• by means of telephone
by telephone
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Reservations can be made by telephone.
[ترجمه ترگمان]رزرو جا می تواند از طریق تلفن انجام شود
[ترجمه گوگل]رزرو می تواند توسط تلفن انجام شود
[ترجمه گوگل]رزرو می تواند توسط تلفن انجام شود
2. We told him the news by telephone.
[ترجمه ترگمان]به او اخبار تلفن را گفتیم
[ترجمه گوگل]ما به او تلفن را خبر دادیم
[ترجمه گوگل]ما به او تلفن را خبر دادیم
3. They usually exchanged messages by telephone.
[ترجمه ترگمان]آن ها معمولا پیام ها را با تلفن مبادله می کردند
[ترجمه گوگل]آنها معمولا پیام ها را با تلفن مبادله می کنند
[ترجمه گوگل]آنها معمولا پیام ها را با تلفن مبادله می کنند
4. The doctor was in touch by telephone with his patients.
[ترجمه ترگمان]دکتر با بیماران خود در تماس بود
[ترجمه گوگل]دکتر با بیماران خود تماس گرفت
[ترجمه گوگل]دکتر با بیماران خود تماس گرفت
5. He learned about his appointment by telephone yesterday.
[ترجمه ترگمان]او دیروز تلفن را با تلفن یاد گرفت
[ترجمه گوگل]او در مورد انتصاب وی از طریق تلفن دیروز آموخت
[ترجمه گوگل]او در مورد انتصاب وی از طریق تلفن دیروز آموخت
6. Can I get in touch by telephone?
[ترجمه ترگمان]میتونم با تلفن باهاتون تماس بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با تلفن تماس بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با تلفن تماس بگیرم؟
7. By settling the deal by telephone, Mr. Field had forestalled all his competitors.
[ترجمه ترگمان]آقای فیلد با قطع کردن معامله با telephone تمام رقبای خود را پیش بینی کرده بود
[ترجمه گوگل]آقای معامله با توافق نامه تلفنی، همه رقبا را رد کرد
[ترجمه گوگل]آقای معامله با توافق نامه تلفنی، همه رقبا را رد کرد
8. Trained parenting experts are available for consultation by telephone.
[ترجمه ترگمان]متخصصان والدینی که آموزش دیده اند برای مشورت با تلفن در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]برای مشاوره از طریق تلفن، کارشناسان آموزش والدین آموزش دیده اند
[ترجمه گوگل]برای مشاوره از طریق تلفن، کارشناسان آموزش والدین آموزش دیده اند
9. The office was bombarded by telephone calls.
[ترجمه ترگمان]این دفتر با تماس های تلفنی بمباران شد
[ترجمه گوگل]این دفتر توسط تماس تلفنی بمباران شد
[ترجمه گوگل]این دفتر توسط تماس تلفنی بمباران شد
10. Let me know it immediately by telephone.
[ترجمه ترگمان]فوری موضوع را با تلفن روشن کنم
[ترجمه گوگل]بگذار بلافاصله آن را با تلفن بشنوید
[ترجمه گوگل]بگذار بلافاصله آن را با تلفن بشنوید
11. Most of the bidding was done by telephone.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مزایده با تلفن انجام شد
[ترجمه گوگل]اکثر پیشنهادات توسط تلفن انجام شد
[ترجمه گوگل]اکثر پیشنهادات توسط تلفن انجام شد
12. His doctors conferred by telephone and agreed that he must get away from his family for a time.
[ترجمه ترگمان]پزشکان او تلفنی با او صحبت کردند و توافق کردند که او برای مدتی از خانواده اش دور شود
[ترجمه گوگل]پزشکان او با تلفن به توافق رسیدند و موافقت کردند که او برای مدت زمانی از خانواده اش بیرون برود
[ترجمه گوگل]پزشکان او با تلفن به توافق رسیدند و موافقت کردند که او برای مدت زمانی از خانواده اش بیرون برود
13. You can place orders by telephone.
[ترجمه ترگمان]می توانید از تلفن دستور بگیرید
[ترجمه گوگل]شما می توانید سفارشات را از طریق تلفن ارسال کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید سفارشات را از طریق تلفن ارسال کنید
14. You can order tickets by telephone.
[ترجمه ترگمان]می توانید بلیت را با تلفن سفارش بدهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بلیط را با شماره تلفن سفارش دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بلیط را با شماره تلفن سفارش دهید
15. You can get me by telephone.
[ترجمه ترگمان]می توانید با تلفن به من تلفن کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید به من تلفن کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید به من تلفن کنید
کلمات دیگر: