کلمه جو
صفحه اصلی

consilient


جور، مطابق، موافق

انگلیسی به فارسی

متعهد


انگلیسی به انگلیسی

• having common inferences drawn from different premises

جملات نمونه

1. So, the dimension constraints in 3D can be consilient with graphs in 2D.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، محدودیت های بعد در ۳ D را می توان با نمودارها در ۲ D مقایسه کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، محدودیت ابعاد در 3D می تواند با نمودار در 2D سازگار باشد

2. A encoding frame consilient with syntax of MPEG 4 VTC is presented .
[ترجمه ترگمان]یک چارچوب کدگذاری consilient با نحو of ۴ VTC ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک فریم رمزگذاری با قاعده MPEG 4 VTC ارائه شده است

3. The Mutual Exchange Law has been introduced to simulate the reproduced wave forms produced by ring heads. The results are consilient with the experiments.
[ترجمه ترگمان]قانون تبادل متقابل برای شبیه سازی شکل های موجی تولید شده توسط سره ای حلقه ای معرفی شده است نتایج با آزمایش ها همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]قانون مبادلات مشترک برای شبیهسازی فرمهای موج تولید شده توسط سر حلقه معرفی شده است نتایج با آزمایش ها سازگار است

4. It's exciting to see so many Nobel laureates taking this consilient approach.
[ترجمه ترگمان]دیدن این که بسیاری از برندگان جایزه نوبل این رویکرد consilient را گرفته اند هیجان انگیز است
[ترجمه گوگل]هیجان انگیز است که بسیاری از برندگان جایزه نوبل از این رویکرد متداول برخوردار شوند

5. To attach the formulation and samples with Production order and check consilient before adding.
[ترجمه ترگمان]برای وصل کردن فرمول و نمونه ها با سفارش تولید و بررسی consilient قبل از اضافه کردن
[ترجمه گوگل]برای تطبیق فرمول و نمونه با دستور تولید و قبل از اضافه کردن قلب را بررسی کنید


کلمات دیگر: