حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم، (انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل ها و رودها و آب های ساحلی و غیره است)، کمیسیون نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع طبیعی دیگر
conservancy
حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم، (انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل ها و رودها و آب های ساحلی و غیره است)، کمیسیون نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع طبیعی دیگر
انگلیسی به فارسی
حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم
(انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگلها و رودها و آبهای ساحلی و غیره است)
سازمان نیکداشت (هر سازمانی که کارش سرپرستی و نگهداری منابع طبیعی و محیط زیست باشد)
حفاظت از محیط زیست
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: conservancies
مشتقات: conservant (adj.)
حالات: conservancies
مشتقات: conservant (adj.)
• (1) تعریف: a conserving, esp. of natural resources.
• (2) تعریف: an organization devoted to conservation of natural resources, historical buildings, or the like.
• official conservation of natural resources; organization dedicated to the conservation of the environment
جملات نمونه
1. In my opinion, comparison to the Nature Conservancy is a compliment.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، مقایسه با طبیعت طبیعت، تعریف و تمجید است
[ترجمه گوگل]به نظر من، مقایسه با حفاظت از طبیعت یک تعریف است
[ترجمه گوگل]به نظر من، مقایسه با حفاظت از طبیعت یک تعریف است
2. There are various power conservancy options like three levels of screen brightness, and variable times for screen and disk power-down.
[ترجمه ترگمان]گزینه های various مختلفی مانند سه سطح از روشنایی صفحه و زمان متغیر برای صفحه نمایش و قدرت دیسک وجود دارد
[ترجمه گوگل]گزینه های مختلف حفاظت از قدرت مانند سه سطح روشنایی صفحه نمایش و زمان متغیر برای صفحه نمایش و دیسک قدرت پایین وجود دارد
[ترجمه گوگل]گزینه های مختلف حفاظت از قدرت مانند سه سطح روشنایی صفحه نمایش و زمان متغیر برای صفحه نمایش و دیسک قدرت پایین وجود دارد
3. The tour also visits several conservancy preserves, including newly acquired Watson Brake Mounds, one of the oldest mound complexes known.
[ترجمه ترگمان]این تور همچنین از چندین منطقه حفاظت شده conservancy، از جمله Brake acquired acquired، که یکی از قدیمی ترین مجموعه های mound شناخته شده می باشد، بازدید می کند
[ترجمه گوگل]این تور همچنین از چند نگهدارنده حفاظت شده بازدید کرده است، از جمله Watson Brake Mounds، یکی از قدیمی ترین مجتمع های شناور که به تازگی خریداری شده است
[ترجمه گوگل]این تور همچنین از چند نگهدارنده حفاظت شده بازدید کرده است، از جمله Watson Brake Mounds، یکی از قدیمی ترین مجتمع های شناور که به تازگی خریداری شده است
4. The Nature Conservancy runs this 300-acre haven for hummingbirds and butterflies in a high canyon near Fort Huachuca.
[ترجمه ترگمان]نگهداری و نگهداری طبیعت این پناه گاه ۳۰۰ هکتاری را برای پرندگان و پروانه ها در یک دره بلند در نزدیکی فورت Huachuca اجرا می کند
[ترجمه گوگل]حفاظت از طبیعت این منزل 300 هکتار را برای پرندگان و پروانه ها در یک دره بالا در نزدیکی فورت Huachuca اجرا می کند
[ترجمه گوگل]حفاظت از طبیعت این منزل 300 هکتار را برای پرندگان و پروانه ها در یک دره بالا در نزدیکی فورت Huachuca اجرا می کند
5. Large-scale water conservancy project; fuzzy synthetic discrimination; weight; the Fuzzy Analytic Hierarchy Process; Period Risk.
[ترجمه ترگمان]پروژه conservancy آب مقیاس بزرگ؛ تبعیض ترکیبی فازی؛ وزن؛ وزن؛ فرآیند طبقه بندی تحلیلی فازی؛ ریسک دوره
[ترجمه گوگل]طرح حفاظت از آب در مقیاس وسیع؛ تبعیض مصنوعی فازی؛ وزن؛ فرآیند سلسله مراتب تحلیلی فازی؛ ریسک دوره
[ترجمه گوگل]طرح حفاظت از آب در مقیاس وسیع؛ تبعیض مصنوعی فازی؛ وزن؛ فرآیند سلسله مراتب تحلیلی فازی؛ ریسک دوره
6. Large-scale water conservancy and hydropower project is an important infrastructure, but there is not a complete evaluation model about it, and give a orbicular risk analysis method.
[ترجمه ترگمان]پروژه آب و برق آبی در مقیاس بزرگ یک زیرساخت مهم است، اما یک مدل ارزیابی کامل در مورد آن وجود ندارد و یک روش آنالیز ریسک orbicular ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]پروژه آبرسانی و آبزی پرورشی یک زیربنای مهم است، اما یک مدل ارزیابی کامل در مورد آن وجود ندارد و روش تجزیه و تحلیل خطی در اطراف را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]پروژه آبرسانی و آبزی پرورشی یک زیربنای مهم است، اما یک مدل ارزیابی کامل در مورد آن وجود ندارد و روش تجزیه و تحلیل خطی در اطراف را ارائه می دهد
7. Alison McGee, a biologist with the Nature Conservancy in Georgia, said the Pentagon's commitment allowed local groups to be more ambitious in rebuilding the natural ecosystem.
[ترجمه ترگمان]آلیسون مک گی، زیست شناس سازمان منابع طبیعی در جورجیا، گفت که تعهد پنتاگون به گروه های محلی اجازه می دهد تا در بازسازی این اکو سیستم طبیعی جاه طلبی بیشتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]آلیسون مک گو، یک متخصص زیست شناسی با حفاظت از طبیعت در گرجستان، گفت که تعهد پنتاگون اجازه می دهد که گروه های محلی در بازسازی اکوسیستم طبیعی جاه طلبانه تر باشند
[ترجمه گوگل]آلیسون مک گو، یک متخصص زیست شناسی با حفاظت از طبیعت در گرجستان، گفت که تعهد پنتاگون اجازه می دهد که گروه های محلی در بازسازی اکوسیستم طبیعی جاه طلبانه تر باشند
8. A number of key water conservancy projects were launched or completed.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از پروژه های کلیدی آب راه اندازی شده و یا تکمیل شدند
[ترجمه گوگل]تعدادی از پروژه های اصلی حفاظت از آب راه اندازی شد یا تکمیل شد
[ترجمه گوگل]تعدادی از پروژه های اصلی حفاظت از آب راه اندازی شد یا تکمیل شد
9. Products are widely used in municipal, water conservancy projects and hydroelectric power, mining, petroleum, chemical industry, water supply and drainage engineering unit of steel, etc.
[ترجمه ترگمان]این محصولات به طور گسترده در پروژه های شهری، آب و برق آبی و برق آبی، معدن، نفت، صنایع شیمیایی، تامین آب و واحدهای مهندسی آب و غیره مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]محصولات به طور گسترده ای در پروژه های حفاظت از شهری، آب و برق و نیروی برق آبی، معدن، نفت، صنایع شیمیایی، واحد تامین آب و زهکشی فولاد و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محصولات به طور گسترده ای در پروژه های حفاظت از شهری، آب و برق و نیروی برق آبی، معدن، نفت، صنایع شیمیایی، واحد تامین آب و زهکشی فولاد و غیره استفاده می شود
10. They spent months of toil on the water conservancy project.
[ترجمه ترگمان]آن ها ماه ها زحمت کشیدن بر روی پروژه conservancy را گذراندند
[ترجمه گوگل]آنها ماه ها در پروژه حفاظت آب صرف کردند
[ترجمه گوگل]آنها ماه ها در پروژه حفاظت آب صرف کردند
11. The welfare of river conservancy workers is much better than before.
[ترجمه ترگمان]رفاه کارگران conservancy رودخانه بسیار بهتر از قبل است
[ترجمه گوگل]رفاه کارگران حفاظت از رودخانه بسیار بهتر از قبل است
[ترجمه گوگل]رفاه کارگران حفاظت از رودخانه بسیار بهتر از قبل است
12. From the features of the small-scaled farmland water conservancy works, we know farmer households are the effective investment subjects.
[ترجمه ترگمان]از مشخصه های زمین های کشاورزی کوچک در مقیاس کوچک، ما می دانیم که خانوارهای کشاورز افراد موثر سرمایه گذاری هستند
[ترجمه گوگل]از ویژگی های حفاظت از آبهای زراعی در مقیاس کوچک، ما می دانیم که خانواده های کشاورزان، افراد سرمایه گذاری موثر هستند
[ترجمه گوگل]از ویژگی های حفاظت از آبهای زراعی در مقیاس کوچک، ما می دانیم که خانواده های کشاورزان، افراد سرمایه گذاری موثر هستند
13. These investments have greatly improved Xinjiang's water conservancy, communications, posts and telecommunications and other infrastructure facilities.
[ترجمه ترگمان]این سرمایه گذاری ها به شدت میدان های آب ژین جیانگ، ارتباطات، پست ها و تاسیسات زیربنایی و دیگر تاسیسات زیربنایی را بهبود بخشیده اند
[ترجمه گوگل]این سرمایه گذاری ها به طور چشمگیری بهبود حفاظت از آب، ارتباطات، پست ها و ارتباطات مخابراتی و دیگر امکانات زیربنایی سین کیانگ را بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]این سرمایه گذاری ها به طور چشمگیری بهبود حفاظت از آب، ارتباطات، پست ها و ارتباطات مخابراتی و دیگر امکانات زیربنایی سین کیانگ را بهبود بخشیده است
14. Water conservancy investment of capital construction has great effect onnational economy.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در آب و هوا دارای تاثیر عظیمی بر اقتصاد است
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در زمینه حفاظت از آب در ساخت و ساز سرمایه ها تاثیر زیادی بر اقتصاد ملی دارد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در زمینه حفاظت از آب در ساخت و ساز سرمایه ها تاثیر زیادی بر اقتصاد ملی دارد
15. He specializes in water conservancy and I in computer.
[ترجمه ترگمان]اون توی کمیسیون آب تخصص داره و من تو کامپیوتر کار می کنم
[ترجمه گوگل]او متخصص در حفاظت از آب و من در کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]او متخصص در حفاظت از آب و من در کامپیوتر است
کلمات دیگر: