کلمه جو
صفحه اصلی

prophesied

انگلیسی به فارسی

پیشگویی کرد، غیبگویی یا پیشگویی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• predicted, presaged, divined; foretold, forecast, foreseen, foreknown

جملات نمونه

1. he prophesied that there would be seven fat years and seven lean years
او پیشگویی کرد که هفت سال فراوانی و هفت سال قحطی خواهد بود.

پیشنهاد کاربران

پیشگویی


کلمات دیگر: