(یونان باستان) شهر اسپارت (یا اسپارتا)
sparta
(یونان باستان) شهر اسپارت (یا اسپارتا)
انگلیسی به فارسی
(یونان باستان) شهر اسپارت (یا اسپارتا)
اسپارتا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a dominant city in the southern part of ancient Greece.
• ancient city in southern greece that was known for the strict discipline and training of its soldiers
جملات نمونه
1. collateral states like athens and sparta
کشورهای همجوار همچون آتن و اسپارت
2. They broke off the alliance with Sparta.
[ترجمه ترگمان]آن ها اتحاد ما را با اسپارتا قطع کردند
[ترجمه گوگل]آنها اتحاد با اسپارت را شکستند
[ترجمه گوگل]آنها اتحاد با اسپارت را شکستند
3. The kings of Sparta would not serve under the tyrants of Syracuse.
[ترجمه مامان جون] پادشاهان اسپارت زیر سیطره ی سیراکوس خدمت نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاهان اسپارتا در the of خدمت نمی کردند[ترجمه گوگل]پادشاهان اسپارتا تحت قهرمانان سیراکووس خدمت نمی کنند
4. Make peace between Sparta and Athens!
[ترجمه ترگمان]بین اسپارتا و آتن صلح برقرار کن!
[ترجمه گوگل]صلح میان اسپارتا و آتن برقرار کنید!
[ترجمه گوگل]صلح میان اسپارتا و آتن برقرار کنید!
5. Had employee opinions changed since the survey as Sparta managers and supervisors thought they had?
[ترجمه ترگمان]اگر نظر کارکنان از زمان بررسی تغییر کرده بود، همانطور که مدیران (اسپارتا)و سرپرستان فکر می کردند که آن ها دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا عقاید کارکنان از زمان بررسی به گونه ای تغییر کرد که مدیران و سرپرستان اسپارت فکر می کردند آنها دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا عقاید کارکنان از زمان بررسی به گونه ای تغییر کرد که مدیران و سرپرستان اسپارت فکر می کردند آنها دارند؟
6. A third disability lay in her constitution: Sparta had no satisfactory apparatus for decision-making and the formulation of strategy.
[ترجمه ترگمان]یک ناتوانی سوم در قانون اساسی او بود: اسپارتا دستگاه رضایت بخشی برای تصمیم گیری و تدوین استراتژی نداشت
[ترجمه گوگل]سومین ناتوانی در قانون اساسی او بود، اسپارت هیچ دستگاه رضایت بخش برای تصمیم گیری و فرمول بندی استراتژی نداشت
[ترجمه گوگل]سومین ناتوانی در قانون اساسی او بود، اسپارت هیچ دستگاه رضایت بخش برای تصمیم گیری و فرمول بندی استراتژی نداشت
7. April 1986 Hanes and Sparta management decide to provide Sparta supervisors with customized training with several unique components:
[ترجمه ترگمان]آوریل ۱۹۸۶ Hanes و مدیریت اسپارتا تصمیم به ارائه آموزش سفارشی با چندین جز منحصر به فرد می گیرند:
[ترجمه گوگل]آوریل 1986 هانز و مدیریت اسپارت تصمیم به ارائه سرپرستان اسپارت با آموزش سفارشی با چندین جزء منحصر به فرد
[ترجمه گوگل]آوریل 1986 هانز و مدیریت اسپارت تصمیم به ارائه سرپرستان اسپارت با آموزش سفارشی با چندین جزء منحصر به فرد
8. The Sparta plant-Hanes's highest-cost domestic producer in 1985-is now Hanes' lowest-cost domestic producer.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تولید کننده داخلی نیروگاه اسپارتا در سال ۱۹۸۵ - هم اکنون پایین ترین تولید کننده داخلی تولید کننده داخلی است
[ترجمه گوگل]تولید کننده خانگی داخلی با هزینه بالا در سال 1985 در اسپارتا-هانز، در حال حاضر تولید کننده خانگی کم هزینه هانز است
[ترجمه گوگل]تولید کننده خانگی داخلی با هزینه بالا در سال 1985 در اسپارتا-هانز، در حال حاضر تولید کننده خانگی کم هزینه هانز است
9. Lykophron turned to Sparta for help.
[ترجمه ترگمان]Lykophron برای کمک به اسپارتا رو کرد
[ترجمه گوگل]Lykophron برای کمک به اسپارت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]Lykophron برای کمک به اسپارت تبدیل شد
10. In addition to attending training classes, Sparta managers and supervisors needed follow-up assistance in applying these skills.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شرکت در کلاس های آموزشی، مدیران اسپارتا و سرپرستان باید به دنبال کمک به دنبال کردن این مهارت ها باشند
[ترجمه گوگل]علاوه بر حضور در کلاس های آموزشی، مدیران و سرپرستان اسپارت نیز در پیاده سازی این مهارت ها نیاز به پیگیری داشتند
[ترجمه گوگل]علاوه بر حضور در کلاس های آموزشی، مدیران و سرپرستان اسپارت نیز در پیاده سازی این مهارت ها نیاز به پیگیری داشتند
11. Sparta offers delivery in the immediate area.
[ترجمه ترگمان]اسپارتا تحویل در منطقه فوری را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]اسپارتا در منطقه فورا تحویل می دهد
[ترجمه گوگل]اسپارتا در منطقه فورا تحویل می دهد
12. Isagoras invoked the aid of King Cleomenes of Sparta, and an attempt was made to restore the aristocratic oligarchy.
[ترجمه ترگمان]Isagoras به کمک پادشاه Cleomenes از اسپارتا متوسل شدند، و تلاشی برای احیای حکومت اولیگارشی اشرافی به عمل آمد
[ترجمه گوگل]اسحاقوس از کمک شاه کلیونس اسپارتا حمایت کرد و تلاش برای بازگرداندن الیگارشی اشرافی انجام شد
[ترجمه گوگل]اسحاقوس از کمک شاه کلیونس اسپارتا حمایت کرد و تلاش برای بازگرداندن الیگارشی اشرافی انجام شد
13. Sparta disciplined the Phukians, but found herself in a trap.
[ترجمه ترگمان]اسپارتا Phukians را منظم کرد، ولی خود را در دامی یافت
[ترجمه گوگل]اسپارت، فوکوشی ها را نظارت می کرد، اما خودش را در دام گرفت
[ترجمه گوگل]اسپارت، فوکوشی ها را نظارت می کرد، اما خودش را در دام گرفت
14. Finally, in early July, Hanes and Sparta managers sat down with Tarkenton consultants to plan the implementation.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، در اوایل ماه ژوئیه، مدیران Hanes و اسپارتا با مشاوران Tarkenton برای برنامه ریزی اجرای این برنامه نشستند
[ترجمه گوگل]در نهایت، در اوایل ماه جولای، مدیران هانز و اسپارت با مشاوران Tarkenton برای برنامه ریزی پیاده سازی نشستند
[ترجمه گوگل]در نهایت، در اوایل ماه جولای، مدیران هانز و اسپارت با مشاوران Tarkenton برای برنامه ریزی پیاده سازی نشستند
15. Hanes and Sparta managers and supervisors had been trying to force change from the outside.
[ترجمه ترگمان]مدیران و روسای اسپارتا و سرپرستان تلاش کرده بودند که از بیرون تغییر کنند
[ترجمه گوگل]مدیران و سرپرستان Hanes و اسپارت سعی داشتند تغییر را از خارج تغییر دهند
[ترجمه گوگل]مدیران و سرپرستان Hanes و اسپارت سعی داشتند تغییر را از خارج تغییر دهند
کلمات دیگر: