به اندازه ی یک بیل یا پارو، بقدر یک بیلچه
shovelful
به اندازه ی یک بیل یا پارو، بقدر یک بیلچه
انگلیسی به فارسی
بقدر یک بیلچه
بیهوده، بقدر یک بیلچه
انگلیسی به انگلیسی
• amount of material that a shovel can hold
اسم ( noun )
حالات: shovelfuls
حالات: shovelfuls
• : تعریف: the amount that can or does fill a shovel.
جملات نمونه
a shovelful of sand
یک بیل شن
1. a shovelful of sand
یک بیل شن
2. Should I put another shovelful of coal on the fire?
[ترجمه ترگمان]باید یه بیل دیگه از زغال رو آتیش بزنم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید زغال سنگ دیگری را در آتش بگذارم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید زغال سنگ دیگری را در آتش بگذارم؟
3. While every shovelful of dirt hit his back, the donkey would shake it off and take a step up on the new layer of dirt .
[ترجمه ترگمان]در حالی که همه بیل خاک به پشتش اصابت می کرد، الاغ آن را تکان می داد و روی لایه جدید خاک گام برمی داشت
[ترجمه گوگل]در حالی که هر بذر کثیف به پشتش می رسید، خر از آن می ریزد و روی لایه جدید خاک می افزاید
[ترجمه گوگل]در حالی که هر بذر کثیف به پشتش می رسید، خر از آن می ریزد و روی لایه جدید خاک می افزاید
4. Half a shovelful has fallen off. ) Evil's mask of innocence.
[ترجمه ترگمان]نیمی از بیل خاک از نقاب شیطانی پاک شده است
[ترجمه گوگل]نیمی از گاو شخم زده شده است ماسک بی گناهی Evil
[ترجمه گوگل]نیمی از گاو شخم زده شده است ماسک بی گناهی Evil
5. And he flung a shovelful of earth on the coffin.
[ترجمه ترگمان]و یک بیل خاک روی تابوت ریخت
[ترجمه گوگل]و او یک تابوت زمینی بر روی تابوت گذاشت
[ترجمه گوگل]و او یک تابوت زمینی بر روی تابوت گذاشت
6. "Every shovelful of dirt that comes out of there ought to be sifted, " Bechtel said.
[ترجمه ترگمان]Bechtel گفت: \" هر بیل خاک که از آنجا بیرون می آید باید الک کند \"
[ترجمه گوگل]بکتل گفت: 'هر چشمه ای از خاک که از آن بیرون می آید، باید ریخته شود'
[ترجمه گوگل]بکتل گفت: 'هر چشمه ای از خاک که از آن بیرون می آید، باید ریخته شود'
7. You would remember every shovelful, every moment.
[ترجمه ترگمان]هر لحظه ممکن است هر یک بیل ای را به خاطر داشته باشی
[ترجمه گوگل]شما هر لحظه ای را به یاد می آورید
[ترجمه گوگل]شما هر لحظه ای را به یاد می آورید
8. Research is spilling out of the broking houses by the shovelful, but often straight into the fund manager's bin.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در حال ریخته شدن از خانه های broking توسط بیل ای است، اما اغلب مستقیما به بن لادن سپرده می شوند
[ترجمه گوگل]تحقیقات در خارج از خانه های کارگزاری از طریق کاروانسرا انجام می شود، اما اغلب به صورت مستقیم به سرپرست صندوق سرپوشیده می شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات در خارج از خانه های کارگزاری از طریق کاروانسرا انجام می شود، اما اغلب به صورت مستقیم به سرپرست صندوق سرپوشیده می شود
9. Indeed, its unspoiled days ended long before the corps turned a shovelful of dirt.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، هنوز روزه ای خوش نگذشته بود که سپاه یک بیل پر از خاک به خاک ریخت
[ترجمه گوگل]در واقع، روزهای نامناسب آن به مدت طولانی به طول انجامید و سپاه پاسداران زمین را از بین برد
[ترجمه گوگل]در واقع، روزهای نامناسب آن به مدت طولانی به طول انجامید و سپاه پاسداران زمین را از بین برد
10. Source: they lived happy ever after, and they had children by the basketful, and threw them out by the shovelful.
[ترجمه ترگمان]منبع: آن ها تا به حال سعادتمند بودند، و آن ها بچه ای را در کنار the داشتند و آن ها را از بیل خاک بیرون انداختند
[ترجمه گوگل]منبع آنها زندگی می کردند شاد و همیشه بعد از آن، و آنها بچه ها توسط basketful بود، و آنها را با حیرت زده اند
[ترجمه گوگل]منبع آنها زندگی می کردند شاد و همیشه بعد از آن، و آنها بچه ها توسط basketful بود، و آنها را با حیرت زده اند
11. What foreign companies working with the Chinese understand is that in order to win these contracts they must transfer know-how by the shovelful.
[ترجمه ترگمان]آنچه که شرکت های خارجی با مردم چین کار می کنند این است که به منظور برنده شدن در این قراردادها باید بدانند چگونه این بیل را به خاک بسپارند
[ترجمه گوگل]آنچه که شرکت های خارجی با چینی ها درک می کنند این است که برای به دست آوردن این قرارداد ها باید دانش را به وسیله ی گوسفند انتقال دهند
[ترجمه گوگل]آنچه که شرکت های خارجی با چینی ها درک می کنند این است که برای به دست آوردن این قرارداد ها باید دانش را به وسیله ی گوسفند انتقال دهند
کلمات دیگر: