کلمه جو
صفحه اصلی

at war


در جنگ، در حال محاربه

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in a state of active hostility or conflict.

• in a state of war, in combat

جملات نمونه

1. We were still playing at war — dropping leaflets instead of bombs.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز مشغول بازی در جنگ بودیم و به جای بمب، اوراق مشارکت در دست داشتیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز در جنگ بازی کردیم - بجای بمب دادن جزوه ها را رها کردیم

2. Technically, the two countries are still at war, as a peace treaty was never signed.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند، چرا که پیمان صلح هرگز امضا نشد
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در حال جنگ هستند؛ به عنوان یک معاهده صلح هرگز امضا نشده است

3. Technically, the two countries are still at war.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در حال جنگ هستند

4. How long have they been at war?
[ترجمه ترگمان]چند وقته که در جنگ بوده اند؟
[ترجمه گوگل]تا چه زمانی آنها در جنگ بوده اند؟

5. In 1920 Poland and Russia were still at war .
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۲۰ لهستان و روسیه هنوز در جنگ بودند
[ترجمه گوگل]در سال 1920 لهستان و روسیه هنوز در جنگ بودند

6. The two countries were at war for two years.
[ترجمه ترگمان]دو کشور به مدت دو سال در جنگ بودند
[ترجمه گوگل]این دو کشور دو سال در جنگ بودند

7. The country has been at war with its neighbour for two years.
[ترجمه ترگمان]این کشور به مدت دو سال با همسایه اش در جنگ بوده است
[ترجمه گوگل]این کشور برای دو سال با همسایگان خود در جنگ بوده است

8. The country is now at war.
[ترجمه ترگمان]این کشور اکنون در حال جنگ است
[ترجمه گوگل]کشور در حال جنگ است

9. They are at war with each other.
[ترجمه ترگمان]در جنگ با هم هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال جنگ با یکدیگر هستند

10. Their countries had been at war for nearly six weeks.
[ترجمه ترگمان]کشورهایشان تقریبا به مدت شش هفته در جنگ بودند
[ترجمه گوگل]کشورشان برای نزدیک به شش هفته در جنگ بوده اند

11. Within a year, England was once more at war with France.
[ترجمه ترگمان]در طول یک سال، انگلستان بار دیگر با فرانسه در جنگ بود
[ترجمه گوگل]در طول یک سال، انگلستان بار دیگر در جنگ با فرانسه بود

12. They've been at war for the last fifteen years.
[ترجمه ترگمان]پانزده سال است که در جنگ بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها در پانزده سال گذشته در جنگ بوده اند

13. They've been at war for the last five years.
[ترجمه ترگمان]پنج سال است که در جنگ بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها در پنج سال گذشته در جنگ بوده اند

14. Factions previously at war with one another are now united against the common enemy.
[ترجمه ترگمان]Factions قبلا در جنگ با یکدیگر در برابر دشمن مشترک متحد شده اند
[ترجمه گوگل]فتح هایی که قبلا در جنگ با یکدیگر بودند، در حال حاضر علیه دشمن مشترک متحد هستند

15. These aristocratic tribes were continually at war: the stronger drove out the weak.
[ترجمه ترگمان]این قبایل اشرافی پیوسته در جنگ بودند؛ قوی تر از آن، ضعیف می شد
[ترجمه گوگل]این قبایل اشرافی همیشه در حال جنگ بودند: قوی تر ضعیفان را ربودند


کلمات دیگر: