پلی که برای عبور از آن باید باج پرداخت، باج پل
toll bridge
پلی که برای عبور از آن باید باج پرداخت، باج پل
انگلیسی به فارسی
پلی که برای عبور از آن باید باج پرداخت، باج پل
تلفات پل
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a bridge at which one must pay a toll in order to cross.
جملات نمونه
1. This toll bridge was at Whitney suffered damage from the fast flowing flood, and parts of Hereford are already underwater.
[ترجمه ترگمان]این پل عوارضی در وی تنی آسیب دید که از سیل سریع جاری آسیب دیده است و بخش هایی از Hereford در حال حاضر زیر آب هستند
[ترجمه گوگل]این پل عادی در ویتنی آسیب دیده از سیلاب سریع جریان، و بخش های Hereford در حال حاضر زیر آب است
[ترجمه گوگل]این پل عادی در ویتنی آسیب دیده از سیلاب سریع جریان، و بخش های Hereford در حال حاضر زیر آب است
2. In 1871 they built a toll bridge from the mainland to the island.
[ترجمه ترگمان]در ۱۸۷۱ یک پل سنگی از سرزمین اصلی به جزیره ساختند
[ترجمه گوگل]در سال 1871 آنها پل عادی را از سرزمین اصلی به جزیره ساختند
[ترجمه گوگل]در سال 1871 آنها پل عادی را از سرزمین اصلی به جزیره ساختند
3. And for the toll bridge owners it could prove an expensive gamble.
[ترجمه ترگمان]و برای صاحبان تلفات پل، این کار می تواند یک قمار پر هزینه باشد
[ترجمه گوگل]و برای صاحبان پلان تلفنی می تواند قمار گران قیمت را ثابت کند
[ترجمه گوگل]و برای صاحبان پلان تلفنی می تواند قمار گران قیمت را ثابت کند
4. Once the character reaches the toll bridge, your software can check the gamer's directory entry to establish whether they've already paid.
[ترجمه ترگمان]زمانی که این کاراکتر به پل عوارضی می رسد، نرم افزار شما می تواند ورودی شاخه gamer را چک کند تا مشخص شود که آیا آن ها قبلا پرداخت کرده اند یا خیر
[ترجمه گوگل]هنگامی که شخصیت به پل عابر پیاده می رسد، نرم افزار شما می تواند ورودی دایرکتوری gamer را برای تعیین اینکه آیا قبلا پرداخت کرده است، بررسی کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که شخصیت به پل عابر پیاده می رسد، نرم افزار شما می تواند ورودی دایرکتوری gamer را برای تعیین اینکه آیا قبلا پرداخت کرده است، بررسی کند
5. It would be preferable to the plans for an ugly toll bridge.
[ترجمه ترگمان]این کار بر روی نقشه های یک پل سنگی زشت ارجح است
[ترجمه گوگل]این امر به برنامه هایی برای پل تلفنی زشت تر توصیه می شود
[ترجمه گوگل]این امر به برنامه هایی برای پل تلفنی زشت تر توصیه می شود
6. The causeway near the mill, crossing the creek, is a toll bridge, with tollbooth intact.
[ترجمه ترگمان]جاده کنار آسیاب، کنار نهر، پل toll، با عوارض جانبی intact دست نخورده باقی مانده
[ترجمه گوگل]جاده نزدیک آسیاب، عبور از نهر، یک پل متحرک است، با تلفن همراه دست نخورده
[ترجمه گوگل]جاده نزدیک آسیاب، عبور از نهر، یک پل متحرک است، با تلفن همراه دست نخورده
7. From the financial analysis aspect the dissertation presents financial performance Post-Evaluation method of toll bridge.
[ترجمه ترگمان]از جنبه تجزیه و تحلیل مالی، این مقاله روش ارزیابی عملکرد مالی پل عوارضی را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]از جنبه تجزیه و تحلیل مالی، پایان نامه ارائه عملکرد مالی پس از ارزیابی روش تلفات پل
[ترجمه گوگل]از جنبه تجزیه و تحلیل مالی، پایان نامه ارائه عملکرد مالی پس از ارزیابی روش تلفات پل
پیشنهاد کاربران
toll bridge ( حملونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: پل عوارضی
تعریف: پلی که فقط با پرداخت عوارض میتوان از آن عبور کرد
واژه مصوب: پل عوارضی
تعریف: پلی که فقط با پرداخت عوارض میتوان از آن عبور کرد
کلمات دیگر: