غلط گیری کننده، مصحح
proofreader
غلط گیری کننده، مصحح
انگلیسی به فارسی
اصلاح کننده
انگلیسی به انگلیسی
• one who reads and corrects errors, one who checks for mistakes
a proofreader is a person whose job is to proofread texts that are going to be sent to a printer.
a proofreader is a person whose job is to proofread texts that are going to be sent to a printer.
جملات نمونه
1. The proof-reader had changed a word but I stetted it.
[ترجمه ترگمان]این مدرک، یک کلمه را تغییر داده بود، اما من آن را زیر پا گذاشتم
[ترجمه گوگل]مدرس یک کلمه را تغییر داد اما من آن را تنظیم کردم
[ترجمه گوگل]مدرس یک کلمه را تغییر داد اما من آن را تنظیم کردم
2. The misprint escaped the proofreader.
[ترجمه ترگمان]The از the فرار کردند
[ترجمه گوگل]این اشتباه از ویرایشگر فرار کرد
[ترجمه گوگل]این اشتباه از ویرایشگر فرار کرد
3. PCS : Involving order management, translator appointment, proofreader appointment, progress control, project coordination, real - time tracking and feedback.
[ترجمه ترگمان]PCS: مشارکت دادن سفارش، انتصاب مترجم، انتصاب proofreader، کنترل پیشرفت، هماهنگی پروژه، ردیابی زمان حقیقی و بازخورد
[ترجمه گوگل]PCS شامل مدیریت سفارش، انتصاب مترجم، تعیین وقت مجله، کنترل پیشرفت، هماهنگی پروژه، ردیابی زمان واقعی و بازخورد
[ترجمه گوگل]PCS شامل مدیریت سفارش، انتصاب مترجم، تعیین وقت مجله، کنترل پیشرفت، هماهنگی پروژه، ردیابی زمان واقعی و بازخورد
4. A good proofreader is a little like Almighty, he's in the world but not of it.
[ترجمه ترگمان]آدم خوبی است، مثل خدای بزرگ، در دنیا است، اما نه از آن
[ترجمه گوگل]یک مرجع خوب کمی مانند الوهیت است، او در جهان است، اما نه از آن
[ترجمه گوگل]یک مرجع خوب کمی مانند الوهیت است، او در جهان است، اما نه از آن
5. Reader'proof: A galley proof used by the printer's proofreader.
[ترجمه ترگمان]اثبات خواننده: یک جبر کاران که از the چاپخانه استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]مقاوم در برابر Reader 'proof proof proofreader چاپگر
[ترجمه گوگل]مقاوم در برابر Reader 'proof proof proofreader چاپگر
6. Are you a writer, editor, or proofreader?
[ترجمه ترگمان]آیا شما نویسنده، سردبیر یا proofreader هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نویسنده، سردبیر یا ویرایشگر هستید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نویسنده، سردبیر یا ویرایشگر هستید؟
7. The proofreader did his best not to let any mistakes get by.
[ترجمه ترگمان]The نهایت تلاش خود را کرد که نگذارد هیچ اشتباهی رخ دهد
[ترجمه گوگل]اصلاح کننده بهترین کاری را کرد تا اجازه ندهد هر گونه اشتباهی را به دست بیاورد
[ترجمه گوگل]اصلاح کننده بهترین کاری را کرد تا اجازه ندهد هر گونه اشتباهی را به دست بیاورد
8. Proofreader: An abbreviation for author's alteration.
[ترجمه ترگمان]ب - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اصلاح کننده مخفف کلمه تغییر نویسنده است
[ترجمه گوگل]اصلاح کننده مخفف کلمه تغییر نویسنده است
9. The greatest calamity for a proofreader is the threat of losing his job.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین فاجعه برای a تهدید از دست دادن شغلش است
[ترجمه گوگل]بزرگترین فاجعه برای یک ویرایشگر تهدید به از دست دادن کار خود است
[ترجمه گوگل]بزرگترین فاجعه برای یک ویرایشگر تهدید به از دست دادن کار خود است
10. She's been a pastry chef, a whorehouse receptionist, and a proofreader on Wall Street.
[ترجمه ترگمان]او یک شیرینی آشپز، یک منشی whorehouse و یک proofreader در خیابان وال استریت بود
[ترجمه گوگل]او یک سرآشپز خرد شده است، یکی از ادارات دولتی فستیوال و یک ویراستار در وال استریت است
[ترجمه گوگل]او یک سرآشپز خرد شده است، یکی از ادارات دولتی فستیوال و یک ویراستار در وال استریت است
11. Thus, Ray was the ideal editor—as well as copy editor and proofreader.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل بود - و همچنین ویراستار و proofreader
[ترجمه گوگل]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل و همچنین ویرایشگر کپی و ویرایشگر بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل و همچنین ویرایشگر کپی و ویرایشگر بود
پیشنهاد کاربران
نمونه خوان
فردی که متن ویرایشی و حروفچینی شده ( که آماده برای چاپ نمونه است ) را با نسخه اصلی یا دستنویس مقایسه می کند تا از جا افتادگی و غلط های املایی یا تایپی جلوگیری شود تا متنی بدونِ اشکال پدید آید. همچنین با یکپارچگی رسم الخط به یک دست بودن متن کمک کند.
فردی که متن ویرایشی و حروفچینی شده ( که آماده برای چاپ نمونه است ) را با نسخه اصلی یا دستنویس مقایسه می کند تا از جا افتادگی و غلط های املایی یا تایپی جلوگیری شود تا متنی بدونِ اشکال پدید آید. همچنین با یکپارچگی رسم الخط به یک دست بودن متن کمک کند.
کلمات دیگر: