کلمه جو
صفحه اصلی

conk out


(خودمانی) 1- (ناگهان) خراب شدن، از کار افتادن، 2- خسته و درمانده شدن، (از زور خستگی) به خواب رفتن، از حال رفتن، ضعف کردن، 3- مردن

انگلیسی به فارسی

پنهان کردن


انگلیسی به انگلیسی

• (informal) fall asleep; cease to function; run out of energy or fuel; faint, pass out; die

جملات نمونه

1. Our car conked out on the way home.
[ترجمه ترگمان]ماشین ما در راه برگشت به خونه
[ترجمه گوگل]ماشین ما در خانه راه می رفت

2. Our car conked out when we had got only halfway.
[ترجمه ترگمان]وقتی فقط نصف راه رو رفتیم تو ماشین
[ترجمه گوگل]ماشین ما زمانی که ما تا نیمه راه تنها بودیم، از ماشین خارج شدیم

3. Our car conked out 5 miles from home.
[ترجمه ترگمان]ماشین ما ۵ مایل از خونه فاصله داره
[ترجمه گوگل]ماشین ما 5 مایل از خانه مانده است

4. I was just two miles from home when my motorbike conked out!
[ترجمه ترگمان]من فقط دو مایل از خونه فاصله داشتم وقتی موتورسیکلت منو می زد
[ترجمه گوگل]من فقط دو مایل دور از خانه بودم وقتی که موتورسیکلتم از بین رفت!

5. She almost conked out when she caught pneumonia last year.
[ترجمه ترگمان]اون تقریبا بی هوش شده وقتی پارسال سینه پهلو گرفت
[ترجمه گوگل]او تقریبا در زمانی که او سال گذشته پنومونی را گرفت، تقریبا از بین رفت

6. The car conked out halfway up the hill.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در نیمه راه تپه به راه افتاد
[ترجمه گوگل]ماشین از نیمه راه تپه پایین آمد

7. She was so tired she came home and conked out at eight o'clock.
[ترجمه ترگمان]خیلی خسته بود که به خانه آمد و در ساعت هشت به خواب فرو رفت
[ترجمه گوگل]او خیلی خسته بود و به خانه می آمد و در ساعت هشت ظاهر می شد

8. After a six-hour flight and a long day of meetings, it's not surprising you conked out.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک پرواز ساعت شش و یک روز طولانی و طولانی، باعث تعجب شما نمی شود
[ترجمه گوگل]پس از یک پرواز شش ساعته و یک روز طولانی از جلسات، تعجب آور نیست که شما از آن غافل شدید

9. The dynamo conked out so we've got no electricity.
[ترجمه ترگمان]The در حال لرزیدن است، بنابراین ما برق نداریم
[ترجمه گوگل]دینامو از بین رفته است بنابراین ما برق نداریم

10. I got home from work and I just conked out on the sofa.
[ترجمه ترگمان]من از کار اومدم خونه و روی کاناپه خوابیدم
[ترجمه گوگل]من از کار به خانه می روم و فقط روی مبل فکر می کنم

11. They were waiting for the old man to conk out.
[ترجمه ترگمان]منتظر بود که پیرمرد به خواب برود
[ترجمه گوگل]آنها منتظر بودند تا پیرمرد از بین برود

12. The engine conked out after 000 miles.
[ترجمه ترگمان]موتور بعد از ۰۰۰ مایل پیاده شد
[ترجمه گوگل]این موتور پس از 000 مایل بسته شد

13. The climbers were half way up the mountain when two of them conked out and had to turn back.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان در نیمه راه کوه بودند که دوتا از آن ها بیرون رفتند و مجبور شدند برگردند
[ترجمه گوگل]کوه نوردان نیمی از مسیر کوه را داشتند، زمانی که دو نفر از آنها کشته شدند و مجبور به عقب رفتن بودند

14. She conked out when she saw a dead body lying on the steps.
[ترجمه ترگمان]وقتی یه جسد رو دید که روی پله ها خوابیده بود
[ترجمه گوگل]وقتی او را دیدم یک بدن مرده را که بر روی گامها قرار گرفته بود فریاد زد

پیشنهاد کاربران

ناگهان به خواب رفتن، ناگهان خراب شدن


کلمات دیگر: