1. the ashtray was full of cigarette ends
زیر سیگاری پر از ته سیگار بود.
2. a cigarette is smoldering in the ashtray
سیگار در جاسیگاری می سوزد.
3. the cigaret was still pluming in the ashtray
سیگار هنوز در جا سیگاری دود می کرد.
4. He flicked ash into the ashtray.
[ترجمه ترگمان]او خاکستر سیگار را به زیر سیگاری درآورد
[ترجمه گوگل]او خاکستر را به سمت زیرسیگاری ریخت
5. I ground my cigarette into the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سیگارم را به زیر سیگاری کشیدم
[ترجمه گوگل]سیگار خود را به سمت سیگار کشیدم
6. Sara angrily ground her cigarette into the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سارا با عصبانیت سیگارش را در زیر سیگاری درآورد
[ترجمه گوگل]سارا عصبانی سیگار خود را به سمت سیخ کشید
7. I emptied the sweet wrappers from the ashtray.
[ترجمه ترگمان] من اون بسته شیرین زیر سیگاری رو خالی کردم
[ترجمه گوگل]من wrappers شیرین را از زیر بغل تخلیه کردم
8. He stubbed out his cigarette in the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سیگارش را در زیر سیگاری خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او سیگاری خود را در زیرسیگاری بیرون کشید
9. She stabbed her cigarette into the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سیگارش را در زیر سیگاری فرو کرد
[ترجمه گوگل]او سیگار خود را به سمت سیخ کشید
10. She emptied the ashtray into the pedal bin.
[ترجمه ترگمان]اون زیرسیگاری رو توی سطل pedal خالی کرد
[ترجمه گوگل]صدف را به داخل پدال خالی کرده است
11. The cigarette burned slowly in the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سیگار آهسته در زیر سیگاری خاموش شد
[ترجمه گوگل]سیگار به آرامی در خاکستر سوخته است
12. He ground his cigarette into the ashtray.
[ترجمه ترگمان]سیگارش را در زیر سیگاری درآورد
[ترجمه گوگل]او سیگار خود را به سمت سیگار کشید
13. Never leave a smoking substance in an ashtray and walk away from it.
[ترجمه ترگمان]هرگز یک ماده سیگار را در زیرسیگاری رها نکنید و از آن دور شوید
[ترجمه گوگل]هرگز یک سیگار کشیدن را در یک سیچوبه ترک نکنید و از آن دور شوید
14. The ashtray was full of cigarette butts.
[ترجمه ترگمان] زیرسیگاری پر از ته سیگار بود
[ترجمه گوگل]زیرچشمی پر از ته سیگار بود
15. Galvone hurried to place a crystal ash tray on a small table beside him.
[ترجمه ترگمان]هری با عجله به طرف میز کوچکی رفت که روی میز کوچکی در کنار او قرار داشت
[ترجمه گوگل]گالوونه عجله کرد تا یک سینی خاکستری کریستال را در کنار یک میز کوچک قرار دهد
16. He was constructing something from a foil ash tray when she approached.
[ترجمه ترگمان]وقتی نزدیک شد، داشت چیزی از خاکستر اش درست می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او نزدیک شد، او چیزی از یک سینی خاکستری فویل ساخت
17. The ash tray was getting crowded when I decided there was no percentage in doing any more worrying for a while.
[ترجمه ترگمان]وقتی به این نتیجه رسیدم که هیچ درصدی برای نگرانی بیشتر از یک لحظه وجود ندارد، سینی خاکستر پر از جمعیت شده بود
[ترجمه گوگل]سینی خاکستر هنگامی که تصمیم گرفتم هیچ زمانی برای انجام دادن بیشتر نگران نباشم، شلوغ شد
18. He placed his unfinished cigar in the ash tray and rose from the table, leaving his brandy untouched.
[ترجمه ترگمان]سیگار نیمه تمام خود را در سینی خاکستر گذاشت و از روی میز برخاست و براندی را دست نخورده باقی گذاشت
[ترجمه گوگل]او سیگار ناتمام خود را در سینی خاکستر گذاشت و از روی میز بلند شد و برنج او را دست نخورده گذاشت
19. He stubbed his cigarette out in an ash tray.
[ترجمه ترگمان]سیگارش را در سینی خاکستر خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او سیگار خود را در یک سینی خاکستر بیرون کشید
20. He accidently pushed an ash tray off the table.
[ترجمه ترگمان]ناگهان دستش را از روی میز کنار زد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی یک سینی خاکستر را کنار میز گذاشت
21. He picked up the ash tray and put it on the table.
[ترجمه ترگمان]او سینی را برداشت و روی میز گذاشت
[ترجمه گوگل]او صابون را برداشت و روی میز گذاشت
22. Stub out your cigarette in the ash tray.
[ترجمه ترگمان]سیگارش را در سینی خاکستر فرو کن
[ترجمه گوگل]سیگار خود را در سینی خاکستر بشکنید
23. Whose butts are those in the car ash tray?
[ترجمه ترگمان]اونایی که تو ماشین خاکستر ماشین هستن کی هستن؟
[ترجمه گوگل]کدام خودروها در ماشین ظرفشویی خودرویی هستند؟
24. If circular air outlet and ash tray and so on.
[ترجمه ترگمان]اگر خروجی هوا دایره ای و زیرسیگاری و غیره باشد
[ترجمه گوگل]اگر خروجی هوا مدور و سینی خاکستر و غیره
25. Alice hurriedly put out the cigarette and got up to empty the ash tray.
[ترجمه ترگمان]آلیس با عجله سیگار را کنار گذاشت و بلند شد تا سینی خاکستر را خالی کند
[ترجمه گوگل]آلیس عجله کرد و سیگار را خاموش کرد و سینی خاکستر را خالی کرد
26. You can't even do arithmetic, and the best thing you've ever made is an ash tray.
[ترجمه ترگمان]تو حتی نمی توانی حساب این کار را بکنی و بهترین کاری که تا حالا کرده ای، یک سینی خاکستر است
[ترجمه گوگل]شما حتی نمیتوانید محاسبات انجام دهید و بهترین چیزهایی که تا به حال ساخته شده است یک سینی خاکستر است