(نام دودمان تزارهای روسیه: 1613-1917) رومانف
romanov
(نام دودمان تزارهای روسیه: 1613-1917) رومانف
انگلیسی به فارسی
(نام دودمان تزارهای روسیه: 1613-1917) رومانف
انگلیسی به انگلیسی
• family name
جملات نمونه
1. "Stick to the facts, " said Romanov, his voice suddenly sharp.
[ترجمه ترگمان]رومان اوف، که صدایش ناگهان تیز شده بود، گفت: \" به حقایق بچسبید \"
[ترجمه گوگل]رومانوف گفت: 'به واقعیت ها احترام بگذار، صدای او ناگهان تیز است
[ترجمه گوگل]رومانوف گفت: 'به واقعیت ها احترام بگذار، صدای او ناگهان تیز است
2. Romanov waved his hand as he continued to stare at the pre-war, faded photograph of the two men.
[ترجمه ترگمان]دستش را تکان داد و همچنان که به جنگ قبل از جنگ ادامه می داد، عکسی از دو مرد دیده می شد
[ترجمه گوگل]رومانوف دستش را تکان داد و همچنان به عکاسی از دو مرد قبل از جنگ نگاه کرد
[ترجمه گوگل]رومانوف دستش را تکان داد و همچنان به عکاسی از دو مرد قبل از جنگ نگاه کرد
3. Romanov placed his hands into the box like an expectant child does with a Christmas stocking, and drew out the icon.
[ترجمه ترگمان]رومان اوف مثل بچه ای که انتظار داشته باشد دست خود را در جعبه گذاشت و شمایل را بیرون آورد و شمایل را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]Romanov دست خود را به جعبه مانند یک فرزند انتظار می رود با جوراب کریسمس قرار داده است، و آیکون را کشف کرد
[ترجمه گوگل]Romanov دست خود را به جعبه مانند یک فرزند انتظار می رود با جوراب کریسمس قرار داده است، و آیکون را کشف کرد
4. Romanov scrawled his signature between the two X's with the proffered gold pen.
[ترجمه ترگمان]رومانوف امضای خود را میان دو پرتو با قلم طلایی که به او تقدیم شده بود امضا کردند
[ترجمه گوگل]رومانوف امضا خود را بین دو X با قلم طلا پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]رومانوف امضا خود را بین دو X با قلم طلا پیشنهاد شده است
5. Romanov remained standing while he took in the room.
[ترجمه ترگمان]رومان اوف در همان حال که در اتاق به سر می برد ایستاده بود
[ترجمه گوگل]رومانوف ایستاده بود در حالی که اتاق را گرفت
[ترجمه گوگل]رومانوف ایستاده بود در حالی که اتاق را گرفت
6. His deep voice took Romanov by surprise.
[ترجمه ترگمان]صدای بمی او را متعجب ساخت
[ترجمه گوگل]صدای عمیق او روموف را غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]صدای عمیق او روموف را غافلگیر کرد
7. Romanov rose from the table and without bothering to offer an explanation strode out of the room and headed straight for the lift.
[ترجمه ترگمان]از روی میز برخاست و بی آن که چیزی بگوید از اتاق بیرون رفت و یک راست به سمت آسانسور رفت
[ترجمه گوگل]رومانوف از روی میز بلند شد و بدون دردسر توضیح داد که از اتاق خارج شد و به سمت آسانسور حرکت کرد
[ترجمه گوگل]رومانوف از روی میز بلند شد و بدون دردسر توضیح داد که از اتاق خارج شد و به سمت آسانسور حرکت کرد
8. Romanov proceeded to replace the lid on the airtight box, before pushing it back securely in place and locking it.
[ترجمه ترگمان]رومانوف نیز پیش از آن که آن را به طور ایمن در جای خود قرار داده و قفل کرده باشد، به جای آن در جعبه غیرقابل نفوذ در برابر هوا قرار گرفت
[ترجمه گوگل]رومانوف شروع به جای دادن درب در جعبه هوای گرم کرد، قبل از اینکه آن را به آرامی در جای خود برگرداند و آن را قفل کرد
[ترجمه گوگل]رومانوف شروع به جای دادن درب در جعبه هوای گرم کرد، قبل از اینکه آن را به آرامی در جای خود برگرداند و آن را قفل کرد
9. Romanov took out the little blue passport with a soft cover from his inside pocket and handed it over.
[ترجمه ترگمان]Romanov یک گذرنامه کوچک آبی را با یک جلد نرم از جیب بغلش بیرون آورد و آن را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]رومانوف گذرنامه کوچک آبی را با یک پوشش نرم از داخل جیب خود بیرون آورد و آنرا به دست آورد
[ترجمه گوگل]رومانوف گذرنامه کوچک آبی را با یک پوشش نرم از داخل جیب خود بیرون آورد و آنرا به دست آورد
10. Romanov felt a twinge of envy at the thought that he could never hope to live in such style.
[ترجمه ترگمان]رومانوف بر این فکر بود که هرگز قادر نخواهد بود چنین سبکی زندگی کند
[ترجمه گوگل]رومانوف احساس غم و اندوه با این فکر که او هرگز نمی تواند امیدوار باشد که در چنین سبک زندگی کند
[ترجمه گوگل]رومانوف احساس غم و اندوه با این فکر که او هرگز نمی تواند امیدوار باشد که در چنین سبک زندگی کند
11. Grandfather: Nicholai Alexandrovich Romanov, merchant, and one of the wealthiest landowners in Petrograd.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ، Nicholai، تاجر و یکی از ثروتمندترین مالکین در Petrograd
[ترجمه گوگل]پدربزرگ نیکولای الکساندرویچ رومانف، بازرگان و یکی از ثروتمندترین مالکان در پتروگراد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ نیکولای الکساندرویچ رومانف، بازرگان و یکی از ثروتمندترین مالکان در پتروگراد
12. One bears the Romanov double-headed eagle, another the cipher of the Grand Duchess Elizabeth.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها عقاب دو سر رومان اوف، یکی دیگر از رمز بانوی بزرگ الیزابت الیزابت است
[ترجمه گوگل]یکی از دو عقاب دوقلو Romanovov، یکی دیگر از نشانه ای از الیزابت بزرگ دوشیر است
[ترجمه گوگل]یکی از دو عقاب دوقلو Romanovov، یکی دیگر از نشانه ای از الیزابت بزرگ دوشیر است
13. Romanov sensed the sort of tension he only felt in the field.
[ترجمه ترگمان]رومانوف آن نوع تنشی را که تنها در میدان احساس می کرد حس می کرد
[ترجمه گوگل]رومانوف نوعی تنش را که تنها در این زمینه احساس می کرد احساس کرد
[ترجمه گوگل]رومانوف نوعی تنش را که تنها در این زمینه احساس می کرد احساس کرد
14. Romanov dialled a number on his private line and asked to be put through to the Chairman of Gosbank.
[ترجمه ترگمان]رومانوف بر روی خط خصوصی خود فرود آمد و از او خواست تا به رئیس of تسلیم شود
[ترجمه گوگل]رومانوف شماره ای را در خط خصوصی خود شماره گیری کرده و از او خواسته است که به رئیس بانک دولتی بپردازد
[ترجمه گوگل]رومانوف شماره ای را در خط خصوصی خود شماره گیری کرده و از او خواسته است که به رئیس بانک دولتی بپردازد
کلمات دیگر: