کلمه جو
صفحه اصلی

conjuring trick


چشم بندی، ترفند جادویی، حیله ی شعبده بازی

انگلیسی به فارسی

فریاد زدن


انگلیسی به انگلیسی

• a conjuring trick is a trick in which something is made to appear or disappear as if by magic.

جملات نمونه

1. Most of these conjuring tricks depend on sleight of hand.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این حقه های conjuring به تردستی و تردستی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]اکثر این کلاهبرداری های پیش پا افتاده بستگی به لجباز بودن دست دارد

2. He amused the kids with conjuring tricks.
[ترجمه ترگمان]او بچه ها را با دوز و کلک سرگرم می کرد
[ترجمه گوگل]او بچه ها را با ترفندهای خنده دار سرگرم کرد

3. He did conjuring tricks for the children.
[ترجمه ترگمان]او برای بچه ها شعبده بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او برای کودکان کلاهبرداری کرد

4. I wonder what conjuring tricks he's planning for the cocktail hour.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه کلکی در کار است تا یک ساعت صرف مشروب کند
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که چه چیزهایی را که او را برای ساعت کوکتل برنامه ریزی می کند، می دهد

5. It was like a conjuring trick.
[ترجمه ترگمان]مثل یک حقه قدیمی بود
[ترجمه گوگل]مثل یک ترفند جادویی بود

6. Conjuring tricks could be his last chance.
[ترجمه ترگمان]حقه های کثیف میتونه آخرین فرصت اون باشه
[ترجمه گوگل]ترفندهای مخرب می تواند آخرین شانس خود باشد

7. All magazines and newspapers are a kind of conjuring trick - they put a gloss of coherence upon chaos.
[ترجمه ترگمان]همه مجلات و روزنامه ها یک جور حقه هستند - آن ها برق و هرج و مرج را در هرج و مرج قرار می دهند
[ترجمه گوگل]همه مجلات و روزنامه ها یک نوع ترفند جادویی هستند - آنها براق بودن انسجام در هرج و مرج قرار می دهند

8. That financial conjuring trick gets the G 20 out of a bind.
[ترجمه ترگمان]این حقه financial (conjuring ۲۰)۲۰ G را از یک مخمصه خارج می کند
[ترجمه گوگل]این ترفند فریبنده مالی G 20 را از یک اتصال متصل می کند

9. At the party after the service Jack was drinking beer and doing conjuring tricks for a group of children.
[ترجمه ترگمان]در مهمانی، جک مشغول نوشیدن آبجو بود و conjuring را برای گروهی از بچه ها بازی می کرد
[ترجمه گوگل]در این حزب بعد از خدمات جک نوشید آبجو و انجام کلاهبرداری برای یک گروه از کودکان

10. Faced with the financial consequences of its commitment to a hard law and order policy the Government has attempted a conjuring trick.
[ترجمه ترگمان]دولت در مواجهه با عواقب مالی تعهد خود نسبت به یک قانون سخت و نظم و قانون، تلاش کرده است تا یک حقه دیگر را اجرا کند
[ترجمه گوگل]دولت مواجه با عواقب مالی تعهد خود به یک قانون سخت و دشوار نظم و انضباط، دولت را به یک فریب وحشتناک دعوت کرده است

11. The little boy moved his hands forward and held up highly two thick candles, seeming to perform a conjuring trick.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک دستش را جلو آورد و دو شمع کلفت را بالا گرفت و چنان وانمود کرد که می خواهد یک حقه قدیمی را اجرا کند
[ترجمه گوگل]پسر کوچک دست خود را به جلو برداشت و دو شمع بسیار ضخیم را نگه داشت، به نظر می رسید یک ترفند فریبنده باشد

12. "Aunt, look, my mum asked me send you. " The little boy moved his hands forward and held up highly two thick candles, seeming to perform a conjuring trick.
[ترجمه ترگمان]\" عمه جان، نگاه کن، مادرم از من خواست که تو را بفرستم \"
[ترجمه گوگل]'عمه، نگاه کن، مادر من خواسته من به شما ارسال پسر کوچک دست خود را به جلو برداشت و دو شمع ضخیم داشت و به نظر میرسید یک فریب حیرت انگیز باشد

13. He never hesitated or faltered. It was really almost like a conjuring trick.
[ترجمه ترگمان]او هرگز مردد و مردد به نظر نمی رسید واقعا شبیه یک حقه بود
[ترجمه گوگل]او هرگز تردید نکرد این واقعا تقریبا مثل حقه بازی بود


کلمات دیگر: