کلمه جو
صفحه اصلی

spangled

انگلیسی به فارسی

منفجر شد، با پولک مزین کردن


انگلیسی به انگلیسی

• covered with small glittery objects, covered with spangles
something that is spangled is covered with small sparkling objects.

جملات نمونه

1. His blue eyes were spangled at once.
[ترجمه ترگمان]چشمان آبی اش ناگهان پر شده بود
[ترجمه گوگل]چشمان آبی او در یک لحظه ناپدید شد

2. The sky was spangled with stars.
[ترجمه ترگمان]آسمان پر از ستاره بود
[ترجمه گوگل]آسمان با ستارگان درهم ریخته بود

3. The city skyline was spangled with lights.
[ترجمه ترگمان]افق شهر با چراغ های روشن تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]خط افقی شهر با چراغهای پهن شده بود

4. The curtains at the tiny windows are spangled with yellow flowers.
[ترجمه ترگمان]پرده های پنجره کوچک با گله ای زرد تزیین شده است
[ترجمه گوگل]پرده ها در پنجره های کوچک با گل های زرد پوشیده شده اند

5. Upperparts spangled with grey or yellowish or black; no white on nape; underparts in breeding plumage largely black.
[ترجمه ترگمان]Upperparts با لباس خاکستری یا سیاه پوشیده شده بود و پشت گردن سفید و سفید دیده نمی شد
[ترجمه گوگل]بالاخره با خاکستری یا زرد یا سیاه رنگ میشوند؛ هیچ سفید بر روی زانو نیست در بخش پرورش مرغ در عمدتا سیاه است

6. As night fell, the city became spangled with lights.
[ترجمه ترگمان]به محض آن که شب فرا رسید شهر پر از نور شد
[ترجمه گوگل]شب هنگام سقوط کرد، شهر با چراغ روشن شد

7. Instead, from the spangled endless night that dimmed the hall, meanings shone.
[ترجمه ترگمان]به جای آن شب پر زرق و برق که سرسرا را تار می کرد، معانی می درخشید
[ترجمه گوگل]در عوض، از شب بی انتها ناپایدار که سالن را تیره می کند، معانی شفاف می شوند

8. A cornucopia of rare minerals leapt before him, spangled by street light as it softened through leaf.
[ترجمه ترگمان]یک cornucopia از مواد معدنی نادر در مقابلش ظاهر شده بود و در نور خیابانی که از میان برگ ها نرم شده بود تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]گلابی از مواد معدنی نادر پیش از او پرید و از طریق نور خورشید، از طریق برگها نرم شده بود

9. He generally wore a spangled waistcoat for the occasion.
[ترجمه ترگمان]او به طور کلی جلیقه پر زرق و برقش را برای این بار پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او به طور معمول یک جلیقه اسپنگل را برای این مناسبت گذاشته بود

10. A lovely white hand, spangled and professionally looked after, gripped Lois's arm for an intimate squeeze.
[ترجمه ترگمان]دستی سفید و دوست داشتنی که در آن دیده می شد، با دست و پا دست وی را گرفت و فشرد
[ترجمه گوگل]یک دست سفید دوست داشتنی، ناهموار و حرفه ای نگاه کرد، دست Lois را برای فشار صمیمی گرفت

11. Lights spangled the night skyline.
[ترجمه ترگمان]چراغ ها در افق شب می درخشید
[ترجمه گوگل]چراغ های شب آسمان شب را تکان داد

12. The spangled sea below wants me to fall.
[ترجمه ترگمان]کشتی پر ستاره در طبقه پایین از من می خواهد که بیفتم
[ترجمه گوگل]دریا زیر درخشان به من می سوزاند

13. The Spangled Banner officially becomes the national anthem of the United States.
[ترجمه ترگمان]سرود ملی بنر رسما به سرود ملی ایالات متحده تبدیل شد
[ترجمه گوگل]بنر Spangled رسما سرود ملی ایالات متحده می شود

14. This is a star spangled day, deserving of a gold star on your calendar.
[ترجمه ترگمان]امروز یک ستاره است که شایسته یک ستاره طلایی در تقویم شما است
[ترجمه گوگل]این یک روز ستاره ای است که ارزش ستاره طلایی در تقویم شما دارد

15. The orchestra struck up " The Star - Spangled Banner, " and then " God Save the King. "
[ترجمه ترگمان]ارکستر نواختن سرود \"استار - Spangled\" را آغاز کرد و سپس \"خدا شاه را نجات بده\"
[ترجمه گوگل]ارکستر 'پرچم ستاره - پرچم' را به تصویر کشید و سپس 'پادشاه را نجات داد '

پیشنهاد کاربران

درخشان، تابناک


کلمات دیگر: