کلمه جو
صفحه اصلی

consigner

انگلیسی به فارسی

فرستنده


انگلیسی به انگلیسی

• person who delivers over or consigns merchandise

جملات نمونه

1. The customs considers that the consignee or consigner has sufficient evidence to prove that the goods have not infringed upon the intellectual property right holder's intellectual property.
[ترجمه ترگمان]گمرک در نظر دارد که the یا consigner شواهد کافی برای اثبات این موضوع دارند که کالاها بر مالکیت معنوی به حق مالکیت معنوی تجاوز نکرده اند
[ترجمه گوگل]آداب و رسوم در نظر گرفته شده است که گمرک یا فرستنده شواهد کافی برای اثبات وجود دارد که کالاها بر مالکیت معنوی دارنده مالکیت معنوی نقض نشده است

2. After this contract is signed, Consigner will pay 100% of total contract price to CPPC according to the invoice issued by CPPC within 7 days.
[ترجمه ترگمان]پس از امضای این قرارداد، Consigner با توجه به فاکتور صادر شده توسط CPPC در عرض ۷ روز ۱۰۰ % از کل قیمت قراردادی را پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پس از امضای این قرارداد، Consigner 100٪ از قیمت کل قرارداد را به CPPC طبق فاکتور صادر شده توسط CPPC در ظرف 7 روز پرداخت می کند

3. The owner or consigner shall pay the freight and average and all other lawful charges accruing on said property.
[ترجمه ترگمان]مالک یا consigner باید بار و میانگین و همه هزینه های قانونی دیگر را که در این ملک به آن ها تعلق می گیرد پرداخت کند
[ترجمه گوگل]صاحب یا فرستنده باید حمل و نقل و متوسط ​​و تمام هزینه های قانونی که در مورد مالکیت ذکر شده است را پرداخت کند

4. The authenticated identifying consigner based mechanism was advanced. The protection for personal privacy was also established.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم شناسایی تصدیق شده، پیشرفته بود حمایت از حریم خصوصی نیز برقرار شد
[ترجمه گوگل]مکانیسم مبتنی بر شناسایی تأیید کننده فرستنده پیشرفت کرد حفاظت از حریم شخصی نیز برقرار شد

5. Article 54 The consignee for import goods, the consigner for export goods and the owner of inward and outward articles shall be the persons obligated to pay Customs duties.
[ترجمه ترگمان]ماده ۵۴ قانون واردات کالا، the برای کالاهای صادراتی و صاحب بنده ای داخلی و خارجی موظف است که موظف به پرداخت عوارض گمرکی باشند
[ترجمه گوگل]ماده 54 دریافت کننده کالا برای کالاهای وارداتی، فرستنده کالاهای صادراتی و صاحب مقررات داخلی و خارجی، افرادی است که موظف به پرداخت گمرکی هستند

6. Communicate and work closely with the oversea consigner to formulate a packing and shipping strategy for each project to ensure smooth shipping and an efficient clearance.
[ترجمه ترگمان]برقراری ارتباط و کار نزدیک با the consigner برای فرموله کردن یک استراتژی بسته بندی و ارسال برای هر پروژه برای تضمین ارسال آسان و یک پاک سازی کارآمد
[ترجمه گوگل]ارتباط برقرار کردن و همکاری با فرستنده خارج از کشور برای تدوین استراتژی بسته بندی و حمل و نقل برای هر پروژه برای اطمینان از حمل و نقل صحیح و ترخیص موثر

7. The paper discusses the problem of the auditing consigner systematically and proposes the board of supervisors serve as the auditing consigner.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد مشکل حسابرسی حسابرسی به صورت سیستماتیک بحث می کند و پیشنهاد می کند که هیات مدیره ناظر به عنوان حسابرسی حسابرسی عمل کنند
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور سیستماتیک مشکالت حسابرسان را مورد بحث قرار می دهد و هیئت ناظران را به عنوان فرستنده حسابرسی در نظر می گیرد

8. Communicate and work closely with the oversea consigner to formulate a packing and shipping solution for each project to ensure a smooth shipping and an efficient clearance.
[ترجمه ترگمان]برقراری ارتباط و کار نزدیک با the consigner برای فرموله کردن یک راه حل بسته بندی و حمل و نقل برای هر پروژه برای تضمین یک ارسال آسان و یک پاک سازی کارآمد
[ترجمه گوگل]ارتباط برقرار کردن و همکاری با فرستنده خارج از کشور برای فرمول بندی بسته بندی و راه حل حمل و نقل برای هر پروژه برای اطمینان از حمل و نقل صاف و محاسبه کارآمد

9. After certain time since the hired candidate working on board, the consigner to pay the balance of the service charge.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی از زمانی که کاندیدای استخدام برای کار بر روی عرشه کشتی کار می کند، the برای پرداخت هزینه خدمت وظیفه خود را پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]پس از زمان خاصی از نامزد استخدام که در هیئت مدیره کار می کند، فرستنده مجاز به پرداخت تعادل هزینه خدمات می باشد

10. According to our country's present corporate governance structure, shareholders' meeting, board of directors, independent director and audit committee can't be competent at the auditing consigner.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ساختار حاکمیت شرکتی فعلی، سهامداران، هیات مدیره، هیات مدیره و کمیته مستقل حسابرسی در حسابرسی حسابرسی صلاحیت ندارند
[ترجمه گوگل]با توجه به ساختار حاکمیت شرکتی کشور ما، جلسات سهامداران، هیئت مدیره، مدیر مستقل و کمیته حسابرسی نمی تواند در اداره حسابرسی صالح باشد

11. This action disturbs freight forwarding market seriously and infracts the legal interest of consigner and carrier.
[ترجمه ترگمان]این اقدام بازار ارسال بار را به طور جدی آزار می دهد و منافع قانونی of و carrier را محدود می کند
[ترجمه گوگل]این اقدام به طور جدی بازار حمل و نقل حمل و نقل را مختل می کند و منافع قانونی حمل و نقل را نقض می کند

12. Well operated mediacy credit was beneficial to merchants' successful management, and imperfection in mediacy credit might injured the economic interests of consigner.
[ترجمه ترگمان]اعتبار اهرمی مناسب برای مدیریت موفق تجار مفید بود، و نقص در اعتبار mediacy ممکن است منافع اقتصادی of را مجروح کند
[ترجمه گوگل]اعتبار رسانه ای به خوبی مدیریت شده برای مدیریت موفقیت آمیز سودمند است و ناقص بودن اعتبار رسانه ای ممکن است منافع اقتصادی فرستنده را آسیب برساند

13. The Customs may ask the consignee for import goods and the consigner for export goods to provide it with information needed for determining their classification.
[ترجمه ترگمان]گمرک می تواند از consignee برای واردات کالا و کالاهای صادراتی به منظور فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز برای تعیین طبقه بندی آن ها سوال کند
[ترجمه گوگل]گمرک می تواند از گمرک برای کالاهای وارداتی و فرستنده کالاهای صادراتی درخواست کند تا اطلاعات لازم برای تعیین طبقه بندی آن را ارائه دهد

14. The condition c. i. f. London does not alter the place of delivery, but only express the consigner′s liability to pay the charges for freight and insurance to London.
[ترجمه ترگمان]شرایط c ای f لندن محل تحویل را تغییر نمی دهد، بلکه فقط مسوولیت مدنی برای پرداخت هزینه حمل و نقل و بیمه به لندن را بیان می کند
[ترجمه گوگل]شرایط c من f لندن محل تحویل را تغییر نمی دهد، بلکه فقط بیان کننده مسئولیت فرستنده است که هزینه حمل و نقل و بیمه را به لندن پرداخت می کند

15. On the basis of the forecast of demands from consigner and the case-analysis of presale issues in European lines of CSCL.
[ترجمه ترگمان]براساس پیش بینی مطالبات from و مورد تجزیه و تحلیل مسایل presale در خطوط اروپایی of
[ترجمه گوگل]بر اساس پیش بینی خواسته های فرستنده و تجزیه و تحلیل موردی مسائل پیش فروش در خطوط اروپایی CSCL


کلمات دیگر: