کلمه جو
صفحه اصلی

atomisation

انگلیسی به فارسی

توزیع


انگلیسی به انگلیسی

• process of reducing to particles, fragmentation; destruction by reducing something to atoms; subjecting to bombardment using atomic weapons; (medicine) conversion of liquids into fine spray (also atomization)

جملات نمونه

1. Explains in detail its atomisation mechanism, structure characteristics and experiment schemes.
[ترجمه ترگمان]به طور مفصل مکانیسم atomisation، خصوصیات ساختاری و طرح های آزمایشی را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]جزئیات مکانیزم تطبیق آن، ویژگی های ساختاری و طرح های آزمایشی را توضیح می دهد

2. The atomisation theory ofthe swirl-liquid jet is studied and influence spraying main factors are discussed. Weobserue spraying states and measure atomisation angle by an experimental method.
[ترجمه ترگمان]نظریه atomisation جت مایع - مایع مطالعه شده و بر روی پاشش موثر بر روی پاشیده شدن عوامل اصلی مورد بحث قرار گرفته است پاشش آفت کش ها و اندازه گیری زاویه atomisation توسط یک روش تجربی
[ترجمه گوگل]نظریه اتمیزاسیون جت مایع جرقه ای مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر عوامل اصلی پاشش مورد بحث قرار گرفته است حالت های اسپری Weobserue و اندازه گیری زاویه تکتون توسط یک روش تجربی

3. The geometry of the combustion chamber and the atomisation of the fuel play a decisive role here.
[ترجمه ترگمان]هندسه محفظه احتراق و the سوخت در اینجا نقش تعیین کننده ای در این زمینه ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]هندسه اتاق احتراق و اتمیزاسیون سوخت نقش تعیین کننده ای در اینجا ایفا می کند

4. The hydride generation, transportation, atomisation and some instrumental Parameters were studied by a kind of orthogonal design.
[ترجمه ترگمان]تولید hydride، حمل و نقل، atomisation و برخی پارامترهای ابزاری توسط یک نوع طراحی متعامد مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تولید هیدرید، حمل و نقل، اتمیزاسیون و برخی از پارامترهای سازه با یک نوع طراحی متعامد مورد مطالعه قرار گرفت

5. Combined combustion and high performance atomisation system for incineration of liquid wastes, also functioning as ignition and support burner.
[ترجمه ترگمان]احتراق ترکیبی و سیستم atomisation عملکرد بالا برای سوزاندن مواد زاید مایع، نیز به عنوان احتراق و پشتیبان نیز عمل می کنند
[ترجمه گوگل]احتراق ترکیبی و سیستم توزیع با کارایی بالا برای احیای زباله های مایع، همچنین به عنوان سوئیچ احتراق و حمایت کننده عمل می کند

6. The geometry of the combustion chamber and the atomisation of the fuel a decisive role here.
[ترجمه ترگمان]هندسه محفظه احتراق و atomisation سوخت یک نقش تعیین کننده در اینجا هستند
[ترجمه گوگل]هندسه اتاق احتراق و اتمیزش سوخت نقش تعیین کننده ای در اینجا دارد

7. The sprayer shall be spring controlled spray valves (variable flow area) which ensures fine atomisation of condensate at all loads.
[ترجمه ترگمان]The باید شیره ای spray تحت کنترل فنر (ناحیه جریان متغیر)داشته باشند که atomisation ریز متراکم را در تمامی باره ای تضمین می کند
[ترجمه گوگل]سمپاش باید توسط اسپری دریایی کنترل شده (محدوده جابجایی متغیر) کنترل شود، که در هر بار بر روی آن، رسوب خنک کننده خوب را تضمین می کند

8. Studies were made for the effect of alloy composition and water atomisation on high chromium iron powder for plasma transferred arc surfacing.
[ترجمه ترگمان]مطالعات برای تاثیر ترکیب آلیاژ و رسوب آب بر روی پودر آهن کروم بالا برای پلاسما صورت گرفت
[ترجمه گوگل]مطالعات برای اثر ترکیب آلیاژ و اتمیزاسیون آب روی پودر آهن کرومیوم برای پوشش پلاسمای مجاز انجام شده است

9. The production technology for Mg and Mg alloy powders are: grinding milling, atomisation, and, turning and chipping.
[ترجمه ترگمان]فن آوری تولید منیزیم و پودر آلیاژ منیزیم عبارتند از: آسیاب کردن، آسیاب کردن، و تبدیل کردن و تکه تکه کردن
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تولید برای پودرهای آلیاژ Mg و Mg عبارتند از: آسیاب کردن، تمیز کردن و چرخاندن و تراشیدن


کلمات دیگر: