• union that determines uniform market prices, monopoly
trade restriction
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Tighter trade restrictions might cramp economic growth.
[ترجمه ترگمان]محدودیت های تجاری Tighter ممکن است رشد اقتصادی را به هم بریزد
[ترجمه گوگل]محدودیت های تجارت محکم تر می توانند رشد اقتصادی را تحریک کنند
[ترجمه گوگل]محدودیت های تجارت محکم تر می توانند رشد اقتصادی را تحریک کنند
2. The president urged other countries to lift the trade restrictions.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از کشورهای دیگر خواست تا محدودیت های تجاری را مرتفع سازند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از کشورهای دیگر خواست که محدودیت های تجاری را لغو کنند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از کشورهای دیگر خواست که محدودیت های تجاری را لغو کنند
3. Talks are under way to toughen trade restrictions.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات برای تشدید محدودیت های تجاری در جریان است
[ترجمه گوگل]در حال مذاکره برای محدود کردن محدودیت های تجاری است
[ترجمه گوگل]در حال مذاکره برای محدود کردن محدودیت های تجاری است
4. Old trading restrictions are no longer operative.
[ترجمه ترگمان]محدودیت های تجاری قدیمی دیگر عامل نیستند
[ترجمه گوگل]محدودیت های تجاری قدیمی دیگر عملی نیست
[ترجمه گوگل]محدودیت های تجاری قدیمی دیگر عملی نیست
5. Opponents of the NBA say that with no interstate trading restrictions the agreement is now inoperable.
[ترجمه ترگمان]مخالفان NBA نشان می دهند که در حال حاضر هیچ محدودیت تجاری بین ایالتی بر سر این توافق وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مخالفان NBA می گویند که بدون محدودیت تجاری بین ایالتی، این توافق اکنون غیرقابل استفاده است
[ترجمه گوگل]مخالفان NBA می گویند که بدون محدودیت تجاری بین ایالتی، این توافق اکنون غیرقابل استفاده است
6. Instead, heavy trade restrictions were levied, driving the young country into a period of isolation that lasted over a century.
[ترجمه ترگمان]در عوض، محدودیت های سنگین تجاری وضع شد و کشور جوان را به دوره ای از انزوا کشاند که بیش از یک قرن طول کشید
[ترجمه گوگل]در عوض، محدودیت های تجاری سنگین اعمال شد، و کشور جوان را به یک دوره انزوا که بیش از یک قرن ادامه داشت، اعمال کرد
[ترجمه گوگل]در عوض، محدودیت های تجاری سنگین اعمال شد، و کشور جوان را به یک دوره انزوا که بیش از یک قرن ادامه داشت، اعمال کرد
7. Even with the present trade restrictions it is estimated that we spend more than £350 million on liquor abroad every year.
[ترجمه ترگمان]حتی با محدودیت های موجود در تجارت، تخمین زده می شود که هر ساله بیش از ۳۵۰ میلیون پوند در مصرف الکل خرج می کنیم
[ترجمه گوگل]حتی با محدودیت های تجاری فعلی برآورد شده است که هر ساله بیش از 350 میلیون پوند در مشروب فروشی در خارج از کشور هزینه می کنیم
[ترجمه گوگل]حتی با محدودیت های تجاری فعلی برآورد شده است که هر ساله بیش از 350 میلیون پوند در مشروب فروشی در خارج از کشور هزینه می کنیم
8. Congress voted to lift trade restrictions against Iran.
[ترجمه ترگمان]کنگره به لغو محدودیت های تجاری علیه ایران رای داد
[ترجمه گوگل]کنگره برای محدود کردن محدودیت های تجاری علیه ایران رای داد
[ترجمه گوگل]کنگره برای محدود کردن محدودیت های تجاری علیه ایران رای داد
9. In March 1979 Haferkamp visited Tokyo to discuss trade restrictions of a type the EEC is now imposing.
[ترجمه ترگمان]در مارس ۱۹۷۹، Haferkamp از توکیو بازدید کرد تا در مورد محدودیت های تجاری گونه ای که جامعه اقتصادی یورو در حال حاضر تحمیل می کند، بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]در ماه مارس سال 1979، هافرکمپ از توکیو دیدن کرد تا محدودیت های تجاری مربوط به نوعی که EEC در حال اعمال آن است، مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در ماه مارس سال 1979، هافرکمپ از توکیو دیدن کرد تا محدودیت های تجاری مربوط به نوعی که EEC در حال اعمال آن است، مورد بحث قرار گیرد
10. A lot of environmental protection laws including some trade restriction measures have been set down esp. by the developed countries.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از قوانین حفاظت از محیط زیست از جمله برخی از معیارهای محدودیت تجاری، به ویژه به ویژه، تعیین شده اند توسط کشورهای توسعه یافته
[ترجمه گوگل]بسیاری از قوانین حفاظت از محیط زیست شامل برخی از محدودیت های تجارت محدود شده است توسط کشورهای توسعه یافته
[ترجمه گوگل]بسیاری از قوانین حفاظت از محیط زیست شامل برخی از محدودیت های تجارت محدود شده است توسط کشورهای توسعه یافته
11. Anti-dumping is an effective trade restriction authorized by WTO. And it makes China's advantage of low labor cost become disadvantageous.
[ترجمه ترگمان]ضد دامپینگ یک محدودیت تجاری موثر مجاز به سازمان تجارت جهانی است و این باعث می شود که چین از کمبود کارگر کم سود ببرد
[ترجمه گوگل]ضد دامپینگ یک محدودیت تجاری موثر است که توسط سازمان تجارت جهانی مجاز است و این باعث می شود که مزایای کم هزینه نیروی کار چین ناخوشایند شود
[ترجمه گوگل]ضد دامپینگ یک محدودیت تجاری موثر است که توسط سازمان تجارت جهانی مجاز است و این باعث می شود که مزایای کم هزینه نیروی کار چین ناخوشایند شود
12. Mr. Yu denied that the move constitutes a trade restriction.
[ترجمه ترگمان]آقای یو انکار کرد که این حرکت یک محدودیت تجاری را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]آقای یو انکار کرد که این حرکت یک محدودیت تجاری است
[ترجمه گوگل]آقای یو انکار کرد که این حرکت یک محدودیت تجاری است
13. The bill was the textile lobby's third attempt within the last five years to mandate trade restrictions.
[ترجمه ترگمان]این لایحه برای سومین بار در طول پنج سال گذشته جهت اجباری کردن محدودیت های تجاری، سومین تلاش در زمینه نساجی بوده است
[ترجمه گوگل]این لایحه سومین تلاش لابی نساجی در پنج سال گذشته بود تا مجوز محدودیت های تجاری را صادر کند
[ترجمه گوگل]این لایحه سومین تلاش لابی نساجی در پنج سال گذشته بود تا مجوز محدودیت های تجاری را صادر کند
14. The parameters in Tables 2 and 3 can now be used to simulate the effects of trade restrictions.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر پارامترها در جدول های ۲ و ۳ می توانند برای شبیه سازی اثرات محدودیت های تجاری به کار روند
[ترجمه گوگل]پارامترهای جدول 2 و 3 اکنون می توانند برای شبیه سازی اثرات محدودیت های تجاری استفاده شوند
[ترجمه گوگل]پارامترهای جدول 2 و 3 اکنون می توانند برای شبیه سازی اثرات محدودیت های تجاری استفاده شوند
کلمات دیگر: