پوشش داده شده، پوشاندن، در زیر حجاب نگاهداشتن، کفن کردن
shrouded
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• concealed, covered, obscured; wrapped in cerements, wrapped in a burial cloth
جملات نمونه
1. the tree was shrouded in a heavy mist
مه سنگینی درخت را از نظر محو می کرد.
پیشنهاد کاربران
نامشخص - نامعلوم
it it unpopuler and not easy to belive
پوشانده شدن - مکتوم شدن - پوشیده و پنهان شدن
کلمات دیگر: