم شد
[ترجمه گوگل]هر نوع پیچ و مهره در بازار خشمگین شد
[ترجمه گوگل]هر نوع پیچ و مهره در بازار خشمگین شد
14. At the market they are selling apples at sixty-nine cents a pound.
[ترجمه ترگمان]در بازاری که آن ها سیب را به قیمت شصت و نه سنت می فروشند
[ترجمه گوگل]در بازار آنها سیب را در شصت و نه سنت فروختند
[ترجمه گوگل]در بازار آنها سیب را در شصت و نه سنت فروختند
15. We can at the market price of electric kettles.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قیمت بازار کتری الکتریکی را افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قیمت کوره های الکتریکی را در بازار عرضه کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قیمت کوره های الکتریکی را در بازار عرضه کنیم
کلمات دیگر: