• alone, solitary; by his own ability
by himself
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He was busy assembling the bike by himself.
[ترجمه ترگمان]خودش مشغول جمع کردن دوچرخه بود
[ترجمه گوگل]او مشغول جمع کردن دوچرخه سواری بود
[ترجمه گوگل]او مشغول جمع کردن دوچرخه سواری بود
2. He managed to repair the car by himself.
[ترجمه ترگمان]اون تونست تنهایی ماشین رو تعمیر کنه
[ترجمه گوگل]او موفق به تعمیر ماشین خود شد
[ترجمه گوگل]او موفق به تعمیر ماشین خود شد
3. He's lived by himself since his wife died.
[ترجمه ترگمان]از وقتی زنش مرد، اون با خودش زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او از زمانی که همسرش فوت کرد، زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او از زمانی که همسرش فوت کرد، زندگی می کرد
4. Clive disappeared into a room by himself.
[ترجمه ترگمان] کلایو خودش تنهایی تو یه اتاق ناپدید شد
[ترجمه گوگل]کلایو به خودی خود به یک اتاق ناپدید شد
[ترجمه گوگل]کلایو به خودی خود به یک اتاق ناپدید شد
5. He wouldn't go down the slide by himself.
[ترجمه ترگمان]او به تنهایی از روی سرسره سنگی پایین نمی رفت
[ترجمه گوگل]او نمیتواند اسلاید خود را بکشد
[ترجمه گوگل]او نمیتواند اسلاید خود را بکشد
6. He was doing it all by himself.
[ترجمه ترگمان]او خودش تنهایی این کار را می کرد
[ترجمه گوگل]او این کار خود را انجام داد
[ترجمه گوگل]او این کار خود را انجام داد
7. He was completely spread-eagled by himself.
[ترجمه ترگمان]کاملا با دست و پنجه نرم شده بود
[ترجمه گوگل]او به طور کامل پخش شد - توسط خودش فرمان داد
[ترجمه گوگل]او به طور کامل پخش شد - توسط خودش فرمان داد
8. After the accident he often sat by himself still without moving for a long time.
[ترجمه ترگمان]پس از آن حادثه، غالبا بی آن که برای مدتی طولانی حرکت کند، در کنار خود می نشست
[ترجمه گوگل]پس از حادثه، او اغلب به مدت طولانی در حال حرکت به سوی خود نشسته است
[ترجمه گوگل]پس از حادثه، او اغلب به مدت طولانی در حال حرکت به سوی خود نشسته است
9. He couldn't afford the rent by himself.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست اجاره را به تنهایی از عهده بگیرد
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست خودش را اجاره کند
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست خودش را اجاره کند
10. Little Timmy made that snowman all by himself.
[ترجمه ترگمان]تیمی کوچولو اون آدم برفی رو تنهایی درست کرده
[ترجمه گوگل]Little Timmy این آدم برفی را به تنهایی ساخت
[ترجمه گوگل]Little Timmy این آدم برفی را به تنهایی ساخت
11. He lives in an unreal world imagined by himself.
[ترجمه ترگمان]او در یک دنیای غیر واقعی زندگی می کند که خودش تصور می کند
[ترجمه گوگل]او در یک جهان غیر واقعی که توسط خودش تصور می شود زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در یک جهان غیر واقعی که توسط خودش تصور می شود زندگی می کند
12. Winston was sitting all by himself.
[ترجمه ترگمان]و ین ستون تنها نشسته بود
[ترجمه گوگل]وینستون همه خودش را نشسته بود
[ترجمه گوگل]وینستون همه خودش را نشسته بود
13. He lives all by himself in that large house.
[ترجمه ترگمان]او در آن خانه بزرگ زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در آن خانه بزرگ زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در آن خانه بزرگ زندگی می کند
14. He went to the bandits'lair all by himself!
[ترجمه ترگمان]اون به تنهایی به مخفیگاه راهزن ها رفت
[ترجمه گوگل]او خودش را به باندزلر می برد!
[ترجمه گوگل]او خودش را به باندزلر می برد!
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
پیشنهاد کاربران
تنها، منزوی، تکی، به تنهایی
کلمات دیگر: