سیاست تجاری
trade policy
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• political standpoint with regard to commerce (esp. international commerce); set of guidelines or regulations pertaining to commerce
جملات نمونه
1. An agreement on many aspects of trade policy was in sight.
[ترجمه ترگمان]توافق بر سر بسیاری از جنبه های سیاست تجاری در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]توافق نامه در بسیاری از جنبه های سیاست تجاری در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]توافق نامه در بسیاری از جنبه های سیاست تجاری در نظر گرفته شد
2. That has left the impression that trade policy is at the mercy of adhoc decision-making by a variety of officials.
[ترجمه ترگمان]این موضوع این تصور را به جا گذاشت که سیاست تجاری در اختیار تصمیم گیری adhoc قرار دارد - که توسط بسیاری از مقامات ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که سیاست های تجاری در اختیار مقامات گوناگون قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که سیاست های تجاری در اختیار مقامات گوناگون قرار گرفته است
3. He interested himself in fiscal, banking, and trade policy.
[ترجمه ترگمان]او به سیاست مالی، بانکداری و تجارت علاقه مند بود
[ترجمه گوگل]او خود را در سیاست مالی، بانکی و تجاری علاقه مند می کند
[ترجمه گوگل]او خود را در سیاست مالی، بانکی و تجاری علاقه مند می کند
4. How do members of the administration themselves think trade policy has changed?
[ترجمه ترگمان]اعضای دولت چگونه فکر می کنند سیاست تجاری تغییر کرده است؟
[ترجمه گوگل]چگونه اعضای دولت خود فکر می کنند که سیاست تجارت تغییر کرده است؟
[ترجمه گوگل]چگونه اعضای دولت خود فکر می کنند که سیاست تجارت تغییر کرده است؟
5. If Pat Buchanan has a beef with trade policy, Iowa is a strange place to press his protectionist case.
[ترجمه ترگمان]اگر پت بوچانان دارای یک سیاست تجاری است، آیووا مکانی عجیب برای تحت فشار قرار دادن پرونده حمایتی خود می باشد
[ترجمه گوگل]اگر پت Buchanan دارای گوشت گاو با سیاست تجاری، آیووا یک مکان عجیب و غریب است که مورد حمایت پرونده خود را فشار دهید
[ترجمه گوگل]اگر پت Buchanan دارای گوشت گاو با سیاست تجاری، آیووا یک مکان عجیب و غریب است که مورد حمایت پرونده خود را فشار دهید
6. But changes in trade policy have not all gone one way.
[ترجمه ترگمان]اما تغییرات در سیاست تجاری به یک طریق تمام نشده است
[ترجمه گوگل]اما تغییرات در سیاست تجاری، همه را به یک راه نادیده گرفته است
[ترجمه گوگل]اما تغییرات در سیاست تجاری، همه را به یک راه نادیده گرفته است
7. Chapter four Selection of China's Foreign Trade Policy.
[ترجمه ترگمان]فصل چهار انتخاب سیاست خارجی تجارت چین
[ترجمه گوگل]فصل چهارم انتخاب سیاست خارجی چین
[ترجمه گوگل]فصل چهارم انتخاب سیاست خارجی چین
8. Antidumping has become an important protective trade policy in developed countries, and at same time these countries are the major users in the world.
[ترجمه ترگمان]Antidumping به یک سیاست تجاری حفاظتی در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است و در عین حال این کشورها کاربران اصلی جهان هستند
[ترجمه گوگل]ضد دامپینگ یک سیاست مهم تجارت محافظتی در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است و در عین حال این کشورها نیز از کاربران بزرگ دنیا هستند
[ترجمه گوگل]ضد دامپینگ یک سیاست مهم تجارت محافظتی در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است و در عین حال این کشورها نیز از کاربران بزرگ دنیا هستند
9. Our foreign trade policy come into line with the desire and interest of the people in the developing countries.
[ترجمه ترگمان]سیاست تجاری خارجی ما با اشتیاق و علاقه مردم کشورهای در حال توسعه به سر آمده است
[ترجمه گوگل]سیاست تجارت خارجی ما با میل و علاقه مردم در کشورهای در حال توسعه مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]سیاست تجارت خارجی ما با میل و علاقه مردم در کشورهای در حال توسعه مطابقت دارد
10. Trade policy plays a very important role in American history. It nearly runs through the history of American foreign economic relations.
[ترجمه ترگمان]سیاست بازرگانی نقش بسیار مهمی در تاریخ آمریکا ایفا می کند این موضوع تقریبا از تاریخ روابط اقتصادی خارجی آمریکا می گذرد
[ترجمه گوگل]سیاست تجاری نقش مهمی در تاریخ آمریکا ایفا می کند این تقریبا در طول تاریخ روابط اقتصادی خارجی آمریکا جریان دارد
[ترجمه گوگل]سیاست تجاری نقش مهمی در تاریخ آمریکا ایفا می کند این تقریبا در طول تاریخ روابط اقتصادی خارجی آمریکا جریان دارد
11. Every state is doing the choice of trade policy in terms of their countries interest, and either free trade or protected trade is taken is always the hot issue argued between economist and politician.
[ترجمه ترگمان]هر کشور در حال انجام انتخاب سیاست تجاری از نظر منافع کشورهای خود است و یا تجارت آزاد و یا تجارت حفاظت شده، همیشه مساله داغی است که بین اقتصاد دان و سیاستمداران بحث می شود
[ترجمه گوگل]هر ایالت انتخاب سیاست تجاری را از نظر منافع کشور خود انجام می دهد و یا تجارت آزاد یا تجارت محافظت می شود همیشه موضوع داغی است که بین اقتصاددان و سیاستمدار مطرح شده است
[ترجمه گوگل]هر ایالت انتخاب سیاست تجاری را از نظر منافع کشور خود انجام می دهد و یا تجارت آزاد یا تجارت محافظت می شود همیشه موضوع داغی است که بین اقتصاددان و سیاستمدار مطرح شده است
12. This equivocation has carried through to his trade policy appointments.
[ترجمه ترگمان]این equivocation از طریق انتصابات سیاست تجاری خود انجام شده است
[ترجمه گوگل]این تعبیر از طریق قرار گرفتن در معرض خط مشی تجارت خود انجام شده است
[ترجمه گوگل]این تعبیر از طریق قرار گرفتن در معرض خط مشی تجارت خود انجام شده است
13. China applies an open trade policy.
[ترجمه ترگمان]چین یک سیاست تجاری باز را اعمال می کند
[ترجمه گوگل]چین یک سیاست تجاری باز است
[ترجمه گوگل]چین یک سیاست تجاری باز است
کلمات دیگر: