• chronic skin disorder characterized by red blemishes on the nose and forehead (medicine)
rosacea
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. This pink siphonophore, Athorybia rosacea, was found during a Census of Marine Life expedition in the Sargasso Sea (see map) in the eastern Atlantic.
[ترجمه ترگمان]این siphonophore صورتی، Athorybia rosacea، در طول سرشماری سفر دریایی دریایی در دریای Sargasso (نقشه)در اقیانوس اطلس شرقی یافت شد
[ترجمه گوگل]این سیفونوفور صورتی، Athourbia rosacea، در طول سرشماری حمل و نقل دریایی در دریای سرقتان (نقشه را ببینید) در شرق اقیانوس اطلس یافت شد
[ترجمه گوگل]این سیفونوفور صورتی، Athourbia rosacea، در طول سرشماری حمل و نقل دریایی در دریای سرقتان (نقشه را ببینید) در شرق اقیانوس اطلس یافت شد
2. Indeed, in the subdermal capillaries is where rosacea begins its infection.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، در مویرگ ها subdermal جایی است که rosacea عفونت خود را آغاز می کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، در مویرگ های زیر پوستی، روده ای که عفونت آن را آغاز می کند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، در مویرگ های زیر پوستی، روده ای که عفونت آن را آغاز می کند، وجود دارد
3. I have pretty bad acne rosacea and this covers almost all of the redness and scars, even when I dont use a concealer!
[ترجمه ترگمان]من جوش های خیلی بدی دارم، و این تقریبا تمام قرمزی و زخم ها را می پوشاند، حتی وقتی از کرم کانسیلر استفاده نمی کنم!
[ترجمه گوگل]من آفتاب خیلی بد روتاسا را میبینم و این تقریبا تمام قرمزی و زخم را پوشش می دهد، حتی زمانی که من از یک ساتر استفاده نمی کنم!
[ترجمه گوگل]من آفتاب خیلی بد روتاسا را میبینم و این تقریبا تمام قرمزی و زخم را پوشش می دهد، حتی زمانی که من از یک ساتر استفاده نمی کنم!
4. I have pretty bad acne rosacea and this covers almost all of the redness and scars, even when I dont use a concealer! This makeup does not get splotchy and stays very natural looking all day.
[ترجمه ترگمان]من جوش های خیلی بدی دارم، و این تقریبا تمام قرمزی و زخم ها را می پوشاند، حتی وقتی از کرم کانسیلر استفاده نمی کنم! این آرایش به splotchy نمی رسد و تمام روز بسیار طبیعی باقی می ماند
[ترجمه گوگل]من آفتاب خیلی بد روتاسا را میبینم و این تقریبا تمام قرمزی و زخم را پوشش می دهد، حتی زمانی که من از یک ساتر استفاده نمی کنم! این آرایش اسپلوتچی نیست و کاملا طبیعی به نظر می رسد در تمام طول روز
[ترجمه گوگل]من آفتاب خیلی بد روتاسا را میبینم و این تقریبا تمام قرمزی و زخم را پوشش می دهد، حتی زمانی که من از یک ساتر استفاده نمی کنم! این آرایش اسپلوتچی نیست و کاملا طبیعی به نظر می رسد در تمام طول روز
5. Rosacea can make feed, the export of carbon fuels, fibreboard, paper and so on.
[ترجمه ترگمان]rosacea می توانند تغذیه، صادرات سوخت های کربنی، fibreboard، کاغذ و غیره را ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]Rosacea می تواند خوراکی، صادرات سوخت کربن، فیبر کربن، کاغذ و غیره را تولید کند
[ترجمه گوگل]Rosacea می تواند خوراکی، صادرات سوخت کربن، فیبر کربن، کاغذ و غیره را تولید کند
6. Background:Rosacea is a chronic inflammatory skin disease characterized by the appearance of erythema, telangiectasia, papules, and pustules affecting the central area of the face.
[ترجمه ترگمان]پیشینه: rosacea یک بیماری مزمن پوست است که با ظهور of، telangiectasia، papules و pustules که بر ناحیه مرکزی صورت تاثیر می گذارند، مشخص می شود
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: رزاکا یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که به واسطه ظهور اریتم، تلونگیکتازی، پاپول ها و پوسچول ها که بر روی ناحیه مرکز چهره تاثیر می گذارد مشخص می شود
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: رزاکا یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که به واسطه ظهور اریتم، تلونگیکتازی، پاپول ها و پوسچول ها که بر روی ناحیه مرکز چهره تاثیر می گذارد مشخص می شود
7. Alcohol and spicy foods seem to make rosacea worse.
[ترجمه ترگمان]الکل و غذاهای تند rosacea را بدتر می کنند
[ترجمه گوگل]غذاهای الکل و تند به نظر می رسد سبب بروز بیماری های روده ای می شوند
[ترجمه گوگل]غذاهای الکل و تند به نظر می رسد سبب بروز بیماری های روده ای می شوند
8. For example, the condition acne rosacea is caused by permanent widening of the blood vessels of the skin of the cheeks and nose.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، شرایط جوش آکنه با افزایش دائمی رگ های خونی پوست گونه ها و بینی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، وضعیت آکنه روتاسا ناشی از افزایش دائمی عروق خونی پوست گونه ها و بینی است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، وضعیت آکنه روتاسا ناشی از افزایش دائمی عروق خونی پوست گونه ها و بینی است
9. Rosacea is a chronic inflammatory dermatosis occurring on the face and nose of middle - aged persons .
[ترجمه ترگمان]rosacea یک بیماری التهابی مزمن است که روی صورت و بینی افراد میانسال روی می دهد
[ترجمه گوگل]Rosacea یک درماتوز مزمن التهابی رخ می دهد در صورت و بینی افراد میانسال است
[ترجمه گوگل]Rosacea یک درماتوز مزمن التهابی رخ می دهد در صورت و بینی افراد میانسال است
10. Advances in clinical presentations, histopathology, etiology and pathogenesis, diagnosis and therapy of ocular rosacea are reviewed.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در ارائه بالینی، histopathology، etiology، pathogenesis، تشخیص و درمان بیماری های پوستی مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پیشرفت در ارائه بالینی، histopathology، علت و پاتوژنز، تشخیص و درمان روان گردان چشم بررسی می شود
[ترجمه گوگل]پیشرفت در ارائه بالینی، histopathology، علت و پاتوژنز، تشخیص و درمان روان گردان چشم بررسی می شود
11. Camphor oil has recently been evaluated for its effectiveness in treating demodicoses that often occur rosacea.
[ترجمه ترگمان]نفت camphor اخیرا به دلیل موثر بودن آن در درمان demodicoses مورد ارزیابی قرار گرفته است که اغلب در rosacea رخ می دهد
[ترجمه گوگل]روغن کمپور به تازگی برای اثربخشی آن در درمان demodicoses که اغلب روتسیا رخ می دهد ارزیابی شده است
[ترجمه گوگل]روغن کمپور به تازگی برای اثربخشی آن در درمان demodicoses که اغلب روتسیا رخ می دهد ارزیابی شده است
12. AQUA FORTIS gives my skin a constant softness. The redness on my face is improved, and I almost forget that I have rosacea problem!
[ترجمه ترگمان]aqua fortis به پوستم یک نرمی ثابت می دهد قرمزی روی صورتم بهتر شده است و تقریبا فراموش می کنم که دچار مشکل شده ام!
[ترجمه گوگل]AQUA FORTIS به پوست من یک نرمی ثابت می دهد قرمزی روی صورت من بهبود یافته است، و تقریبا فراموش کرده ام که مشکل روده ای دارم!
[ترجمه گوگل]AQUA FORTIS به پوست من یک نرمی ثابت می دهد قرمزی روی صورت من بهبود یافته است، و تقریبا فراموش کرده ام که مشکل روده ای دارم!
13. Objective To observe the curative effects of Quzha Lotion curing rosacea.
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثرات درمانی of Lotion curing rosacea
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی لوسیون کوزا روتسیا
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درمانی لوسیون کوزا روتسیا
14. It is obvious that the serum testosterone of the female patients with acne rosacea tends to rise, the estradiol keeps normal and often accompanied with irregular menstruation.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که تستوسترون مغز بیماران زن با آکنه rosacea افزایش می یابد، the به حالت عادی خود ادامه می دهد و اغلب با قاعدگی غیر عادی همراه است
[ترجمه گوگل]واضح است که تستوسترون سرم بیماران زن مبتلا به روان گردن آکنه افزایش می یابد، استرادیول طبیعی است و اغلب همراه با قاعدگی نامنظم است
[ترجمه گوگل]واضح است که تستوسترون سرم بیماران زن مبتلا به روان گردن آکنه افزایش می یابد، استرادیول طبیعی است و اغلب همراه با قاعدگی نامنظم است
15. Out of 68 cases, 23 cases were spider telangiectasis, 6 cases were Rosacea, 34 cases were telangiectasis caused by steroids or cosmetics, and 5 cases were localized essential telangiectasis.
[ترجمه ترگمان]از ۶۸ مورد، ۲۳ مورد عنکبوت spider بودند، ۶ مورد rosacea بودند، ۳۴ مورد telangiectasis بودند که در اثر استروئید و یا لوازم آرایشی به وجود آمده بودند و ۵ مورد از آن ها telangiectasis ضروری بودند
[ترجمه گوگل]از 68 مورد، 23 مورد تلانژکتازیس عنکبوتی، 6 مورد راسا سایا، 34 مورد تلانژکتازی ناشی از استروئیدها و یا لوازم آرایشی بوده و 5 مورد تلانژکتازیس ضروری موضعی بوده است
[ترجمه گوگل]از 68 مورد، 23 مورد تلانژکتازیس عنکبوتی، 6 مورد راسا سایا، 34 مورد تلانژکتازی ناشی از استروئیدها و یا لوازم آرایشی بوده و 5 مورد تلانژکتازیس ضروری موضعی بوده است
پیشنهاد کاربران
بیماری آکنه روزاسه
کلمات دیگر: